پاورپوینت برنامه ریزی و کنترل تولید و موجودی فصل 4 برنامه ریزی انبوه و زمان بندی استادانه (pptx) 49 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 49 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
بنام خدا
برنامه ریزی و کنترل تولید و موجودیفصل 4: برنامه ریزی انبوه و زمان بندی استادانه
1-4- دیدگاه برنامه ریزی فوری
سازمانها، در سه سطح تصمیمات گنجایشی اتخاذ می کنند:1- بلندمدت،2- میان مدت 3- کوتاه مدت.
تصمیمات بلندمدت، به انتخاب محصول و خدمات مربوط می شود(مانند: تعیین ارائۀ کدام محصولات یا خدمات)، اندازه و مکان تاسیسات، تصمیم گیری در مورد تجهیزات و جانمایی تاسیسات. این تصمیمات بلندمدت، ضرورتاٌ، محدودیت ظرفیتی ایجاد می کنند که در آن، برنامه ریزی میان مدت باید انجام شود. تصمیم گیری میان مدت، همانطور که در بالا ذکر شد، به سطوح کلی استخدام، خروجی و موجودی کالا مربوط می شود که این مورد نیز به نوبه خود، محدودیتهایی ایجاد می کنند که در این محدودیتها، بایستی در مورد محدودۀ کوتاه ظرفیتی تصمیم گیری انجام شود. سپس، تصمیم گیری های کوتاه مدت، ضرورتاٌ از تصمیماتی تشکیل شده اند که بهترین راه برای دستیابی به نتایج مطلوب در محدودیتهای منتج از تصمیم گیریهای بلند و میان مدت می باشند. تصمیمات کوتاه مدت با زمان بندی شغل، کارگران و تجهیزات و مانند اینها سر و کار دارند.
هدف عینی در برنامه ریزی تجاری، هماهنگ سازی برنامه های میان مدت فعالیتهای مختلف سازمان از قبیل بازاریابی، عملیات و امور مالی می باشد. در کارخانه های تولیدی، هماهنگی شامل مهندسی و مدیریت موادنیز می شود. در نتیجه، کل همۀ این حیطه های عملیاتی بایستی برای تنظیم این برنامۀ کلی، با یکدیگر کار کنند. تصمیمات برنامه ریزی کلی، تصمیمات استراتژیکی هستند که چارچوبی را تعریف می کنند، که در این چارچوب، تصمیمات عملیاتی اتخاذ می شوند. این تصمیمات، نقطۀ شروع سیستمهای زمان بندی و کنترل تولید هستند. آنها ورودی هایی برای برنامه های مالی ارائه می کنند، با پیش بینی ورودی و مدیریت تقاضا سرو کار دارند، و ممکن است مستلزم تغییراتی در سطوح استخدامی باشند. و اگر سازمان با رقابت برمبنای زمان سرو کار داشته باشد، مشارکت دادن برخی انعطاف پذیری ها در برنامۀ کلی جهت توانمند نمودن مدیریت مناسب الزامات تغییر، حائز اهمیت می باشد. همانطور که ذکر شد، این برنامه بایستی در چارچوبی متناسب شود که توسط اهداف و استراتژیهای بلندمدت سازمان ایجاد شده است، و محدودیتهایی که توسط تسهیلات بلندمدت و تصمیمات بودجه سرمایه ای ایجاد می شوند.
این برنامه کلی، برنامه های جزئی تری را هدایت می کند که در نهایت به یک زمان بندی استادانه منتهی می شود. تصویر ذیل، توالی برنامه ریزی را نشان می دهد. برنامه ریزی کلی نیز می تواند بعنوان یک ورودی مهم برای سایر تصمیمات استراتژیک عمل کند؛ به عنوان مثال، ممکن است مدیریت تصمیم بگیرد تا زمانی ظرفیت را اضافه کند که آلترناتیوهای برنامه ریزی کلی برای افزایش موقت ظرفیت از قبیل اضافه کاری و پیمانکاری، بسیار هزینه بردار باشند.
استراتژیها و تدابیر شرکت
شرایط اقتصادی، رقابتی و سیاسی
پیش بینی تقاضای کلی
برنامه تجاری
برنامه کلی
زمان بندی استادانه
ایجاد استراتژیهای عملیاتی و گنجایشی
ایجاد گنجایش عملیاتی
ایجاد زمان بندی برای محصولات خاص
برنامه ریزی کلی، الزاماٌ، تصویر بزرگی از رویکردی برای برنامه ریزی است. برنامه ریزان معمولاٌ سعی می کنند از تمرکز بر محصولات یا خدمات فردی بپرهیزند- مگر اینکه سازمان فقط یک محصول یا خدمات عمده داشته باشد. در عوض، بر گروهی از محصولات یا خدمات مشابه ، یا گاهی اوقات کل خط یک محصول یا خدمات، تمرکز می کنند. به عنوان مثال، برنامه ریزان در کارخانه ای که تلویزیونهای مبله تولید می کند، خودشان را با تلویزیونهای مبلۀ 40 اینچی در مقابل 46 یا 55 اینچی، مرتبط نمی کنند. در عوض، برنامه ریزان، کلیۀ مدل ها را با یکدیگر در یکجا جمع کرده و با آنها مرتبط می شوند، اگرچه یک محصول واحد باشند، از اینرو، به این عبارت، برنامه ریزی کلی داده شده است. سپس، زمانی که کارخانه های غذاهای آماده مانند مک دونالد، برگر کینگ یا وندی، در سطوح برنامه ریز و خروجی عمل می کنند، سعی نمی کنند تعیین کنند که چگونه این برنامه ریزی را در گزینه های مختلف منویی که ارائه می کنند، بشکنند، آنها بر تقاضای کلی و ظرفیت کلی که می خواهند ارائه کنند، تمرکز می کنند. حالا، در نظر بگیرید که برنامه ریزی کلی چگونه ممکن است در بخش یک فروشگاه بزرگ کار کند. تخصیص فضا غالباٌ یک تصمیم گیری کلی است. یعنی، ممکن است مدیری تصمیم بگیرد بدون در نظر گرفتن اسامی برند ارائه شده یا اینکه چه تعداد از نوجوانان شلوار جین می پوشند، 20 درصد از فضای قابل دسترس در بخش پوشاک را به لباس ورزشی زنانه، 30 درصد به نوجوانان تخصیص دهد، و به همین ترتیب. این معیار کلی ممکن است مربع پا یا چنگک های لباس باشد.
2-4- مفهوم کلی
برای اهداف برنامه ریزی کلی، غالباٌ بهتر است به فکر گنجایش برحسب ساعات نیروی کاری یا ساعات ماشین آلات در هر دوره باشیم، یا نرخ خروجی ها (موانع در هر دوره، واحدهای هر دوره)، بدون اینکه نگران این باشیم که چه میزان از یک مورد خاص عملاٌ در این برنامه ریزی درگیر خواهد شد. این رویکرد، برنامه ریزان را در اتخاذ تصمیمات کلی در مورد استفاده از منابع بدون در نظر گرفتن پیچیدگی های الزامات محصول یا خدمات انفرادی، آزاد می گذارد. گره بندی محصول، مشکل بدست آوردن ساده تر واحد قابل قبولی از کل را ایجاد می کند، بخاطر اینکه ممکن است گروه بندی محصول خود را به همان معیارهای کلی بسپارد. چرا سازمانها بایستی برنامه ریزی کلی انجام دهند؟ پاسخ، دو لایه ای است. یک بخش به برنامه ریزی مربوط می شود: اجرای برنامه ها زمان بر است. به عنوان مثال، اگر برنامه ها مستلزم استخدام (و آموزش)کارگران جدید باشد، این امر، زمان بر خواهد بود. بخش دوم، استراتژیک است: تراکم، مهم است، بخاطر اینکه امکان ندارد با هیچ درجه ای از درستی زمان بندی و حجم تقاضا برای موارد انفرادی را پیش بینی نمود. بنابراین، اگر سازمانی بر موارد انفرادی متوقف شود، انعطاف پذیری واکنش نشان دادن به بازار را از دست خواهد داد. بطور کلی برنامه ریزی کلی، با روند بودجه بندی مرتبط است. اکثر سازمانها، الزامات مالی خود را سالانه بر مبنای بخش به بخش، برنامه ریزی می کنند. در نهایت، برنامه ریزی کلی، مهم است، بخاطر اینکه می تواند به همزمانی جریان در سراسر زنجیرۀ تامین، کمک کند؛ بر هزینه ها، استفاده از تجهیزات، سطوح اشتغال و رضایت مشتری تاثیر بگذارد. یک موضوع کلیدی در برنامه ریزی کلی این است که تغییرات را چگونه مدیریت کنیم.
مانند سایر حیطه های مدیریت تجاری، تغییر در تدارکات یا تقاضا می تواند رخ دهد. تغییرات جزئی معمولاٌ مشکل نیستند، اما تغییرات بزرگ بطور کلی تاثیر عمده ای بر توانایی هماهنگی عرضه و تقاضا می گذارد، بنابراین بایستی با یکدیگر مرتبط باشند. اکثر سازمانها، از فهرست 3-، 6-، 9-، و پیش بینی های 12 ماهه استفاده می کنند- پیش بینی هایی که بطور دوره ای به روز آوری می شوند- تا اینکه بر یک پیش بینی یک بار در سال تکیه کنند. این امر به برنامه ریزان این امکان را می دهد تا هرگونه تغییر در تقاضای مورد انتظار یا عرضۀ مورد انتظار را در نظر گرفته و برنامه های بازنگری را توسعه دهد. برخی حرفه ها به سمت نشان دادن درجۀ متناسبی از ثبات گرایش .دارند، در حالیکه در مورد سایر حرف، تغییرات بیشتر هنجاری هستند
برنامه ریزی کلی با پیش بینی تقاضای کلی برای محدودۀ زمانی میان مدت، شروع می شود. این امر با یک برنامۀ کلی جهت روبرو شدن با الزامات تقاضا با تنظیم خروجی، استخدام و سطوح موجودی کالاهای تمام شده یا ظرفیتهای خدماتی، دنبال می شود. ممکن است مدیران تعدادی از برنامه هایی را مدنظر قرار دهند که هریک از آنها را بایستی در پرتوی عملی بودن و هزینه، بررسی کرد. اگر برنامه ای بطور منطقی خوب باشد، اما مشکلات عمده ای داشته باشد، ممکن است دوباره کاری شده باشد. بطور عکس، یک برنامۀ ضعیف بایستی دور انداخته شده و برنامه های آلترناتیوی را در نظر گرفت تا زمانی که یک برنامۀ قابل قبول آشکار شود. این برنامۀ تولیدی ضرورتاٌ خروجی برنامه ریزی کلی است. برنامه های کلی، بطور دوره ای ، غالباٌ ماهانه، به روز آوریمی شوند تا پیش بینی ها و سایر تغییرات به روز آوری شده را مدنظر قرار دهند. این امر در افق یک برنامه ریزی غلتان نتیجه می شود (مانند: برنامه کلی همواره 12 تا 18 ماه بعد را پوشش می دهد).
3-4- چشم اندازی از برنامه ریزی کلی