پاورپوینت مدیریت اسلامی (pptx) 123 اسلاید
دسته بندی : پاورپوینت
نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد اسلاید: 123 اسلاید
قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :
مدیریت اسلامی
مقدمه
پيامبر اكرم (ص): «لا تحصي عجائبه و لا تبلي غرائبه». شگفتيهاي قرآن هرگز تمام نميشود و نوآوريهاي آن به كهنگي نميگرايد.
گلبرگهاي قرآن نه تنها صفحه كتاب، كه صحيفه آفتاب است. هر لحظهاي شكوفه نوري در دامنش ميشكفد و سينه سياه تاريكيها را ميشكافد.
قرآن، جوشش زلال حقيقت است از چشمهسار پاك الوهيت. از سبد آن شكوفههاي «حق» فرو ميريزد و با «باطل» ميستيزد.
قرآن، تجلي سخن خوب خداست در قالب تنگ واژهها. بر تارك تاريخ ميدرخشد و بشريت را انديشه ميبخشد.
قرآن ميراث معنوي پيامبر (ص) است براي همه عصرها و نسلها، نه تنها براي اين زمين و زمان است كه براي همه زمانها و زمينها است.
قرآن منشور آزادي انسان است از بندهاي گران و زنجيرهاي پنهان، بانگ بيداري است و آهنگ هشياري.
قرآن، بزرگ معجزه جاودانه است و سترگ رهنماي فرزانه. نه زمانش پير ميكند و نه زمينش، زمينگير. ستاره سپهر سيادت است و عصاره اعصار رسالت.
قرآن، كتابي است براي تدّبر و انقلابي است در تفكر (كتاب انزلناهُ ليدّبروا آياته).
مقدمه (2)
قرآن، كتاب سعادت بشر است؛ براي همه اعصار و قرون. نه در عالم داراي حريف است و نه كسي را ياراي تحريف.
قرآن آمد تا انسان را معنا بخشد و زندگي او را جهت؛ سوگيري حيات از خاك تا خداست. ما همه از خداييم و به سوي او روانهايم (انّاللّه و انّااليه راجعون).
خدا، جهان هستي را آفريد و مشيّت لطفآميز او مديريت آن را بر عهده گرفت:« انّ ربّكم اللّه الذّي خَلَقَ السّموات و الارض في ستّة ايّام ثُمّ استوي عَلَي العرشِ يُدبّرالامر...» (يونس- 3)
خداوند براي اداره امور جهان، انسان را به عنوان «جانشين» خود آفريد و مديريت زمين را بدو واگذار كرد: «وَ اذ قالَ ربّكَ للملائكةِ انّي جاعلُ في الارض خليفة...» (البقره - 30 ) و شأن و جايگاه او را از همه موجودات برتر نهاد و فرشتگان را فرمان داد تا او را سجده كنند: «و اذ قُلنا للملائكة اسجدوا لآدم...» (البقره -34 ) بنا بر اين انسان از سوي خداوند متعال و آفريدگار هستي بخش رسالت و مأموريت دارد تا بر جهان هستي «مديريت» نمايد.
چرا قرآن؟
ممكن است اين سؤال به ذهن برسد كه كدام يك از ابعاد مديريت به قرآن مربوط ميشود؟ و يا اين كه قرآن كدام تئوري مديريت را ارايه كرده است؟
قرآن كتابي است راهنما و روشنگر كه بر فراز همه اعصار و قرون، همه ابعاد زندگي انسانها را جهت ميبخشد. قرآن نه تنها در عرصه مديريت، بلكه در عرصه هيچ علمي تئوري خاصي ارايه نميدهد؛ زيرا همه تئوريها در همه علوم در روندي تكاملي رهسپرند؛ روزي متولد ميشوند، ميبالند، ميدرخشند، كمرنگ ميشوند و سرانجام با پيدايش يك نظريه جديدتر راه زوال را پيش ميگيرند؛
اما قرآن و رهنمودهاي حياتآفرين و جهت بخش و جاودانه آن هميشه و همواره باطراوت و زندهاند. اصولاًدين، مباحث علمي و فلسفي را به حوزه عقلانيت انسان وانهاده است. عدم وجود تئوريها در قرآن، نه نشانه نقص، كه علامت كمال آن است؛ زيرا قرآن راه پيشرفتهاي علمي و عقلي بشر را نميبندد. بنا بر اين هيچ نظريهپردازي نميتواند نظريه خود را بهترين و آخرين نظريه بداند. هر نظريه علمي، علم است تا هنگامي كه توسط يك نظريه علمي ديگر در هم شكسته نشده است.
چرا قرآن؟ (2)
انسان با چراغ «عقل» راههاي پر پيچ و خم علوم را ميپيمايد و با قطبنماي «وحي» سمت و سوي فلاح را مييابد. چراغ عقل بشري بدون جهت نماي وحياني قادر به پيمودن راه فلاح نيست. عقل بالاترين و ارزشمندترين موهبت الهي است؛ اما بدون راهنماييهاي قرآن در پيمودن راههاي سخت در ميماند.
قرآن براي تفهيم اين حقيقت در طي مراحلي انسان را به آزمودن فرا خوانده و يكه تازي و بينظيري خود را در ارايه راه فلاح اثبات كرده است. قرآن در مرحله اول هماوردطلبي از معارضان ميخواهد تا در صورت توان كتابي چون قرآن ارايه دهند: «قل فأتوا بِكتابٍ من عنداللّه هو اهدي منهما اتّبعهُ ان كنتم صادقين» (قصص - 49).
وقتي عجز معارضان را مشاهده ميكند، از آنان آوردن حداقل ده سوره مانند قرآن را مطالبه ميكند: «ام يقولون افترئهُ قل فاتوا بعشر سُوَرٍ مثله مفتريات و ادعوا من استطعتم من دون الله ان كنتم صادقين» (هود - 13)
و سرانجام به مخالفان و رقيبان در طول تاريخ و عرض جغرافيا ثابت ميكند كه اگر همه دست در دست همديگر گذارند، نميتوانند حتي يك سوره مانند سوره قرآن بياورند: «و ان كنتم في ريب ممّا نزّلنا علي عبدنا فأتوا بسورةٍ من مثله وادعوا شهداءكم من دون اللّه ان كنتم صادقين» (بقره - 23).
منابع اصلي بحث
اول - قرآن كريم
قرآن كريم، كه مجموعه وحياني و اصليترين منبع هر پژوهش ديني و علمي است، چند نوع مديريت را ارايه ميدهد كه همگي اسوه و راه گشا هستند:
الف) مديريت خداوندي
اين مديريت، مبتني بر ربوبيت خدا است. علامه طباطبايي «ربّ» را به معناي «مالك ـ مدّبر» معنا ميكند؛ يعني خداوند غير از آفرينش جهان و انسان، تدبير و مديريت كائنات را نيز دارد و علي رغم نظريه اعتزال، عالم را به حال خود رها نكرده است. نوع مديريت خداوند، از آيات فراواني قابل استنتاج است و براساس قاعده «تخلقوا باخلاق اللَّه»، اقتباس از آن، نه تنها ممكن، بلكه لازم است.
مديريت دستگاه عظيم فرشتگان، سازمان دهي و تقسيم كار گسترده آنان، نظارت و پيگيري كار آنان، نوع گزينش و انگيزش آنان، از جلوههاي مديريت خداوندي است.همچنين اداره طبيعت، به گونهاي كه همه چيز، مانند ساعت يا ماشين، به فعاليت مشغول است هم از اين قبيل است. اين مديريت بايد شناسايي شود و به الگويي وحياني براي مديران و مريدان تبديل گردد.
منابع اصلي بحث (2)
ب) مديريت پيامبران
1. مديريت پيامبران ، غير از رسول خدا(ص) مانند حضرت سليمان(ع)، موسي(ع)، هارون(ع)، داوود(ع) و يوسف(ع) كه در قالب قصص زيبا ارايه شده و قواعد عام مديريتي از اين سيرههاي مديريتي قابل استنباط و به كارگيري است.
2. مديريت رسول خدا(ص) كه بخشي از آيات قرآن را (در سورههاي احزاب، انفال، حجرات، نور و...) به خويش اختصاص داده است و به بيان چگونگي مديريت رسول خدا(ص) در ابعاد نظامي، اجتماعي، اخلاقي و اداري ميپردازد.
ج) مديريت صالحان
خداوند در قرآن به بيان ويژگيهاي شخصيتهاي صالحي مانند حضرت خضر(ع)، ذوالقرنين(ع) و مادر و خواهر حضرت موسي و نيز ملكه سبا ميپردازد، كه اين بيان قرآن و ذكر سيره آنان ميتواند ما را به اصولي از مديريت راهنمايي كند.
منابع اصلي بحث (3)
دوم ـ سنت
مراد از سنت، تفسير رايج آن است كه قول و فعل معصوم(ع) است، هر چند عليالقاعده، مبناي نظام مديريت اسلام بر فعل معصوم(ع)، آشكارتر است؛ به ويژه سيره نبوي و علوي كه بيانگر دو تجربه حكومتي و مديريتي معصومانه در دو مقطع حساس صدر اسلامند.
سنت ديگر معصومين(ع)
در ميان ديگر معصومين(ع) رويارويي با حكومت شش ماهه امام حسن(ع) و حركت عاشورايي امام حسين(ع) و سيره امام رضا(ع) در دوران ولايتعهدي، ميتواند مورد توجه قرار گيرد؛ به ويژه كه اخيراً در برخي تحقيقات، بر مديريت عاشورايي، به عنوان نمونه كاملي از مديريت توسعه و توسعه مديريت توجه شده است.
در لابهلاي كلمات معصومين، مانند امام صادق(ع) درباره مديريت نامهاي از ايشان خطاب به نجاشي، حاكم اهواز نوشته شده كه مورد توجه است. رساله حقوق امام سجاد(ع) حاكي از بيان مناسبات انساني در مديريت اسلامي است.