دانلود مبانی نظری گردشگری و صنعت گردشگري (docx) 72 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 72 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
گردشگری و صنعت گردشگري
گردشگری و دیگر تعاریف در صنعت جهانگردی:
گردشگر
بنا به تعریفی گردشگر به شخصی خارجی جهت سیاحت، گردش و ورزش که اقامت آن کمتر از 24 ساعت نباشد و بیشتر از 2 ماه هم نباشد گردشگر گفته میشود.
کمیته 22 ژانویه سال 1937 تعریف زیر را برای گردشگر ارائه نموده است.
فردی که به مدت 24 ساعت یا بیشتر به کشوری مسافرت میکند و معمولاً حق اقامت در آنجا را دارد.
این کمیته افراد ذیل را جهانگرد محسوب میکند:
1- افرادی که برای تفریح، مسائل خانوادگی، بهداشتی و غیره مسافرت میکنند.
2- اشخاصی که برای شرکت در جلسات و یا هیأتهای علمی، اداری، سیاسی، مذهبی و ورزش مسافرت میکنند.
3- افرادی که برای تجارت مسافرت میکنند.
4- کسانی که از طریق مسافرتهای دریایی وارد کشوری میشوند وقتی که کمتر از 24 ساعت در آن کشور میمانند.
افراد ذیل در اعداد جهانگردان نیستند (پور خلیلی و استادی، 1387):
1- افرادی که با قرارداد یا بدون قرار داد برای کسب شغل یا اشتغال در تجارت وارد کشوری میشوند.
2- سایر اشخاص که برای اقامت وارد کشوری میشوند.
3- دانشجویان که در مدارس و مؤسسات شبانه روزی اقامت دارند.
4- ساکنان مرزی و افرادی که مقیم کشوری هستند ولی در مملکت مجاور کار میکنند.
5- مسافرانی که بدون توقف از کشوری عبور می کنند و چنانچه حتی این مسافرت بیش از24 ساعت طول بکشد باز در زمره جهانگردان بشمار نمیآیند.
کمیسیون آماری سازمان ملل متحد تعاریف زیر را ارائه میدهد
بازدید کننده
افراد غیر مقیمی که میخواهند بدون اشتغال بکاری به مدت یکسال یا کمتر در کشوری اقامت کنند و این امر شامل افراد وابسته به آنها نیز میشوند.
كمیسیون مذکور تقسیم بندی این مقوله را طبق منظور از بازدید به شرح ذیل توجیه نمود.
ترانزیت، تعطیلی، تحصیل، تجارت یا سایر بازدیدکنندگان.
کنفرانس سال 2011 استرالیا با موضوع صنعت گردشگری در جهان
کنفرانس مذکور تعریف جامعی از اصطلاح بازدید کننده را از لحاظ آماری چنین تعریف میکنند. کسی که از کشوری غیر از مملکتی که در آن اقامت دارد و نیز بغیر از کسب شغل، دیدن کند. این تعریف شامل 2 طبقه میباشد. جهانگردان، سیاحان.
جهانگرد یعنی بازدید کننده موقتی که حداقل24 ساعت در کشور مورد نظر اقامت کند.
و منظور از مسافرت یکی از اهداف زیر است:
1- استراحت، تفریح، تعطیلات، سلامتی، تحقیق، مذهب، ورزش.
2- تجارت، دلایل خانوادگی، مأموریت، شرکت در جلسات.
سیاح : بازدید کننده موقتی که کمتر از 24 ساعت در کشوری میماند و شامل مسافران دریایی نیز میباشد.
صنعت جهانگردی
جهانگردی به معنی عام
میتوان آن را به عنوان پدیده جمعی و تنوع تمدن صنعتی که از سفر و اقامت همزمان غیر بومیان منشأ گیرد تعریف کرد.
جهانگردی به معنی فشرده
جهانگردی عبارتست از مجموعه فعالیتهایی که درایام فراغت انجام میشود البته نه در جهت انجام کار و امور وابسته به آن بلکه به منظور استراحت یا بازیابی نیروی از دست رفته افزایش شناخت، آگاهی، روابط انسانی و غیره که به سفر و اقامت غیر از مسکن مأوای همیشگی.
تعریف اخیر در واقع جهانگردی را مثل پدیدهای با چشم انداز فرهنگی معرفی می کند.
تعریف دیگر در صنعت جهانگردی
صنعتی که یک پدیده هنری و زایده فکر و دست بشر باشد (وان بنن، 2007).
گذرنامه
سندی است که از طرف (نیروی انتظامی) به اتباع کشور، که قصد مسافرت به خارج دارند، داده میشود.
ویزا یا روادید
اجازهنامه است که از طرف مأموران سفارتخانه ایران در خارج به بیگانگانی که دارای گذرنامه معتبر خارجیاند به منظور ورود به ایران و یا عبور از آن داده میشود (پور خلیلی و استادی، 1387).
امنیت ملل
امنیت ملی به معنای امنیت کل یک هویت اجتماعی سیاسی است. منظور از امنیت ملی توانایی پیک کشور در حفظ ارزشهای خودی در برابر تهدیدهای خارجی است.
امنیت ملی یعنی دستیابی به شرایطی که به یک کشور امکان میدهد از تهدید بالقوه یا بالفعل خارجی و نفوذ سیاسی و اقتصادی بیگانه در امان باشد و در راه رفاه پیشبرد امر توسعه اقتصادی، اجتماعی، و انسانی و تأمین وحدت و موجودیت کشور و رفاه عامه فارغ از مداخله بیگانه گام بردارد.
امنیت
دارای تعاریف گوناگونی است که به دو نمونه آن اشاره می شود.
- عبارت است از نیل به سطحی از اطمینان خاطر برای تحصیل و صیانت منابع ملی.
- عبارت است از توانایی کشور در رفع تهدیدهای خارجی علیه حیات سیاسی یا منافع ملی خود.
گردشگری بین المللی
شخصی که به کشور دیگری غیر از کشور محل اقامت خود برای مدت حداقل یک شب و حداقل یک سال سفر و در مراکز اقامتی عمومی یا خصوصی آن کشور اقامت نماید هدف او از سفر انجام فعالیتهایی برای کسب موقعیت شغلی (مهاجرت بر کاری) نباشد.
هیأتهای سیاسی، دیپلماتها، کارمندان عالی سفارت خانهها، اعضای نیروهای مسلح که از کشور مبدأ خود به کشور مورد مأموریت یا بالعکس سفر میکنند مهاجرانی برای کار یا اقامت، پناهندگان، آوارگان، مسافران عبوری، افرادی که مستقیماً میان فرودگاهها و دیگر ترمینالها جابهجا میشوند یا برای مدت کوتاهی در محل معینی در ترمینال هوایی باقی میمانند، افرادی که به شاغلان مرزی معروف هستند در زندگی مرز کشور سکونت دارند لیکن در کشور همسایه مشغول به کار میباشند، همچنین کسانی که کمتر از یک شب در کشور اقامت داشته باشند جزء گردشگران بین الملل محسوب نمیشوند.
2-3. انگیزههای جهانگردی
مسئله جهانگردی و سیاحت که از دیرباز مورد توجه بوده است. اساساً برای ارضای حس کنجکاوی، کسب اطلاعات، آگاهی و کشف راز آفرینش، تفحص در اموال مردم سرزمینهای دیگر با وجود جاذبههای طبیعی و مصنوعی، آثار و بناهای تألیفی و باستان، اماکن مقدسه، تفریحات، استراحت و مسائلی از این قبیل که نام برده شد میباشد. لیکن نیاز به سفر برای فرار از محیط نیز انگیزهای برای مسافرت است. چه اینکه سفرزاده نیازهای گوناگون انسان است که میتوان این طور نام برده شوند (تولایی، 1386):
1- نیاز روانی2- نیاز اقتصادی 3- نیاز اجتماعی 4- نیاز سیاسی
در بحث نیاز اجتماعی، آشنایی با آداب و سنن، رسوم و شناخت افکار و ایدهها از دیرباز مورد توجه بوده است و چون تفاهم اندیشه کاری بس دشوار بوده از همان ابتدای امر سیاحت چاره مؤثر این کار شناخته شده و به عنوان یک نیاز اجتماعی مورد قبول قرار گرفت.
در بحث نیاز سیاسی، گسترش صلح جهانی و پایداری این صلح در صحنه سیاست بین الملل امری بس ضروری است و صنعت جهانگردی نقش مهمی دارد.
2-4. انواع جهانگردی
جهانگردی با توجه به منظور و مقصود و انگیزهای که جهانگرد دارد به طبقات مختلف تقسیم میشود. به عبارت دیگر هدف و انگیزه جهانگرد از مسافرت انواع مختلف را به وجود میآورد (کاظمی، 1389).
در مورد بحث قبلی اشاره شد یکی از انگیزههای جهانگردی رهایی از محیط استراحت، فشار زندگی روزمره و یا تشنج شهر نشینی است که این انگیزه در ارتباط با سن مورد بحث است:
2-4-1. جهانگردی از نظر سن:
1- جهانگردی جوانان
در این نوع جهانگردی نیاز به آزادی و خودنمایی به چشم میخورد. جهانگردی سازمان یافته و گشتهای منظم را پذیرا نیستند.
2- جهانگردی میانسالان
در این نوع جهانگردی نیاز به امنیت بیشتر است. نیاز به آزادی کاهش وخود محوری دیده نمیشود. متقاضی جهانگردی در سطح مناسب و گشتهای منظم است.
3- جهانگردی سالخوردگان
انگیزه و امنیت در این گروه مشهودتر است.
2-4-2. جهانگردی از نظر قصد مسافرت
1- تفریحی 2- ورزشی 3- شهری 4- فرهنگی 5- تجاری6- کنفرانسها (تولایی، 1386).
2-4-3. جهانگردی از نظر نحوه مسافرت
1- به صورت انفرادی با اخذ ویزای شخصی
2- توسط آژانسهای مسافرتی کشور خود توریست با هماهنگی با آژانس مسافرتی کشور میزبان به صورت تور تحت پوشش اداره کل اتباع خارجه با هماهنگی استانها به سیاحت خود میپردازند.
بسیاری از پژوهشگران، گردشگر را بر حسب نوع انگیزه به گونهای دیگر طبقه بندی میکنند که شامل گردشگر قومی، هنری، تاریخی طبعیت گرا، تفریحی و کاری میباشد.
رایز و تنور (2012)، نوعی دیگر از تقسیم بندی گردشگری را ابداع کرد که تا اندازه ای به شناخت مفهوم واقعی گردشگر و اثری که ممکن است بر جمعیت میزبان داشته باشد یاری میرساند. او بر اساس میزان علاقه گردشگر به کسب تجربه در جامعه ناآشنای میزبان، آن را به چهار نوع عمده تقسیم کرده است.
1- کاوشگر 2- بدون مقصر 3- گردشگری تودهای انفرادی 4- گردشگری تودهای سازمان یافته
که دو نوع اول غیر نهادینه میباشند و دو نوع بعدی نهادینه میباشد. دو نوع کاوشگر و بدون مقصد، در پی یافتن چیزهای تازه، ناآشنا و شگفت انگیز هستند. آنان خودشان مقدمات مسافرتشان را فراهم میکنند، از تسهیلات میگیرند و تماس زیادی با ساکنان محل دارند. رایز و تنور این گروه را مسافران نهادینه شده مینامد.
دو گروه دیگر نحو سفر و محل اقامت خود را از طریق بنگاههای مسافرتی تنظیم میکنند. و به دنبال همهکس سپند هستند.
2-5. جاذبههای جهانگردی
عواملی که در یک کشور یا سرزمین موجب جلب جهانگردی میشود را جاذبههای جهانگردی گویند.
بطور کلی تقسیم بندیها و نمودارهای زیادی برای جاذبههای گردشگری ارائه شده است، اما رايجترين الگوي مورد استناد در اغلب مطالعات، الگوي پيشنهادي سازمان جهاني گردشگري است كه در نمودار زير ارائه شده است.
شکل2-1. دسته بندی انواع جاذبههای گردشگری
منبع: (سازمان جهانی گردشگری،2013)
جاذبههاي طبيعي: جاذبههاي طبيعي موجود در مقصد، غالباً اولين موضوعي است كه توجه گردشگر را جلب ميكند كه اصولاً تركيب متنوعي از منابع طبيعي را ميتوان به منظور ايجاد محيطي جذاب براي توسعه گردشگري به كار گرفت.
جاذبههاي فرهنگي: در صنعت گردشگري، فرهنگ به عنوان عامل جذب عمل ميكند. براي گردشگراني كه سفر ميكنند، فعاليتها، رويدادها و محصولات فرهنگي، همچون نيرويي الهام بخش و جذاب برآنان اثر ميگذارد جاذبه هاي فرهنگي شامل تمام تجليها و تبلورهاي بيروني و رسمي فرهنگ هر كشور است كه ميتوان آنها را ديد، نمايش داد يا به نوعي عرضه كرد (کاظمی، 1389).
جاذبه هاي انسان ساخت: به كليه عناصر و پديده هاي مصنوع داراي ارزش و حائز تعاريف معيار جذابيت، جاذبه انسان ساخت گفته ميشود.
مقاصد گردشگري با توجه به پتانسيلها و منابع گردشگري مختلفي كه در بردارند، ممكن است يك يا چند نوع از جاذبههاي گردشگري را به گردشگران به عنوان محصول گردشگري ارائه نمايند. گردشگري شامل همه خدمات و ويژگيهايي است كه در كنار هم قرار مي گيرند تا آنچه مسافر ميخواهد، فراهم آورند و انواع مختلفي دارد، اما صاحبنظران گردشگري در دنيا، چهار فضاي كلي را به عنوان مقاصد گردشگري مشخص كرده اند كه عبارتند از:
- فضاي روستايي يا جهانگردي سبز
- فضاي كوهستاني براي ورزش هاي كوهستاني
- فضاي ساحلي با ويژگي هاي خاص خود
- فضاي شهري.
يكي از انواع گردشگري، گردشگري شهري است؛ به طوري كه با توجه به جايگاه ويژه شهر، در بسياري از كشورهاي موفق در اين صنعت، شهر پايه و اساس توسعه گردشگري است، چراكه بسياري از شهرها در بردارنده تمامي انواع جاذبه هاي گردشگري مذكور هستند؛ يعني در اين نقاط مي توان هم شاهد جاذبه هاي طبيعي، فرهنگي و هم جاذبههاي انسان ساخت بود. ايجاد و توسعه فضاهاي شهري مناسب، بازسازي فضاهاي ظاهراً متروك و مرده به قصد زنده كردن جنبه هاي كهن جامعه، ازجمله آثار توسعه گردشگري شهري است. بدين منظور، بسياري از شهرها درصددند تا از ويژگيها و امكانات خاص شهر خود سود برده، از مزاياي جلب گردشگري شهري بهره گيرند (رایز و تنور2012).
فضاهاي شهري در شهرهاي معاصر را كه براي گردشگران به عنوان يك جاذبه محسوب ميشوند، ميتوان به دو دسته تقسيم نمود (استیگیتز ، 1386):
- فضاهاي مدرن يا جديد نظير پارك ها، مراكز فروش مدرن، فرهنگسراها، ميادين و پلازاها
- فضاهاي سنتي نظير بازارها، امامزاده ها، گورستان ها، باغ ها، مساجد و ساير اماكن تاريخي
وجود جاذبههاي متعدد تاريخي فرهنگي و جاذبه هاي ويژه و انسانساخت در نقاط شهري با رشد گردشگري در دهههاي اخير باعث شده است تا اين مقاصد مورد هجوم گردشگران قرار گيرند. بسياري از مسؤلان اين نقاط شهري نيز به علت بيتوجهي به آثار نامناسب گردشگري و توجه صرف به مزاياي اقتصادي اين صنعت، باعث تسريع اين روند مخرب گشتهاند. از ديگر سو، در بسياري از طرحهايي كه براي اين نقاط شهري تهيه ميگردد، كوچكترين توجهي به مقوله گردشگري و آثار آن بر روند توسعه شهر نشده است. از اين رو، انجام مطالعات براي شناسايي و تجزيه و تحليل تاثيرات گردشگري، مضاف بر طرحهاي مطلقا كالبدي در اين نقاط لازم است.
اين مطالعات رهنمودهاي كلي را براي توسعه گردشگري پايدار فرآهم مينمايد. چون طرحهاي توسعه و عمران شهري به صورت كلي و با توجه به نيازهاي ساكنان شهر تهيه و اجرا ميگردد و در بعضي مواقع، ملزومات مربوط به توسعه گردشگري كه از ويژگي هاي بارز و منحصر به فرد بعضي از شهرهاست در اين طرحها ناديده گرفته ميشود، لازم است براي اين گونه شهرها مطالعاتي انجام شود كه علاوه بر توسعه كالبدي، توسعه گردشگري آن را نيز مورد توجه قرار دهد. شهرهايي با ويژگي گردشگرپذيري در حجم انبوه به دليل داشتن ويژگيهاي منحصر به فرد و آميختگي كالبد شهري با محيط طبيعي و عجين شدن زندگي ساكنان با ويژگيهاي محيطي جغرافيايي بايد از حالت ويژهاي در تهيه طرحهاي توسعه شهري برخوردار باشند. لذا لازم است مطالعاتي با مضامين توسعه كالبدي همراه با نگرش به توسعه گردشگري در قالب توجه همه جانبه به توسعه پايدار از طريق توجه ويژه به مطالعات محيطي جغرافيايي، جمعيتي، اجتماعي و فرهنگي، نظام اقتصادي و فعاليتي، ميراث فرهنگي، گردشگري و حفظ و احياي ميراث فرهنگي، نظام حمل و نقل، توسعه شهري و نظام مديريتي و قانوني در چارچوب نقش هاي شهر تهيه گردد.
2-6. عوامل مؤثر بر رونق صنعت گردشگري
سفر محرك اصلي در چرخه اقتصاد است. صنعت توريسم معمولاً يكي از زمينههاي اقتصاد جهاني است كه به آن توجه كمي ميشود. صنعت توريسم، همچنان به عنوان چرخه پيشرفت اقتصادي بسياري از كشورهاي فقير به حساب ميآيد (رایز و تنور2012).
اين صنعت امروزه نياز به نگهداري دارد. هتل ها نياز به كاركناني جهت بازسازي داشته، همچنين ارگانهايي بايد وجود داشته باشد كه تحت نظر آنها هر چيز مرتبط با صنعت توريسم همواره نو شود. به عنوان مثال كافي شاپها براي جذب بيشتر گردشگران بايد منوهاي خود را تغيير دهند. هتل ها و بسياري از اماكن گردشگري ديگر نيز بايد بنا به نيازهاي توريستي خود را به روز سازند. با ايجاد چنين تغييراتي در سطح شهر و يا كشور است كه اقتصاد ميتواند جريان داشته و رو به پيشرفت باشد.
توريسم نه تنها سبب افزايش درآمد افراد و ارگانهايي ميشود كه در اين راستا فعاليت دارند، بلكه براي افرادي كه به گردشگري علاقهمندند نيز ميتواند مفيد باشد. هر كشور، شهر و يا حتي روستا داراي پتانسيلهايي جهت رونق اقتصادي است. توريسم ميتواند همچون يك كار تجارتي سبب رقابت اقتصادي شود. همانطور كه در تجارت تأمين كنندههاي كالا در صدد رقابت، جهت توليد كالايي بهتر بر ميآيند، در صنعت توريسم نيز از آنجا كه گردشگران روز به روز دنبال سرويس گرفتن بهتر مي باشند، كشورها بايد به رقابت افتاده تا جهت جذب بيشتر مسافران در كشور خود امكانات و تجهيزات بيشتري را فراهم آورند. البته اين مسأله كاملاً قابل انتظار است كه تمامي كشورها به زور نميتوانند نيازهاي مرتبط با كشورهاي خارجي را ارائه دهند. حتي گاهي ارائه برخي از اين سرويسها ممكن است به علت عدم سازگاري فرهنگي با يك كشور هيچگاه صورت نگيرد.
ايران كشوري است با جاذبههاي گوناگون در زمينههاي تاريخي و فرهنگي و جغرافيايي و جود اقوام گوناگون با آداب و سنن منحصر به فرد، چهره هاي متفاوتي به اين كشور بزرگ، چه از نظر وسعت و چه از نظر قدمت بخشيده است و شناسايي نكردن بسياري از جاذبههاي موجود باعث شده كه « بهشت گمشده » لقب ايران در صنعت گردشگري همچنان گمشده باقي بماند. كارشناسان جهانگردي از ايران به عنوان غول خفته اين صنعت نام مي برند.
از آنجا كه امروزه بيشتر افراد به منظور تفريح و لذت بردن (بايد توجه داشت كه در تعريف سفر هم بسياري از كتابهاي تخصصي در زمينه جهانگردي همين مطلب را ارائه مي دهند، يعني سفر به قصد لذت بردن انجام ميشود) سفر ميكند، توقع بيشتري از لحاظ امكانات از كشور ميزبان دارند و به همين دليل است كه كشورهايي كه اكنون از جاذبه هاي مصنوعي و به عبارت بهتر دست ساز برخوردارند، از كشورهاي ديگر در زمينه جذب توريست موفق تر عمل ميكنند. البته به اين موضوع هم بايد توجه داشت كه تا حدي امنيت و گاه سياست هاي خارجي نادرست در كشورها و وجود تبليغات منفي رسانه هاي خارجي بر اين مسئله ميتواند دامن بزند.
يكي ديگر از مواردي كه ميتواند به ما در جهت توسعه گردشگري ياري كند، فرهنگ سازي و آشنا كردن مردم در مواجهه با افراد خارجي است، به عنوان مثال در كشور چين در آستانه برگزاري المپيك 2008 پكن، در حال آموزش دادن لبخند و ايستادن داخل صف به مردم بودند. كاري ساده اما تأثيرگذار.
بطور کلی عوامل زیادی در جذب توریست مؤثرند که مهمترین عوامل آن بشرح زیر می باشد (رایز و تنور2012):
1- تأمین امنیت مالی و جانی برای گردشگر ایجاد احساس امنیت کامل اجتماعی و قضایی در آن
2- بهبود کیفیت عرضه خدمات و ارتقای امکانات رفاهی و آسایش
3- تحقیقات و پژوهشهای کارشناسنامه در جهت شناسایی بازارهای مطلوب
4- فعال کردن نمایندگیهای خصوصی در کشور
5- سازماندهی رفتارها و برخوردها در جهت بهینه کردن افکار داخلی
6- گسترش سرمایهگذاری خصوصی و دولتی برای گسترش امکانات گردشگری مانند ساخت هتل، رستوران، مراکز اقامتی
7- ایجاد و بهبود فضای رقابتی اقتصادی در گردشگری
8- شناسایی علمی کالاهای مورد نیاز برای خرید توسط گردشگران
9- متنوع کردن مراکز گردشگری، جاذبههای طبیعی و تاریخی
10- استفاده از روشهای علمی برای تبلیغات و بازاریابی
11- تسهیل قوانین صدور رویداد و حذف قوانین و مقررات زائد ودست و پاگیر
12- جلوگیری از اعمال فشار و سختگیریهای بی مورد نسبت به گردشگران
13- منظم کردن پروازهای داخلی و خارجی و بهبود ارائه خدمات در آنها
14- احترام به فرهنگ محلی با مشارکت گردشگران.
2-7. موانع توسعه صنعت گردشگري
كشورها با پرداختن به بررسي دلايل و عوامل توسعه جهانگردي در كشورشان در زمينهاي متفاوت به دنبال راه حلي براي توسعه اين صنعت بوده اند. اين مشكلات را از منظرهاي متفاوت اقتصادي، اجتماعي، فرهنگي، سياسي ميتوان بررسي كرد. گرچه تقسيم بندي و تمايز مشخصي از اين موانع، در دستهاي مجزا امكان پذير نيست و بيشتر اين موانع مختلط بوده است؛ چنان كه هم مربوط به بعد اقتصادي و هم بعد اجتماعي میشود، نگارنده موانع توسعه گردشگري را به دو دسته ي وسيع روبنايي و زيربنايي تقسيم بندي كرده است (استیگیتز، 1386).
2-7-1. موانع زيربنايي
مشكلات اقتصادي و وضعيت نابسامان مالي در كشورهاي در حال توسعه را مي توان يكي از بزرگترين موانع در بحث توسعه گردشگري نام برد عدم وجود بسترهاي مناسب حمل و نقل و نبود امكان خدماتي و رفاهي، دليلي بر عدم توجه گردشگران به اين مناطق بوده است (نساج و آریا، 1386). پارة در اين موانع عبارتند از:
الف- حمل و نقل: يكي از بسترهاي اجتماعي اقتصادي بوده است كه با بهبود آن شرايط بهتري در توسعه گردشگري ميتوان داشت. جهت بهبود حمل و نقل بر پاره اي از مسائل آن بايد توجه خاصي مبذول شود از جمله: توسعه و ارزيابي راهبرد قيمتگذاري، تعيين كشش نقاط، درآمد و كشش قيمتي، دادههاي در مورد كنترل كيفيت»
تنظيم جداول برنامه اي، شناسايي انتظارات، ميزان رضايت مشتريان، بررسي تاثير احتمالي و زيست محيطي شبكه هاي حمل و نقل در جامعه ميزبان، شناسايي بازار هدف، پيش بيني نيازهاي آينده بخش حمل و نقل، مديريت مسائل در اين بخش»
ب- اماكن اقامتي و رفاهي: هتل ها، مسافرخانه ها، رستوران ها و تمامي تسهيلات خدماتي، كه در صنعت گردشگري به كار مي رود جزء خدمات اقامتي ميباشد. در بحث تسهيلات اقامتي توجه به چند معيار از اهميت خاصي قرار دارد: بحث كيفيت، بحث قيمت و نزديكي به منطقه گردشگري.
پ- مراكز خدماتي ديگر: از مراكز خدماتي ديگر از جمله: مراكز بهداشتي درماني مانند بيمارستانها، مراكز امداد مثل آتش نشاني و غريق نجات، پمپ بنزينها، سرويسهاي عمومي و همچنين دسترسي به مراكز خريد مي توان نام برد.
2-7-2. موانع روبنايي
الف - اطلاع رساني: تبليغات و اطلاع رساني از مباحث بسيار مهمي در اقتصاد به شمار ميرود. آگاهي رساني و تبليغات امروزه با رو شهاي متفاوتي در جهان براي جذب گردشگران انجام ميگيرد و بيشترين تاثير در جذب گردشگر داشته است. بروز بودن در آگاهي رساني از جمله موارد موثر در توسعه گردشگري بوده است. روشهاي اطلاع رساني عبارتند از(استین، 2008):
1- مجموعهي گردشگري (پکیج گردشگری): « مجموعههاي مسافرتي، سفرها تنظيم شدهاي هستند كه با توجه به برنامههاي از پيش تعيين شده و مشروح در ارتباط با خدمات گردشگري متعدد به وجود ميآيند. اين مجموعه ها از پيش با قيمت ثابتي به فروش مي رسند».
2- برگ هاي تبليغاتي(بروشورها)
3- بازاريابي توسط آژانسهاي مسافرتي
4 - اطلاع رساني الكترونيكي(گردشگري مجازي): با رشد سريع تكنولوژي اطلاع رساني در چهار چوب نظام مبادله الكترونيك و سرعت بخشيدن به امر بازاريابي و مسافرت، كاهش هزينه و دستيابي به بازارهاي جديد را در زمينه گردشگري فراهم آورده است. عبارت گردشگري الكترونيكي به معناي كاربرد كسب و كار الكترنيكي در مسافرت و گردشگري و نيز به مفهوم ديجيتالي شدن همه فرآيندها و زنجيرهاي ارزش در گردشگري است. خدماتي كه در گرشگري الكترونيكي مرسوم است «اطلاع رساني شفاف، دقت واعتبار، انجام كليه تشريفات اخذ ويزا، رزرو هتل و مراكز تفريحي سياحتي، رزرو و اجاره وسايل نقليه، اخذ بليط هواپيما، اتوبوس، قطار ...، خريد برنامه هاي سفر و تورهاي مختلف».
5- تبليغات تلويزيوني و ماهوارهاي: رسانههاي تصويري، از جمله كانالهاي تلويزيوني ماهواره، به علت داشتن بيشترين مخاطب عام، ابزار بسيار مناسبي جهت تبليغات گردشگري بوده است. اين روش سابقه طولاني در بين كشورها دارد.
ب - امنيت: امنيت يا احساس امنيت تاثير زيادي در جذب گردشگران دارد، يكي از دلايل مسافرت رفتن به منطقه ديگر، احساس آرامش و دوري از استرس هاي زندگي ميباشد؛ چنانكه گردشگران دريك منطقه، احساس امنيت نداشته باشند، بديهي است كه كمتر، مقصدشان را آن منطقه درنظر مي گيرند؛ ولو جاذبههاي زيادي داشته باشد «جرايم و مخاطراتي كه گردشگران را تهديد ميكند؛ نوعي تبليغات منفي درباره منطقه است و تأثيرات منفي در ذهن بازديد كنندگان ميگذارد. به همين سبب مسئولان تورهاي گردشگري از سفر به مناطقي كه خطر آفرينند اجتناب ميكنند».
پ- سياستگذاريها و مديريت: نوع مديريت و سياستگذاريهاي كلان دولتي اهميت زيادي در توسعه گردشگري دارد
ت- آموزش: «به تجربه معلوم شد كه صنعت نوپاي جهانگردي ايران، تنها از طريق استفاده از تخصص و خدمات افراد كار آزموده در اين صنعت و رسانيدن سطح اين خدمات به سطح نمونه استاندارد بين المللي از يك طرف و تصميم يك نحوهي برخورد و رويارويي مطلوب با جهانگردان از طرف ديگر، میتواند به صورت يك صنعت مترقي و پيشرو در سراسر كشور درآيد». آموزش افرادي كه تعامل نزديك با جهانگردان دارند، از جمله راهنمايان تور، مهمانداران، رانندگان و غيره، از لحاظ نحوه برخورد، آشنايي دقيق با مناطق گردشگري و زبان از اهميت خاصي برخوردار بوده است (کاظمی، 1389).
2-8. مدلهای گردشگری
در مطالعات گردشگری واژه مدل دارای مفاهیم و استدلالهای زیادی است. اغلب این استدلالها در جهت پیش بینی مدلها، ترسیم نمودار فرآیند برنامهریزی و یا بعضی از ابعاد نظری سیستم گردشگری به کار گرفته میشوند؛ بنابر این کاربرد معمول واژه مدل شاید به غلط استفاده شود؛ پس ضروری همیشه ذات و هدف مدلهای مورد تحقیق، مشخص گردد؛ همچنین باید توجه به تمایز اصلی بین مدلهای «برنامه ریزی/ فرآیند مدیریتی» و مدلهای« نظری» که بعضی از جنبه های کارکردی سیستم گردشگری را توضیح میدهند، داشت. پس دو دسته از مدلهای بنیادین گردشگری عبارتند از؛ یکی مدلهای نظری که بر اساس آن سیستم گردشگری کل یا بخشی از کل، ترسیم، پیاده سازی و انطباق داده میشود و میتوان آنها را بر حسب نزدیکی به واقعیت به تقسیمات جزیی تری نیز تبدیل کرد؛ این مدلها به سه دسته تقسیم می گردند: مدلهای توصیفی (به توصیف اجزای سیستم گردشگری میپردازند)، مدلهای تشریحی (به تشریح ماهیت کارکرد سیستم با و یا بدون در نظر گرفتن روابط معلولی آنها میپردازند) و مدلهای پیش بینی کننده (بر پایه دانش روبط علت و معلولی استوار است)؛ و دیگری مدلهای عملی/ فرآیندی میباشد که مشتمل بر مدلهای سنتی( برای حل مشکل طراحی میشوند و از تبیین اهداف ← ارائه گزینه های مختلف ← ارزیابی گزینهها ← انتخاب گذینه ← به اجرا میرسند )، ذهنی/ استنباطی( براساس تعصبات شخصی یا تفکرات خاص) و تئوری سیستمها( تلفيقي از مدلهاي نظری با فرایندی مي باشند) تقسیم میگردند (استین، 2008). باید توجه کرد بعضی از مدل های پیش بینی کننده، حول هر دو نمودار دور می زنند. آن مدل هایی را که فقط علت یابیهای گرایشی دارند و یا استنباطی هستند (مثلا" تکنیک های دلفی، قضاوت های حرفه ای) میتوان آنها را تکنیک های فرآیندی نامید که به توسعههای نظری ارتباطی ندارند. عناصر نهایی در شکل (2-2) به ملاحظات سطح های مختلف استنباط و ادراک دربرنامه ریزی است. مدلهای گردشگری درمورد سیستم های کل و سیستم ها خرد در مقیاس های مختلف فضایی اعم از مکان/ پروژه، محلی، ناحیه، ملی یا بین المللی کاربرد دارند.
شکل 2- 2. طبقه بندی مدلهای گردشگری
چورلیو هاگت (2011)، کاربرد مدلها را بدین شرح می نامند: کاربردی روانشناسانه، کاربردی اکتسابی/ فراگیری، کاربردی استدلالی، کاربردی معیاری، کاربرد سیستم گونه و کاربردی ساختاری
همچنین به طرق دیگری میتوان مدلها را تقسیم بندی کرد:
مدلهای مصور یا شکلی: این مدلها از نظر ظاهر شبیه دنیای واقعی با مقیاس تصویری هستند.
مدلهای مشابه: برای نشان دادن تمایزات در یک مجموعه؛ مانند کاربرد رنگ در نقشه کاربری یک سرزمین.
مدلهای سمبلی: برای توضیح سیستمها یا فرآیندها در مدلهای پیشبینی کننده از طرح و رسم استفاده می کنند.
البته برای شناخت مشکلات برخی از تحقیقات، میتوان از تلفیق مدلهای برنامه ریزی/ فرآیند مدیریتی با مدلهای نظری به مدلهای ترکیبی دستیابی پیدا کرد و طی فرآیندی معین و تقابل مستمر آنها به ارائه راه حلهایی در زمینه سیستم گردشگری نائل شد.
باید توجه داشت در چشم انداز و دورنمای یک سیستم، مدلها در زیر مجموعه نظریهها قرار میگیرند. نظریه های سیستم ها، دیدگاههای هستند که پدیده ها را تشریح میکنند و برای اداره سیستم ها بکار گرفته میشوند. بنابر این مدلها در ابتدا توصیفی، سپس تشریحی و در نهایت پیش بینی کننده اند؛ بنابر این مدلها، پیریزی و سازههای نظریه ها را تشکیل میدهند.
33020013335000
شکل2-3. مدل سیستم های ترکیبی برای برنامه ریزی و نظریه های گردشگری
با این مقدمه در ذیل به بررسی مهمترین دیدگاهها و مدلهای ارائه شده در زمینه سیستم گردشگری با توجه بنیادی ترین آنها (مدلهای مدلهای برنامه ریزی/ فرآیند مدیریتی و مدلهای نظری) میپردازیم:
مدل سازمان جهانی گردشگری درباره سیستم گردشگری
سازمان گردشگری جهانی(WTO) سيستم گردشگري را به دو بخش اصلی تقسیم میکند؛ یکی عوامل تقاضا، شامل بازارهاي گردشگري بين المللي، داخلي (ملي و منطقهاي) و ساکنان محلي و ديگر عوامل عرضه، مشتمل برفعاليتها و جاذبهها (جاذبههاي طبيعي، فرهنگي، تاريخي، پارکهاي تفريحي، باغ وحشها، باغهاي گياه شناسي، آکواريمها و...)، محل اقامت (هتلها، متلها، هتل آپارتمانها، مهمانپذيرها و...)، خدمات و تسهيلات گردشگري ( دفاتر خدمات مسافرتي و گردشگري، رستورانها، خريد، امور بانکي، مبادله ارز، خدمات و امکانات پستي و پزشکي و...)، حمل و نقل(هوايي، زميني، دريايي)، امكانات و تأسيسات زيربنايي (شامل آب رساني، برق رساني، بهداشت، فاضلاب، دفع زباله و مخابرات) و عناصر سازماني است (سازمان جهاني جهانگردي، 2013).
مدل ارائه شده از طرف سازمان جهانی گردشگری بر پايه نظريه سيستمي ميباشد؛ اين مدل با توجه به دو دسته مدلهاي بنيادين گردشگري در طبقهبندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه تشريحي است.
41406770521عوامل عرضه- جاذبه ها و فعاليت ها - محل اقامت - ديگر خدمات و تسهيلات گردشگري - حمل ونقل - ديگر تأسيسات زير بنايي - عناصر سازماني عوامل تقاضا- بازارهاي گردشگري بين المللي- بازارهاي گردشگري داخلي- استفاده ساکنان از جاذبه ها و امکانات و خدمات گردشگري 00عوامل عرضه- جاذبه ها و فعاليت ها - محل اقامت - ديگر خدمات و تسهيلات گردشگري - حمل ونقل - ديگر تأسيسات زير بنايي - عناصر سازماني عوامل تقاضا- بازارهاي گردشگري بين المللي- بازارهاي گردشگري داخلي- استفاده ساکنان از جاذبه ها و امکانات و خدمات گردشگري
شکل2-4. عناصر سيستم گردشگري (سازمان جهاني گردشگري)
منبع: سازمان جهاني جهانگردي، 2013
مدل ليپر
ليپر (1979) مدل خود را در به عنوان يک چارچوب سازماندهي شده در بسياري از مسائل گردشگري پيشنهاد کرده است. وی بسياري از مسائل گردشگری را با توجه به فعاليتهای آن در نظر گرفته و بخشهاي صنعت را مجاز به استقرار ميسازد و عامل جغرافيايي را در کل سفر اجتناب ناپذير، پيشبيني کند. او سه عنصر اصلي را در سيستم گردشگري مؤثر ميداند.
1- گردشگران/گردشگر در اين سيستم يک فاعل است. 2- عوامل جغرافيايي: شامل الف- منطقه توليد کننده مسافر(فشار براي برانگيختن سفر) ب- منطقه مقصد گردشگر(علت وجودي براي گردشگري) ج- منطقه حمل و نقل (مکانهاي مياني براي رسيدن به مقصد). 3- صنعت گردشگري؛ مشتمل بر دامنه ای از تجارتها و سازمانهاي درگير در توزيع محصول گردشگري هستند. هر يک از عناصر و عوامل سيستم گردشگري ليپر نه تنها براي توزيع محصول گردشگري بلکه براي شرايط معاملاتي و آثار گردشگري و البته زمينههاي متفاوتي که در گردشگري اتفاق ميافتد، با يکديگر در تقابلند.
مدل ارائه شده از طرف ليپر بر پايه نظريه سيستمي مي باشد؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه تشريحي است.
شکل 2-5. چرخه مستقیم دو سویه گردشگری به عنوان سيستم گردشگري کل
منبع: سازمان جهانی گردشگری، 2013
120769125790TGR منطقه مبدا مسافر علائم بیان کننده نواحی مختلف مقصد گردشگر است TR مسیر ترانزیت TDR منطقه مقصد گردشگری TDR3TDR2TGRTDR1TR4TR1TR2TR300TGR منطقه مبدا مسافر علائم بیان کننده نواحی مختلف مقصد گردشگر است TR مسیر ترانزیت TDR منطقه مقصد گردشگری TDR3TDR2TGRTDR1TR4TR1TR2TR3
شکل2- 6. سيستم گردشگري (ناحيه محور مسافر، مبدا و مقصد گردشگر)– مدل ليپر
منبع: لیپر، 1990: 23
مدل گان
گان، سيستم گردشگري را مبتني بر دو بخش عرضه و تقاضا ميداند؛ در بخش تقاضا، جمعيت علاقه مند و متمكن به انجام سفر و گردش(اعم از بازارهاي داخلي و بين المللي) قرار گرفته؛ و در بخش عرضه، بر روي عناصر و بخشهاي اصلي همچون جاذبه ها، حمل و نقل، خدمات، اطلاعات و تبليغات تأكيد دارد؛ هر يك از اين عناصر در تعامل و ارتباط متقابل با يكديگر قرار داشته و سيستم گردشگري يك مكان را تشكيل ميدهند. وي تأكيد خاصي بر روي عناصر عرضه در سيستم گردشگري يك مكان دارد و موفقيت و پويائي گردشگري در يك مكان را در سايه تعامل، همكاري، ارتباط متقابل، کارايي و موفقيت عناصر متعدد و پيچيدهي بخش عرضه همانند جاذبه ها، مراکز اقامتي، حمل و نقل، اطلاعات و تبليغات ميداند. گاهي به نظر ميآيد بعضي از عناصر و يا بخشهاي گردشگري اهميت، كارائي و اثر بخشي ساير يا هر ترتيبي را در اين خصوص ناديده ميگيرند. به عبارتي ديگر هر عنصري و يا بخشي از ساختار دروني سيستم (عوامل عرضه) مانند: صاحبان توسعه اقامتگاههاي مسافران (هتلها، متلها، هتل آپارتمانها، مهمانپذيرها، خانه ها، و يلاهاي اجارهاي، کمپها، محل خواب، واحدهاي پذيرايي و...) مؤسسات و آژانسهاي مسافربري، تأسيسات گردشگري و... از نگاه خودش به گردشگري نزديکتر است؛ اما تأثير عوامل خارجي(عوامل محيطي- بيروني سيستم اعم از فرصتها و تهديدها) و ديگر عناصر و بخشهاي نيز بر پويائي عملکرد سيستم گردشگري حائز اهميت مي باشد؛ در واقع گردشگري تنها از هتلها و خطوط هوايي و ديگر بخشها به صورت مجزا تشکيل نشده است، بلکه کليتی از اجزاي مختلف و عمده ای است که با همدیگر ارتباط نزدیک و متقابل دارند. هر یک از این اجزا عهده دار حرکت و پيشرفت در سیستم (عرضه و تقاضا) گردشگري است؛ درون اين شاخههاي کلي جزئيات و عناصري است که هم برنامهريزان و مديران بايد براي کسب موفقيت آنها تلاش کنند (وان بنن، 2007).
مدل ارائه شده از طرف گان با توجه به دو دسته مدلهاي بنيادين گردشگري در طبقه بندي مدلهاي فرآيند مديريت و برنامهريزي از گونه تئوري سيستمها ميباشد.
707366405442تقاضا (جمعیت علاقه مند و متمکن به انجام سفر)عرضهجاذبه ها تبلیغات خدماتاطلاعات حمل و نقل 0تقاضا (جمعیت علاقه مند و متمکن به انجام سفر)عرضهجاذبه ها تبلیغات خدماتاطلاعات حمل و نقل 739140029210000723900013970000290957015176500
شکل 2-7. سيستم گردشگري
(ديدگاه گان2002: 34)
مدل بریونز، تجیدا و مورالس
آنها طی مقالهای تحت عنوان «بطرف تکامل سیستم مفهومی گردشگری» در سال 2009 به تبیین و تکاملی سیستم استنتاجی گردشگری بر اساس نگرش نو و انطباق با شرایط جدید و بی نظمیهای جدید پرداختهاند. در این مدل عناصر آنتروپی، بازدارنده، هم ایستایی (همگن)، سناریوهای سیستم و عناصر بینظمی با جزئیات خود به صورت چتري وحلقه های تودرتو از مرکز (گردشگری)، سیستم گردشگری را تشکیل داده که عناصر آنها با همدیگر دارای ارتباط متقابل دارند. در این مدل بطور نسبی تمامی عناصر مؤثر و تشکیل دهنده گردشگری اعم از حمل و نقل، اقامتگاهها، خدمات ترابری و مسافرتی، خدمات پذیرایی، خدمات عمومی و مجانی، تفریح، فرهنگ و... را مورد بررسی قرار داده و به درک مفاهیم ذهنی و واقعیتهای بیرونی با توجه به ارزش و اهمیت عناصرگردشگری پرداخته است.
مدل ارائه شده زير بر پايه نظريه سيستمي پرورانده شده است؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري- سيستم گردشگري كل از گونه پيش بيني كننده ميباشد.
شکل 2- 8. ديدگاه بریونز، تجیدا و مورالس
منبع: کاسپر، 2009: 9
مدل کاسپار
کاسپار گردشگری را همانند سیستمی باز مشتمل بر ساختار داخلي اعم از زير سيستمهاي موضوعي و فرعي با سیستم فرادست متشكل محيطهاي اجتماعی، اقتصادی، سياسي، فن آوري و اكولوژي كه داراي ارتباط متقابل با يكديگر هستند، محسوب ميكرد؛ وي عقيده داشت، نباید ساختار داخلي سيستم جدای از محیط فرا دست در معنا و مفهوم آن بررسی شود؛ همین واقعیت که انسان در کانون رویداد گردشگری قرار دارد، ما را وادار میسازد که از بررسی بخشي و گسسته چشم پوشی کنیم. ما باید خودمان را از اندیشه تک بعدینگر، رها ساخته و در صدد برآییم حتی الامکان به طور يكپارچه به مسائل بپردازی(کاسپر، 2009)، مدل كاسپار بر اساس طبقه بندي بنيادين مدلهاي گردشگري در زمره مدلهاي نظري- سيستم كل و از گونه تشريحي ميباشد.
-504761543251سیستم فرادستمحیط اقتصادیمحیط اجتماعیسیستم گردشگریزیر سیستم : موضوعي گردشگری زیر سیستم های ساختاري مکان گردشگریبنگاه تولید گردشگریسازمانهای گردشگریمحیط اکولوژیمحیط سیاسیمحیط فن آوري00سیستم فرادستمحیط اقتصادیمحیط اجتماعیسیستم گردشگریزیر سیستم : موضوعي گردشگری زیر سیستم های ساختاري مکان گردشگریبنگاه تولید گردشگریسازمانهای گردشگریمحیط اکولوژیمحیط سیاسیمحیط فن آوري
شکل شماره2-9. سیستم گردشگری (مدل كاسپار)
منبع: کاسپر، 1975: 11
مدل هولدن
هولدن از جمله انديشمنداني است که گردشگري را به عنوان يک سيستم مورد توجه و بررسي قرار ميدهد. او با به نمايش گذاشتن عناصر مختلف سيستم گردشگري، اهميت دادههاي سيستم گردشگري در چشم انداز محيطي، منابع انساني و طبيعي را متذکر و برجسته مينمايد. وي معتقد است درون سيستم گردشگري سه بخش زير سيستم، يعني زير سيستم مقصد، گردشگر و حمل و نقل اهميت داشته که يكديگر را پوشش داده و به يکديگر نيز وابسته اند. در زير سيستم مقصد، جاذبه هاي طبيعي و فرهنگي براي جذب گردشگري مهم است که منجر به خروجي سيستم مي شود. داده هاي خروجي سيستم وابسته به درآمد و علاقه گردشگران است که تغييرات فرهنگي و محيطي جامعه را بدنبال خواهد داشت.
مدل ارائه شده از طرف هولدن بر پايه نظريه سيستمي ميباشد؛ اين مدل در طبقه بندي مدلهاي نظري سيستمهاي كل از گونه پيش بيني كننده و اثرات اكولوژيكي است.
شکل2-10. سيستم گردشگري، چشم انداز محيطي(ديدگاه هولدن)
منبع: هولدن، 2000: 9
2-9. اثرات جهانگردی و حضور توریست در کشور
1- اقتصادی:
جهانگردی صادرات نامرئی خدمات و محصولات است. مثلاً هزینههایی که یک جهانگرد در سرزمین دیگر مصرف میکند هزینه غذایی تفریحات، مسکن، حمل و نقل، خرید هدایا، کالاهای بومی که ارزی است (کاظمی، 1389). جهانگردی فرآیندی است که سایر بخشهای اقتصادی دیگر را فعال میکند. به عنوان مثال: توسعه جهانگردی سبب گسترش و توسعه جاده ها، فرودگاهها، امکانات بندری، ترمیم، بناهای تاریخی، تجارت و غیره شد (گو و پنگ، 2011).
ایجاد فرصتهای اشتغال به گونهای که باید بگویم ایجاد هتل، مراکز جهانگردی سبب جذب کارکنان خدماتی، بهبود کیفیت فرآوردههای صنعتی، غذایی، صنایع دستی. جهانگردی به عنوان یک عامل اقتصادی عمده و بسیار مؤثر در سالهای اخیر مورد توجه فراوان قرار گرفته، از مزایایی که جهانگردی از نقطه نظر اقتصادی دارد، گستردگی زمینه اشتغال در آن است.
به لحاظ خصوصیت ویژه جهانگردی که همانا مصرف و گردش پول است برای بسیاری از خدمات و کالاها ایجاد تقاضا میشود که همگی موجب پدید آمدن رشد متوازن در اقتصاد در اقشار کشور و پذیرایی جهانگرد است.
2- اجتماعی
تأثیر دگرگونی شرایط، فرهنگی بر روی جهانگردی واضح است زیرا آمارهای رسمی و اموری که از طرف کارشناسان و متخصصین بخش جهانگردی ابراز میشود و مورد توجه قرار گرفته نمایشگر آن است که بعضی متغیرها نظیر سن، جنس، درآمد، میزان تحصیلات، اموال شخصیه، شغل و غیره بر چگونگی جهانگردی اثر فراوان دارد.
جهانگردی عاملی است برای شناخت تمدن، فرهنگ سرزمینها وقتی که عده ای از مردم دیار دیگر اقامتی دارند، با آداب و رسوم آن مردم آشنایی پیدا میکنند و خواه ناخواه تحت تأثیر قرار میگیرند و قسمتی از این اثرات اجتماعی را با خود حفظ و به سرزمین خود میبرند و میتوان گفت جهانگردی است که موجب آشنایی تمدنها با یکدیگر است (گو و پنگ ، 2011).
3- فرهنگی
گرچه فرهنگ از نظر علم مردم شناسی مجموعه ای از شناختها و اعتقادات است، ارزشها و تعلیمات اجتماعی را در بر میگیرد ولی به آن اکتفا نگرده و همزمان شیوههای رفتاری مردم را شامل میشود. جشنهای مردمی، مراسمی که در موفقیتها و زمانهای خاصی برگزار میشود و یا شرکت در ورزشهای گوناگون، جزء رفتارهای مردمی است که جهانگردی نیز به نوبهی خود یکی از شیوههای فرهنگی از رفتارهای مردم است که میدان فعالیت آن روز به روزدر حال گسترش و تکوین است در پی هرگونه تغییری که در فرهنگ مردمی بوجود میآید طبعاً پاره ای از عوامل شناخت و آگاهی نیز در بر میگیرد که به خوبی میتوان دگرگونی و تغییر کمی و کیفی در ابعاد جهانگردی را مشاهده نمود. مثلاً کاهش ارزشهای مذهبی قومی پاسخگوی نقصان در جهانگردی مذهبی خواهد بود یا بالعکس و یا در کم شدن تعداد نفرات خانواده و وابستگی آن میتوان به کاهش جهانگردی خانواده پی برده. تجربه جهانگردی از اموری است که نه تنها به پیشرفت فرهنگی منجر می شود بلکه سرچشمه فرهنگ است (وان بنن، 2007).
4- بین المللی
مسافرت مردم، اقامت در یک سرزمین مسائلی را در سطح مملکت و دولت بوجود میآورد که در حد نهایی خود با ارتباط سیاسی بین ملتها و برقراری سلسله مقررات بین المللی به منظور حفظ حقوق افراد یک سرزمین در یک سرزمین دیگر منتهی میشود.
پیوستگی دو ملت با یکدیگر و ارتباطات معنوی اغلب ایجاد در زمینههای بسیار مساعد در روابط بین المللی مینماید. برقراری مجامع و کنفرانسهای بینالمللی به منظور تبادل افکار و عقاید مسافرتهای فرهنگی، بازدیدهای دوستانه و بالاخره جمع شدن ملتها به دور هم از نمونه های بارز جهانگردی است و عامل پردازش در روابط بین الملل و تأمین صلح و امنیت جهانی محسوب میگردد. به همین دلیل گفتهاند جهانگرد، عامل صلح است.
5- کسب اخبار و اطلاعات
از دیگر اثرات مثبت حضور توریست و صنعت جهانگردی کسب اخبار و اطلاعات مورد نیاز از کشورها در جهت برنامه ریزی دقیق تر در نحوه کار و برخورد بین الملل با آن کشور میباشد.
2-10. اشتغال و جهانگردی
مجموعه فعاليتهاي گسترده اي که معمولا در اثر توسعه گردشگري در کشور ايجاد ميکند بيش از هر بخش اقتصادی؛ فرصتهاي شغلي فراهم ميآورد (گو و پنگ ، 2011). اين بدان علت است که صنعت جهانگردي اصولا يک فعاليت خدماتي است و نيروي انساني بيشتري ميطلبد.
اثرات افزايش اشتغال در بخش گردشگري کشورهاي در حال توسعه مساعدتر از کشورهاي صنعتي است زيرا در کشورهاي در حال توسعه زمينه و امکانات رشد صنعتي محدود است. فعاليتهاي صنع جهانگردي عمدتا شامل صنايع ساختماني (مانند هتلها ، متلها ، دهکدهها و امثال آنها) صنايع غذايي (مانند رستورانها، چايخانهها، و غيره) بخش تجاري جهانگردي (مانند آژانسهاي مسافرتي ، تور گردانها و مشابه آن) صنعت حمل و نقل (مانند خطوط حمل ونقل هوايي، شرکتهاي حمل و نقل دريايي، شرکتهاي اتوبوس راني، خطوط راه آهن، شرکت و آژانسهاي کرايه اتومبيل و غيره) راهنمايان، مراکز فروش کالاهاي سوغاتي و هدايا، صنايع دستي، مراکز تفريحي و امثال آنها ميباشد (لومسدن،1390).
بررسيهايي که بخش جهانگردي بانک جهاني در مکزيک و کنيا به عمل آورده است، نشان ميدهد براي هر واحد سرمايهاي که در بخش گردشگري صرف ميشود، بيش از هر بخش فعاليت اقتصادي ديگر فرصتهاي شغلي جديد ايجاد ميگردد.
بررسيهاي مشابهاي که توسط سازمان جهانی در ساير کشورها به عمل آمده، به نتايج مشابهي رسيده است. رابطه ميزان سرمايهگذاري و فرصتهاي شغلي که بر اثر آن فراهم ميشود، در تمام کشورها و مناطق مختلف يکسان و به يک نسبت نيست بلکه بر اثر عوامل مشروح زير متناوب مي باشد:
- خصوصيات سيستم اقتصادي و سياست اشتغال کشور
- ابعاد مؤسسات توريستي، نوع مديريت، درجه ماشيني بودن صنايع، ميزان استفاده از خدمات کامپيوتري و فصلي بودن فعاليت.
با نگاهي به آمارها و پيش بينيهاي سازمان جهاني جهانگردي و شوراي جهانگردي و مسافرت جهاني، در مييابيم که صنعت گردشگري به عنوان بزرگترين سازمان يا نهادي که ميتوان به کارگيري نيروي انساني را داراست، در بسياري از کشورها به صورت بزرگترين کارفرما درآمده است:
اين صنعت در اروپاي شرقي 4/9 درصد از حقوق کليه کارکنان را ميپردازد.
- در سال 1994، بيش از 1/7 تريليون دلار دستمزد يا حقوق از طریق صنعت گردشگری پرداخت شده است، یعنی مبلغی برابر با10/3 درصد کل دستمزدها وحقوقهای کارکنان سراسر دنيا.
- در جزاير و کشورهاي حوزه کارائيب 18/7 درصد دستمزد و حقوق کارکنان از طريق صنعت گردشگري پرداخت ميشود.
- پيشبيني ميشود در سال 2015 مشاغلي که به وسيله صنعت جهانگردي ايجاد ميشود، به ميزان 5/9 درصد رشد يابد.
اشتغال زايي صنعت گردشگري به سه گروه به شرح زير تفکيک ميگردد:
اشتغال مستقيم: مشاغلي که کارکنشان با جهانگردان در تماس هستند و به صورت مستقيم با تجربههاي جهانگردي سرو کار دارند، مانند: مهمانخانهها، کارکنان مهمانپذيرها، شرکتهاي هواپيمايي و کشتيراني، دفاتر خدمات جهانگردي، کارکنان مراکز تفريحي و فروشگاههايي که در اين بخش کار ميکنند.
اشتغال غير مستقيم: آنهايي هستند که با واحدهايي که در اين صنعت به صورت مستقيم ايجاد شغل ميکنند در تماس هستند، مانند: شرکتهايي که مواد و ملزومات مورد نياز مهمانپذيرها را تأمين ميکنند، شرکتهاي ساختماني که مهمانخانهها را ميسازند و توليد کنندگان هواپيما.
اشتغال القايي: مشاغلي که از مشاغل مستقيم و غير مستقيم بخش جهانگردي در اقتصاد ملي به وجود ميآيد ارقام ارائه شده در بالا، که منتج از بهره وري نيروي کار و سطوح پرداخت ميباشد، در عين حال نشانگر اين نکته است که صنعت جهانگردي در کشورهايي که در سطوح پايين تري از توسعه قرار دارند، به شکل قابل توجهي در سهم اشتغال نقش دارد.
2-11. نقش صنعت توريسم در توسعه اقتصادي و اجتماعي
در فايدهمندي توريسم، هم از جنبه اقتصادي و هم از جنبه اجتماعي اتفاق نظر وجود دارد. به لحاظ اقتصادي، اساسي ترين كاركرد توريسم بويژه توريسم داخلي توزيع مجدد درآمدها، تسريع گردش پول وايجاد اشتغال است. از نظر اجتماعي نيز توريسم باعث مي شود كه شناخت مردم يك كشور از چگونگي زيست، باور داشتها و فرهنگ وسنن ساكنان نواحي مختلف كشور افزايش يافته و با آثار فرهنگي و ملي گذشته خود آشنا شوند (وان بنن، 2007).
بديهي است كه اين فرآيند، تحكيم وحدت ملي را به دنبال خواهد داشت. ازسوي ديگر، توريسم يكي از سالمترين انواع گذران اوقات فراغت است. بيجانيست كه ميزان رشد آن را يكي از شاخصهاي توسعه يك كشور بشمار آوريم.
افزايش رشد توريسم، مستلزم بالارفتن كيفيت زير بناهاي توريستي، از قبيل: جادههاي درجه يك، تأسيسات اقامتي مناسب، وجود آب، برق و تلفن و بالاخره امنيت اجتماعي است كه جملگي ملاكهاي توسعه يك كشور به حساب ميآيند (لومسدن،1390).
توريسم ميتواند فراگرد نوسازي يك جامعه را سرعت بخشد و مسير آن را تغيير دهد اما پيشرفت حاضر و آماده اي را در اختيار نميگذارد.
سرمايهگذاري در صنعت توريسم، مشخصاً داراي دو بعد اجتماعي و اقتصادي است كه اثرات اقتصادي آنرا ميتوان در سطوح ملي و بين المللي بشرح زير برشمرد:
كسب درآمد ارزي
متعادل كردن توزيع درآمد
تسريع گردش پول
جذب سرمايههاي سرگردان و به جريان انداختن آن درسرمايه گذاريهاي سالم
ايجاد اشتغال و بهره گيري از منابع راكد مانده
كاهش مسافرتهاي توريستي خارج از كشور و جلوگيري از خروج ارز
اما از آنجائيكه سرمايهگذاري در اين بخش همچون در ساير بخشها سود آوري ندارد و اصولاً ديربازده است، مشاركت همه جانبه و موثر دولت در اين زمينه ضرورت دارد، اين مشاركت بايد در اشكال سرمايه گذاري مستقل و مشترك، اعطاي وام و اعتبار با شرايط مناسب و اتخاذ سياستهاي مشوق به منظور جلب سرمايههاي راكد و سرگردان بخش خصوصي باشد (امین بیدختی، 1389).
صنعت جهانگردي به مثابه يكي از وجوه توسعه - اجتماعي عمده كشورها پذيرفته شده است. آثارمثبت آن بر پيكر اقتصاد ملي امري بديهي و روشن است.
اهداف عمده اين صنعت را مي توان بشرح زير فهرست كرد:
افزايش درآمد ملي
توزيع بخشي و منطقهاي درآمد
فزوني درآمد نسبت به سرمايه
اتكا به منابع داخلي
بهره برداري ازمنابع توريستي
تسريع روند عمران منطقهاي
تنوع بخشي به فعاليتهاي كشور
اشتغال غيرقابل مكانيزه
فعال كردن صنايع كشور
افزايش رونق كسب صاحبان واحدهاي تجاري منطقه
ايجاد تفريحات سالم
تامين سلامت رواني جامعه
تنظيم اوقات فراغت مردم
افزايش بهره وري كار
تحكيم وحدت ملي
شتاب بخشي به فرهنگ توسعه
درهم شكستن فاصلههاي قومي و نژادي
ايجاد زمينههاي تفاهم بين المللي
هركدام از موارد فوق در شرايط مساعد ميتواند به اهرم توسعه اقتصادي- اجتماعي كشوري، منطقهاي و استاني تبديل گردد.
2-12. امنیت و تأثیر جهانگردی بر آن
امروزه «امنیت» به عنوان مهمترین و زیربناییترین اصل در تدوین استراتژی توسعه صنعت جهانگردی کشورهای جهان بشمار میرود. صنعت ظریف و بسیار پیچیده جهانگردی ارتباط تنگاتنگ با برقراری امنیت همه جانبه در سطوح ملی، منطقه ای و بین المللی داشته و هر گونه بروز ناامنی و بکارگیری خشونت در سطوح مختلف، زیانهای جبران ناپذیری را بر این صنعت وارد میسازد. امنیت چیزی جز تفاهم و مشارکت عمومی جمعیت ساکن یک واحد سیاسی برای رسیدن به رفاه نیست. این جمعیت بایستی به سطحی از درجه آگاهی به منظور درک موقعیتها و برای ایفای نقش بیضرر بر سرتا سر آن توانایی دولت و ملت جهت حفظ و بهرهگیری از فرهنگ و ارزشها افزایش یابد و اینم همان امنیت ملی است (لومسدن،1390). لذا اگر ما به این نیجه رسیدهایم که توسعه جهانگردی در ایران میتواند برای کشور، درآمدزا باشد، اشتغالزا باشد از طریق افزایش شغل، مفاسد اجتماعی که در نتیجه بیکاری گریبانگیر جامعه ما شده است را از بین ببرد و از طریق توریست است که درآمد زیاد و امنیت ملی جامعه تأمین میشود و بار کاری قوه قضائیه و نیروی انتظامی کم شده و در نتیجه کارایی در این دو بال اجرایی تأمین کننده امنیت در هر جامعه بالا رفته و میتوان گفت ورود توریست بر امنیت کشود نه تنها تأثیر بد نمیگذارد بلکه با توجه به مطلب بالا باعث ایجاد امنیت در یک کشور میشود. برای مثال میتوان به کشور یونان اشاره کرد که با جمعیت 10 میلیونی سالانه 12 میلیون توریست دارد که ورود این مقدار توریست باعث ایجاد مراکز بین المللی بسیار زیاد در سطح این کشور است که به دلیل داشتن ضامن کشورها در این کشور باعث ایجاد امنیت در آن و عدم حمله احتمالی به آن است.
2-13. جايگاه گردشگري در سند چشم انداز 20 ساله گردشگري:
با توجه به اين كه ايران در بخش جاذبه هاي طبيعي و اكوتوريسم رتبه پنجم و در بخش جاذبه هاي تاريخي و باستاني رتبه دهم دنيا را دارد. بر اساس پيشبينيها در پايان برنامه هفتم توسعه كه مصادف با پايان سند چشم انداز 20 ساله كشور است، بايد ايران سالانه به 20 ميليارد دلار درآمد ارزي در سال دست يابد.
2-14. گردشگري در ایران
ایران یکی از ده کانون مهم شکل گیري تمدن بشري در جهان بوده و نخستین آثار مدنیت که در این سرزمین کشف شده، به هزارهي پنجم قبل از میلاد مسیح تعلّق دارد. چنانکه ورود آریاییها در هزارهي دوم پیش از میلاد، به این کشور و حکومت عیلامیها، مادها، هخامنشیان و... . حکایت از ایجاد تمدن پربار و دیرینه، در این سرزمین دارد. این کشور پهناور در طیِ دورههاي مختلف، مورد توجه بسیاري از افراد بوده است و به منظورهاي خاصی از جمله تجارت و داد و ستد، تفریحی، فرهنگی و... به آن مسافرت میکردند و همچنین به دلیل وجود آداب و رسوم مختلف در این کشور، از جمله پناه بردن به طبیعت در ایامِ مختلف سال به صورت دسته جمعی و گروهی، نشان از وجود روحي گردش و تفریح را در بین مردم این سرزمین داشته است. کشور ایران علاوه بر دارا بودن موقعیت مناسب و مساعد جغرافیایی، داراي مواهب طبیعی و اکتسابی است که هر کدام به تنهایی و یا روي هم قادرند، این کشور را به انواع جاذبههاي قابل عرضه به جهانگردان مجهز سازند (امین بیدختی، 1389).
در ایرانِ پس از اسلام، با توجه به سابقهي زندگی مدنی و تجربیات حاصل از حسنِ خلق و رفتارهاي موجود نزد ایرانیان که از گذشتههاي کهن باقیمانده و بویژه در پرتوي اجراي آیات قرآن کریم و احکام اسلامی، گردشگري رونق بیشتري یافته و با ایجاد تأسیسات جدید رفاهی و درمانی، ایجاد مهمانسرا و محل پذیرایی از میهمانان به طریق وقف، باعث شد تا گردشگري در ایران به مرحلهي تازهاي برسد که در سفرنامهها و یادداشتهاي سیاحان متعدد و مشهور ایرانی و خارجی از ایران، به نیکی یاد شده است.
در زمینهي گردشگريِ ایران، بویژه از قرن هفدهم میلادي و در دوران حکومت صفویان، ایران به عنوان یک کشور مورد توجه جهانگردان، قرار گرفت و اذهان اروپائیان را به خود جلب نموده و... نام «جرج کلارك »، « مادام دیولافو »، « آنتونی شرلی »، « تاورنیه »، « شاردن » است. در این دوره میتوان از سیاحان و گردشگران مختلفی از جمله بود که به ایران سفر کردهاند.
هر چند گردشگري در این سرزمین سابقهي طولانی دارد اما هیچگاه به عنوان یک صنعت، به شکل امروزي که داراي تشکیلات منظم و قوانین و مقررات ویژهاي باشد و درآمد زایی نماید، مورد توجه نبوده است. براي اولین بار، از سال 1314، ادارهاي در وزارت کشور بنام ادارهي امور جهانگردي تأسیس شد که فعالیت آن محدود به چاپ نشریات و کتابچههاي راهنماي گردشگري ایران بود و در نهایت در سال 1342، سازمان جلب سیاحان رسماً کار خود را آغاز نمود. این سازمان که به ارائهي طرحها و برنامه ریزيهاي وسیع زیربنایی در امر گردشگري موفق شد، در سال 1353، جزء تشکیلات وزارت اطلاعات و جهانگردي درآمد و متولّی تنظیم امور ایرانگردي و جهانگردي شد.
پس از انقلاب اسلامی، در سال 1358، شرکتهاي وابسته به سازمان جلب سیاحان در هم ادغام شدند و تحت عنوان «سازمان مراکز ایرانگردي و جهانگرد» با بافت و خط مشیهاي جدید و اهدافی متمایز از گذشته، شروع به کار نمود.
2-15. تحلیفی بر ورود گردشگر بین المللی به ایران طی سال 48 تا 83
با توجه به اینکه بعد از سال 83 کشورمان با اوج تحریمها مواجه و به همین دلیل با افت شدید ورود گردشگران خارجی روبرو شد و تا به امروز ادامه دارد، به همین دلیل دباره این دهه مطلبی ذکر نشده است.
دلایل کم و زیاد شدن ورود گردشگران بین المللی به ایران را میتوان طی دورههای مختلف چنین بیان کرد:
1- ورود گردشگران بین المللی به ایران طی سال های 48 تا 56 (به جز 52) رو به افزایش بود که علت ان را میتوان ارتباطات عمیق کشور به غرب و به خصوص آمریکا عنوان نمود که به راحتی افراد خارجی میتوانستند به ایران مسافرت کنند.
طی سال های 57 و 58 همزمان با پیروزی انقلاب اسلامی با کاهش رو به رو بود. که علت را میتوان وجود ناامنیهای زیاد در کشور و حرکت های انقلابی مردم بر علیه حکومت طاغوتی دانست که توریستها جو را ناامن میدانستند.
3- طی سالهای 59 و 60 با افزایش مختصری مواجه بوده است علت را میتوان ایجاد ثبات و امنیت توسط دولت جمهوری اسلامی ایران دانست.
4- طی سال های 61 تا 68 دارای نوسان بوده و ورود توریستها به ایران بسیار کم که علت را میتوان وجود جنگ تحمیلی در ایران بیان نمود که در کشور به دلیل حملات هوایی و زمینی کشور عراق امنیت کافی برای حضور گردشگران وجود نداشته و ایران را ناامن میدانستند.
5- طی سال های 68 تا 75 ایران پس از جنگ با انجام تبلیغات ورود گردشگران بین المللی به ایران بالا رفت ولی رشد آن چشمگیر نبود.
6- در سال 76 با ریاست جمهوری جناب خاتمی در کشور و ادغام سازمان میراث فرهنگی و سازمان گردشگری و تبلیغات دولت خاتمی و شعار او در سازمان ملل مبنی بر گفتگوی تمدنها باعث شد که خارجیان تمایل بیشتری برای آمدن به ایران داشته باشند و آمار رشدی قابل ملاحظه ای کرد و تا سال 82 در حال افزایش بوده است.
7- در سال 82 به علت ناامنی در کشورهای همسایه ایران نظیر افغانستان، عراقو واقعه سپتامبر 2002 باعث شد که جهانیان نسبت به مسافرت با هواپیما و کم شدن علاقه به خاورمیانه باعث افت کمی در آمار ورود به ایران شد.
این آمار در مقایسه با :
- کل جهان، مقام 79 را بین 200 کشور
- جنوب آسیا، مقام سوم را بین 9 کشور
- کشورهای عضو کنفرانس اسلامی (OIC) مقام 13 را بین 55 کشور
- کشورهای راه ابریشم مقام 8 را بین 19 کشور
2- آخرین آمار مربوط به تفکیک ملیت (سال 2002)
این آمار به ترتیب شامل موارد ذیل می باشد:
1- 73 درصد گردشگران ورود به ایران از کشورهای همسایه
2- 20 درصد از سایر کشورهای جهان
3- 7 درصد از سایر کشورهای خاورمیانه
دلیل این امر را میتوان آسان بودن راههای مواصلاتی بین ایران و کشورهای همسایه دانست که شامل افغانستان، پاکستان، عراق، آذرباییجان میباشد. در خصوص سایر کشورهای میتوان گفت که کشورهای آفریقایی جزء بالاترین آمار ورود به کشور هستند.
آمار مربوط به تفکیک نوع ورود (1383)
این آمار به ترتیب شامل موارد ذیل می:باشد :
1- 65 درصد از طریق مرزهای زمینی
2- 33 درصد از طریق مرزهای هوایی
3- 2 درصد از طریق مرزهای دریایی
با توجه به آماری که از ملیت گردشگران بینالمللی ارائه گردیده استفاده از مرزهای زمینی بیشتر میباشد که کشورهای همسایه را تشکیل میدهد.
4- آمار مربوط به درآمد حاصل از ورود جهانگردان و اشتغال زایی
بر اساس آمار و بودجه سهم جهانگردان در تولید ناخالص جهان در سال 2012 میلادی 8/12 درصد و در اشتغال زایی جهانی 9 درصد بوده. به عبارت دیگر یک شغل از سیزده شغل جهان مربوط به بخش سفر و جهانگردی است. در سال 2016 پیش بینی میشود. تعداد مشاغل بخش جهانگردی به 6/251 میلیون یا 1/9 درصد از کل مشاغل جهان خواهد رسید. در حالی که تعداد جهانگردان بین المللی در سال 2012 میلادی به 798 میلیون نفر درآمد حاصل از جهانگردی بین المللی 9/5/57 میلیارد دلار بود(نان، 2013).
سهم ایران از نظر در آمد حاصل از ورود جهانگرد در مقایسه با:
- جهان- مقام 89 را بین 200 کشور
- جنوب آسیا مقام 3 بین 9 کشور
- کشورهای عضو کنفرانسی اسلامی (OIC)، رتبه 11 را بین 55 کشور
- کشورهای راه ابریشم، مقام 9 را بین 19 کشور داراست
5- مقایسه آماری بین سالهای 80 تا 90
چنانجه ورود گردشگران بین المللی را طی سال های 80 نهایت 90 را با هم مقایسه کنیم که مشاهده میشود بیشترین تعداد مسافر طی ماههای خرداد لغایت شهریور میشد. که علت را میتوان آب و هوای خوب ایران دانست. کمترین تعداد مسافر طی آبان لغایت دی میباشد که علت را میتوان وجود کریسمس در کشورهای خارجی دانست که ترجیح میدهند در کشور خود باشند.
2-16. علل توسعه نیافتگی صنعت گردشگري در ايران
با توجه به اینکه صنعت گردشگری در استان ایلام ارتباطی مستقیم با وضعیت این صنعت در کشور دارد توضیحاتی کلی درباره آن ارائه شده است.
از ديد كارشناسان صنعت گردشگري، ايران از توسعهاي كه شايسته آن است برخوردار نبوده است. از دلايل آن ميتوان به آماده نبودن بسترهاي اقتصادي مناسب در ايران براي جذب سرمايه گذاري در ساخت هتل و ساير منابع جانبي اين حوزه اشاره كرد(اسماعیل پور، 1390). بيخبر بودن سرمايه گذاران از زمينه هاي موجود در ايران و تبليغات ضعيف و نيز انتشار اخبار منفي ايران، محدوديت هاي اجتماعي و مذهبي براي گردشگران خارجي و همچنين تنش هاي سياسي با برخي كشورهاي غربي نيز از ديگر موانع در راه رشد گردشگري در ايران است. با وجودي كه ايران از لحاظ منابع تاريخي، فرهنگي و طبيعي جزو 10 كشور اول دنيا است اما تنها كمتر از يك درصد سهم درآمد جهاني از صنعت را به خود اختصاص داده است. بخش از مشكلات گردشگري كشورمان عبارتند از: ضعف مديريتي، ايران ستيزي، رقابتي نبودن هزينه گردشگري در ايران نسبت به كشورهاي همسايه، نامشخص بودن برنامه دولت در بخش گردشگري، نامناسب بودن زيرساختهاي گردشگري در ايران، فرهنگ ضعيف جامعه نسبت به گردشگر، عدم ثبات رفتارهاي سياسي. پس از گذشت ساليان دراز صنعت گردشگري در ايران، نه تنها به سهم قابل قبولي در محاسبه درآمد ملي دست نيافته است، بلكه همين سهم ناچيز هم هر سال با افول بيشتري مواجه مي شود و اين در حالي است كه بنا به شهادت آمارهاي جهاني ايران جزو 5 كشور بالقوه توانمند در زمينه جذب گردشگر خارجي است.
از جمله دلايل ضعف مديريتي اين صنعت ميتوان به شرح زير اشاره كرد:
1- مديريت غيرتخصصي:
استفاده از مديران غير متخصص نه تنها مشكل صنعت گردشگري ايران، بلكه مشكل عمده اما معمول در تمامي بخشهاي مديريتي در ايران است. مديران غيرمتخصص به دليل فقدان آگاهي لازم در زمينه آثار باستاني و .... بارها و بارها باعث شده اند مهمترين توانهاي جذب گردشگري در ايران در معرض نابودي قرار گيرد.
2- ساختارهاي فراقانوني قدرت:
ساختارها و روابط ميان نهادهاي اداري مختلف در ايران هنوز و به طور مشخص نه بر پايه تعريف قانونمند، بلكه با تكيه بر قدرتهاي فراقانوني و نامريي، باندها و گروههاي سياسي و نفوذ و وابستگي هاي موجود در سطوح مختلف قدرت شكل گرفته است.
در نتيجه، در نقاط تقابل طرحها و پروژهها در ايران، پيروزي از آن سازمان هاي با نفوذتر در ساختار سياسي، اداري موجود در كشور است. سازمانهاي متولي موجود صنعت گردشگري ايران هم، از ضعيفترين و شكننده ترين رابطه در ساختار قدرت رنج ميبرد و در تمامي منازعات عموماً اين گردشگري است كه بايد با دريافت خسارت جزئي عقب نشيني كند(امین بیدختی، 1389).
3- نگاه ارزشي مديران به صنعت گردشگري:
شيوههاي مديريت گردشگري در ايران نشان داده است كه اولويتهاي اين صنعت در ايران، نه اقتصادي است و نه اجتماعي، بلكه اولويت اصلي حفظ ارزشهاست. قوانين موجود براي گردشگران، بر خلاف اكثر كشورهاي جهان براي ايجاد راحتي و جذابيت براي گردشگران نيست و بيش از هر چيز تكيه بر حفظ فرهنگ موجود از هر گونه تغيير است.
4- مديريت بدون بودجه، مديريت ناتوان:
واقعيت اين است كه ايجاد حوزه، اكتشافات باستان شناسي و حفاظت مؤثر از آثار تاريخي و سرمايه گذاري براي جذب گردشگر امكانات و بودجه ميخواهد. مديران بخش هاي كلان هرگز به صنعت گردشگري به مثابه يك صنعت نگاه نكردهاند و از سرمايه گذاريهاي لازم سرباز زده اند و همچنان وابسته درآمد فرش و پسته و نفت هستند.
در ادامه به برخی عوامل عقب ماندگی صنعت توریست در ایران اشاره میکنیم.
1- تبلیغات بسیار سوء در مورد دولت جمهوری اسلامی ایران که در سطح جوامع بینالمللی در گروه کشورهای تروریستی قرار گرفته باعث شد که افراد خارجی این احساس را داشته باشند که با سفر به ایران امنیت جانی و مالی آنها تأمین نمیشود و این خود باعث شده که ایران از جمع کشورهای مورد علاقه جهانگردان خارج شود.
2- وجود قوانین خاص در کشور از جمله استفاده از حجاب برای جهانگردان زن غیر مسلمان که خود انگیزه را در جهانگردان پایین میآورد.
3- عدم سرمایه گذاری بخش خصوصی فعال در صنعت هتل سازی و آژانسهای مسافرتی
4- نداشتن امکانات مناسب نبود هتلهای مناسب راه های دسترسی مناسب به معلمهای باستانی، امکانات تفریحی برای جهانگردان وجود ندارد.
5- عدم وجود ساختار مناسب شهرها: بدین معنی که شهرهای ما به چشم توریست پذیر نگاه نشده و هنگام سفر به آنها هیچ تابلو یا نشانهای در خصوص راهنمایی به اماکن دیدنی یک شهر یافت نمیکند یا در صورت وجود همه آنها به زبان فارسی میباشد.
6- کهنه و قدیمی بودن صنعت حمل و نقل نبودن ناوگان مسافربری و منطبق با تکنولوژی روز به عدم رشد این صنعت عنوان کرد.
7- عدم تبلیغ و اطلاع رسانی در اینترنت یکی از ابزارهای جذب توریست برای زمانها و فصلهای مختلف نیز استفاده از توریست است. به این وسیله میتوان در تمامی فصول توریست را به دیدار از ایران دعوت کرد باید تبلیغ را متناسب با تنوع خاص که در کشور وجود دارد با توجه به اکوسیستم ایران میتوان میتوان هم توریست علاقهمند، گنجینههای فرهنگی و توریستی را جذب کرد و هم علاقه مندان به طبیعت.
8- عدم جذابیت موزههای کشور وقتی به یک موزه مراجعه میکنیم می توان به نقاط ضعف آن پی برد. نرخ گران ورودی که باعث شده است مردم کمتر از موزههای کشور بازدید کنند و موقعیت مکانی نامناسب موزهها.
9- بکارگیری افراد ناکارآمد و غیر متخصص در صنعت جهانگردی.
10- عدم اعطای تسهیلات وسیع اقتصادی در زمینههای مالیاتی، بانگی و گمرکی به صنعت توریست.
11- فقدان وسایل ارتباطی صحیح و کافی.
12- نازل بودن سطح فرهنگ عمومی در برخورد با جهانگردان (از نظر آشنایی عامه مردم با زبانهای بین المللی).
2-17. چگونگی وضعیت ورود جهانگردان غیر مسلمان به ایران
حقوق جهانگردان غیر مسلمان
حقوق جهانگردان غیر مسلمان در تعالیم دینی- پیمان های فرامرزی و قانون اساسی
جهانگردان، صرف نظر از عقاید دینی و به اعتبار انسان بودن، واجد اعتبار و ارزش هستند. در اندیشههای دینی اسلام انسان کسی است که مسجود ملائکه واقع شده و خداوند متعال به او کرامت عطا کرد. و بر سایر موجودات برتری داده است. بنابراین عقلاً تکریم انسان ضروری است و اوصافی چون رنگ، نژاد، زبان و مذهب تأثیری در برتری یا تحقی انسانها ندارند.
از سوی دیگر، انسانهایی که به سیر در جهان میپردازند، به نوعی به ندای شارع مبنی بر «سیروا فی الارض» جامعه عمل میپوشانند و بیتردید در گذر از کشورها جهان جان و مال و حیثیت آنان ایمن از تعرض است و حرمتی مضاعف مییابد. اینان از حقوق طبیعی انسان برخوردارند و بر دولت و ملت کشور میزبان لازم است که حرکت این حقوق را پاس دارد (افشار زاده و همکاران، 1390).
اعلامیه جهانی حقوق بشر که یکی از افتخارات انسان و نشانه ای از تفکر فرهنگی بشر است، با تکیه بر کرامت ذاتی و اعلام حقوق طبیعی انسان ها ضوابطی را بیان کرده است که رعایت آن، جهان عاری از خشونت و تبعیض و توأم با آرامش و همزیستی ایجاد خواهد کرد. در مقدمه این اعلامیه آمده است:
«از آنجا که عدم شناسایی و تحقیر حقوق بشر به کارهای وحشیانه ای انجامیده است که روح بشریت را برآشفته و پیدایش جهانی که در آن افراد بشر در بیان عقیده آزاد و از ترس و فقر فارغ باشند بالاترین آرمان بشر اعلام شده است.
از آنجا که اساساً حقوق انسانی را باید با اجرای قانون حمایت کرد تا بشر به عنوان آخرین درمان مجبور به قیام ضد ظلم و فشار نشود.
از آنجا که مردم ملل متحد، ایمان خود را به حقوق اساسی بشر و مقام و ارزش فرد انسانی وبرابری حقوق را آرمان تمام مردم و ملل اعلام می کند...»
اين اعلاميه حقوق ذاتي، غير قابل سلب و اسقاط ناپذير انسان ها را مورد بحث قرار داده است؛ حقوقي كه لازمه حيثيت انساني انسانهاست و دست تواناي خلقت و آفرينش، آن را براي انسان قرار داده است. يعني مبدأ و قدرتي كه به انسانها عقل و اراده و شرافت انساني بخشيده، اين حقوق را نيز به آنها داده است. پس انسانها نه ميتوانند محتويان اعلاميه حقوق بشر را براي خود وضع و نه ميتوانند از خود سلب كنند (اسماعیل پور، 1390).
به نظر ميرسد به دليل مبناي طبيعي اين حقوق است كه وجود مشترك بسيار زيادي بين مفاد اعلاميه جهاني حقوق بشر غرب، مصوب 1968 و اعلاميه حقوق بشر اسلامي، مصوب سازمان كنفرانس اسلامي مصوب 1990 ميلادي وجود دارد.
حق آزادي رفت و آمد كه مبناي حركت جهانگردان از كشوري به كشور ديگر است، در هر دو منبع قانوني فوق مورد شناسايي قرار گرفته است؛ چنانكه ماده 13 اعلاميه جهاني حقوق بشر بيان مي دارد:
1- هر كس حق دارد كه در داخل هر كشوري آزادانه عبور و مرور و محل اقامت خود را انتخاب كند.
2- هركس حق دارد هر كشوري و از جمله كشور خود را ترك كند يا به كشور خود باز گردد.
از مجموع مطالب مطرح شده اين نتيجه حاصل ميشود كه قوانين فرامرزي حرمت جان، مال و حيثيت بيگانگان، از جمله جهانگردان را مورد تأكيد و تأييد قرار دادند. در قانون اساسي جمهوري اسلامي ايران اگرچه به صراحت حقوق جهانگردان غير مسلمان تبيين نشده است، ولي از اصل 14 قانون اساسي ميتوان به نحوه ارتباط دولت و ملت ايران با جهانگردان غير مسلمان پي برد. اين اصل بيان مي دارد:
به حكم آيه شريفه ‹‹لاينحي كم الله عن الذين لم تقاتلوا كم في الدين و لم يخرجوكم من دياركم ان تبروهم و تقسطوا الهيم ان الله يحب المقسطين›› دولت جمهوري اسلامي ايران و مسلمانان موظفند نسبت به افراد غير مسلمان با اخلاق حسنه و قسط و عدل اسلامي عمل كنند و حقوق انساني آنان را رعايت كنند. اين اصل در حق كساني دارد كه بر ضد اسلام و جمهوري اسلامي ايران توطئه نكنند.
همچنین نبايد از ياد برد كه جهانگردان غير مسلمان، ميهمانان كشور ميزبان محسوب ميشوند و كشور ميزبان با صدور رواديد عملاً پيمان دوستي و عدم تعرض نسبت به آنها را امضاء ميكنند(یوسفی پور، 1379). در اين خصوص، دين اسلام افزون بر تأكيد بليغ بر پايبندي و پايداري در برابر پيمان ها، بايسته نگه داشتن حقوق همه انسانها و حاكميت عدالت اجتماعي و رهيز از هرگونه تجاوز و خيانت، پيروانش را در ارتباط با ديگر ملتها به يك سلسله رفتارهاي اخلاقي و اجتماعي و تربيتي سفارش كرده است.
در اينجا بيمناسبت نيست به كلام حضرت علي (ع) خطاب به مالك اشتر آن گاه كه عازم مصر و قبول حكومت آن ديار بود، اشاره كنيم كه فرموردند: با مردم به مهرباني رفتار كند و چون حيوان درنده به جان آنها نيفتد؛ چرا كه مردم دو دسته اند يا برادران ديني تو هستند يا همانند توانسانند.
حقوق جهانگردان غير مسلمان در قوانين عادي
الف) قانون مدني
اين قانون، ميراث بر جاي مانده از انديشمندان بزرگي است كه با مهارتي تام، پيوندي مستحكم بين حقوق اسلامي و حقوق اروپايي برقرار كردند و در نتيجه همت آن بلند نظران بناي مستحكمي ايجاد شد كه هنوز پس از گذشت قريب به 70 سال باقي و پابرجاست. در اين قانون، احكام مربوط به اشخاص، اموال، عقود و معاملات تبيين شده است. جهانگردان غير مسلمان اگرچه بنابر عموم ماده 5 قانون مدني تحت شمول اين قانون قرار دارند، در خصوص احوال شخصيه و اهليت خود و همچنين از حيث حقوق ارثيه در حدود معاهدات مطيع قوانين و مقررات دولت متبوع خود خواهند بود››.
احوال شخصيه كه موضوع اصلي اين ماده را تشكيل ميدهد، عبارت از اوصافي است كه مربوط به شخص، صرف نظر از شغل و مقام خاص او در اجتماع است. احوال شخصيه را اوصافي تشكيل ميدهند كه قابل تقويم و مبادله به پول نيستند و از لحاظ حقوق مدني نيز آثاري بر آنها مرتبط است؛ مانند ازدواج و طلاق و نسب. از سوي ديگر در خصوص مشمولان اين ماده بايد گفت اتباع خارجه اعم است از اهل كتاب خارجي و غير اهل كتاب خارجي كه به صورت مستأمن (زينهاري) مقيم دائم يا موقت در ايران باشند؛ پس بودايي برهمايي هم كه باشند، مشمول اين ماده اند، اما نكته مهم، تصادم اهل شخصيه اتباع خارجه با احوال شخصيه اتباع داخله است كه موجب مقيد شدن ‹‹ماده 7 قانون مدني›› ميشود. نكاح مصداقي از اين احوال است كه ‹‹دين›› و ‹‹تابعيت›› متعاقدين سبب تفاوت احكام آن ميشود.
تكاليف جهانگردان غير مسلمان
لزوم رعايت قوانين موضوعه جمهوري اسلامي ايران
قانون هر كشور مجموعهاي از مطلوبها، خواسته ها، بايدها و نبايدهاست كه رعايت آن از جانب تمامي افراد و اشخاص اعم از تبعه و بيگانه ضروري است. بيگانگي كه به عنوان جهانگرد پاي بر عرصه كشور مينهند، به ديده احترام به قوانين كشور ميزبان مينگرد و خود را ملزم به تبعيت از اوامر و نواحي قانونگذار آن كشور ميدانند؛ قوانيني كه بعضاً محدود كننده رفتار و گفتار جهانگردان هستند؛ در حالي كه ممكن است آن رفتار يا گفتار در كشور متبوع جهانگردان پذيرفته و مجاز باشد (وان بنن، 2007).
در اينجا اهميت رعايت قوانين مضاعف است؛ زيرا سخن از ورود ‹‹غير مسلمان›› به ‹‹كشور اسلامي›› است؛ بر اساس اصل 4 قانون اساسي، قواني آن بايد منطبق با موازين اسلام باشد. از اين حيث قوانين موضوعه رنگ و بويي شرعي دارند و نبايد اعتقادات جهانگرد غير مسلمان سبب ناديده گرفتن چنين قوانيني شود؛ به ديگر سخن، پيش شرط ورود ‹‹جهانگرد›› به هر كشوري آن است كه حرمت قوانين آن كشور را حفظ كند و با ديده تحقير به آن ننگرد. به عقيده برخي حقوق دانان، حقوق بين الملل، هيچ كشوري را ملزم به پذيرش بيكانگان در قلمرو خود نميكند؛ ليكن زمانيكه كشوري به اتباع بيگانه اجازه ورود و اقامت در خاك خود ميدهد، بايد از جان و مال آنان محافظت كنند.
از مجموعه مطالب پيش گفته اين نتيجه حاصل مي شد كه ‹‹جهانگردان در ايران›› با دو ممنوعيت ناشي از دين و تابعيت مواجه هستند البته اصل بر تساوي افراد و اشخاص در قبال قانون است، مگر در موارد خاصي كه به صراحت حكمي خلاف قاعده مقرر شده باشد. بنابراين، جهانگردان غير مسلمان ملزم به رعايت قوانين مختلف مربوط به ورود و خروج از ايران (قوانين گذرنامه و گمركي)، قوانين مدني، تجاري، جزايي و اداري هستند.
لزوم رعايت محدوديت ها و ممنوعيت هاي شرعي
در برخي از كشورها ‹‹جهانگردان بيگانه›› صرفاً با تكاليف مذكور در قواني موضوعه مواجه هستند؛ ليكن در كشور ايران رعايت ممنوعيتهاي شرعي تكليف ديگري است كه رعايت آن لازم و ضروري است، كه سعي شده در اين مباني و حدود محدوديت هاي مهم شرعي جهانگردان غير مسلمان مورد بررسي قرار گيرد.
الف) ورود به اماكن مقدسه (مساجد و مشاهد مشروفه)
يكي از مشكلات جهانگردان غير مسلمان، محروميت ايشان از ورود به مساجد و مشارف مشروفه و اماكن مقدسه است. اين محروميت از آنجا ناشي ميشود كه در تعاليم ديني بر عدم نجاست مسجد تأكيد فراواني گرديده و در بيان اصناف نجاسات، ‹‹كافر›› يكي از مصاديق آن محسوب شده است.
اعلاميه جهاني حقوق بشر اسلامي كه بيانگر انديشههاي ديني مسلمانان درسطح جهاني است، دراين خصوص بيان مي دارد: ‹‹ شخصي كه مسلمان نباشد ازحرم مكه نبايد عبور كند وبراي عبور او از خاك حجاز بنابرنظر برخي ازفقها اجازه زمامدار مسلمين لازم است ››.
همچنین براي غيرمسلمان اقامت درمكه جايز نيست. براساس اعلاميه فوق، عبور و مرور و اقامت مطلق كفار اعم از كتابي و غير آن ممنوع اعلام شده است.
ب) محدوديت هاي مربوط به پوشش جهانگردان زن و غير مسلمان
مهمترين مسئلهاي كه رعايت آن از جانب جهانگردان زن و غيرمسلمان ضروري است، مسئله حجاب است. استعمال كلمه حجاب درمورد پوشش زن يك اصطلاح نسبتاً جديد است. درقديم، به خصوص در اصطلاح فقها، كلمه ‹‹ ستر»ت كه به معناي پوشش است (یوسفی پور، 1379).
در اين كه پوشش زن از ضروريات قرآن است، جاي ترديد نيست، لكن درخصوص حدود پوشش اختلاف نظر وجود دارد. عقيده مطلوب آن است كه پوشانيدن بدن غير ازوجه و كفين بر زن واجب است؛ اما در آيا دايره اين وجوب شامل زنان غيرمسلمان هم ميشود.
در برخي از روآيات رسيده، نگاه كردن به سروصورت زنان غير مسلمان بلا اشكال اعلام شده است؛ ازجمله درحديثي ازحضرت علي (ع) آمده ‹‹ لابأس بالنظر الي رؤوس الناس من اهل الذمه ›› (نگاه كردن به سرهاي زنان اهل ذمه جايز است). در روايتي ديگر از امام صادق (ع) نقل شده است كه حضرت رسول اكرم(ص) فرمود: ‹‹ لاحرمه لنساء اهل الذمه ان ينظر الي شعورهن وايديهن›› ( حرام نيست كه به موها ودست هاي زنان اهل ذمه نگاه شود).
قانون مجازات جمهوري اسلامي ايران با توجه به اهميت پوشش، بيحجابي در انظار عمومي را جرم اعلام كرده است. تبصره ماده 638 قانون مجازات اسلامي در اين خصوص بيان مي دارد: ‹‹زناني كه بدون حجاب شرعي در معابر و انظار عمومي ظاهر شوند به حبس از ده روز تا دو ماه يا از 50 هزار تا 500 هزار ريال جزاي نقدي محكوم خواهد شد››.
اين عقيده منطبق با اصل شمول قوانين جذايي در مورد كليه افراد ساكن ايران است. ماده 3 قانون مجازات اسلامي در اين زمينه بيان ميدارد: ‹‹قوانين جزائي درباره كليه كسانيكه در قلمرو حاكميت زميني، دريايي و هوايي جمهوري اسلامي ايران مرتكب به جرم شوند اعمال ميشود مگر آنكه به موجب قانون ترتيب ديگري مقرر شده است››.
بنابراين، جهانگردان زن غير مسلمان ملزم به رعايت اين محدوديت قانوني هستند.
2-18. درباره سازمان جهانی جهانگردی
سازمان جهانی جهانگردي مهمترين تشکيلات و سازمان بينالمللي در زمينه فعاليتهاي گردشگری ميباشد (افشار زاده و همکاران، 1390).
این سازمان در سال 1975 تأسيس و بزرگترين تشکيلات جهاني جهانگردي محسوب ميگردد. قبل از تأسيس اين سازمان، معتبرترين سازمان بين المللي و تخصصي جهانگردي (اتحادیه بین المللی سازمانهای رسمی مسافرتی) بود.
2-18-1. مهمترین زمینه های فعالیت سازمان جهانی جهانگردی(نان، 2013).
جريان آزاد و بدون مانع جهانگردي از يک کشور به کشوري ديگر و در داخل هر کشور
کمک به توسعه اقتصادي کشورها از طريق گسترش جهانگردي
تقويت نقش جهانگردي به عنوان يک عامل حياطي در بازرگاني جهان
تأکيد بر اثرات فرهنگي و اجتماعي جهانگردي بر زندگي ملل
حمايت از منافع، حقوق جهانگردي و سازمانهاي جهانگردي
آگاهي و نظارت دائم در زمينه هاي حفاظت محيط زيست و بهبود روش زندگي
2-18-2. برنامههای عمومی کار سازمان جهانی جهانگردی
همکاري براي توسعه
آمار و تحقيقات بر روي بازار
ارتباط و اسناد
آموزش
محيط زيست و برنامه ريزي
کيفيت خدمات جهانگردي
ساختار تشکیلاتی سازمان جهانی جهانگردی
2-18-3. ارکان سازمان جهانی جهانگردی
مجمع عمومي: بالاترين رکن سازمان است و جلسات آن سالانه تشکيل ميشود
شوراي اجرايي: مسئول بررسي فعاليتها و بودجه و ساير موضوعات مهم سازمان ميباشد که جلسات آن سالي دوبار تشکيل ميشود.
کمسيون هاي منطقه اي: کشورهاي عضو توسط مجمع عمومي به شش منطقه آفريقا، آمريکا، شرق آسيا و اقيانوسيه، اروپا، خاورمیانه و جنوب آسیا تقسیم شده اند، اجلاس این کمسیونها به صورت سالیانه برگزار میگردد.
2-19. آشنایی اجمالی با جاذبههای گردشگری استان ایلام
استان ايلام با مساحتي حدود 19086 كيلومتر مربع، در غرب كشور، بين 31 درجه و 58 دقيقه تا 34 درجه و 15 دقيقه عرض شمالي نسبت به استوا و 45 درجه و 44 دقيقه تا 48 درجه و 10 دقيقه طول شرقي نسبت به نصفالنهار گرينويچ قرار دارد. اين استان يک منطقه كوهستاني و مرتفع است كه در غرب و جنوبغربي كشور در ميان رشته كوههاي كبيركوه از سلسله جبال زاگرس قرار دارد. از شمال به استان كرمانشاه، از جنوب به قسمتي از خوزستان و كشور عراق، از شرق به استان لرستان و از غرب به كشور عراق محدود است. استان ايلام حدود 425 كيلومتر مرز مشترك با كشور عراق دارد. كوههاي ايلام از جمله ناهمواريهاي سلسله جبال زاگرس است. در حاشية غربي اين رشتهكوه و به صورت چينهاي موازي در جهت شمال غربي، جنوب شرقي امتداد يافته است. اين چينها از جمله رسوبات دوران اول تا چهارم زمينشناسي است. نواحي شمال و شمال شرقي استان كوهستاني و داراي ارتفاعات مهمي است. مناطق غرب و جنوب غربي آن از زمينهاي پست و كم ارتفاع و تپه ماهور، تشكيل شده است. آب و هواي استان ايلام به سبب تأثيرپذيري از عوامل گوناگوني چون عرض جغرافيايي (زاويه تابش آفتاب)، ارتفاع، امتداد رشته كوههاي زاگرس، فاصله از بيابانهاي عراق و عربستان و بادهاي محلي و ناحيهاي از تنوع زياد برخوردار است. استان ايلام داراي سه منطقه آب و هوايي (آب و هواي سرد كوهستاني، آب و هواي معتدل كوهستاني، آب و هواي صحرايي و نيمهصحرايي "گرم و خشک" است.
ادبیات غنی و ویژگیهای مردم شناسی استان:
تمدن و فرهنگ اصیل مردمان این دیار، آئینها، مراسمات، سنتها و شیوههای خاص معیشت باعث گردید که از جهت مردم شناختی فرهنگ و زندگی، قابلیتهای گستردهای از دو نوع فرهنگ وارداتی و فرهنگ بومی و قومی در تضاد بوده و در کنار این فرهنگ مرتبط با فرهنگ ایلی وعشیرهای مراسماتی مانند: چمر، مراسم گل درو، مراسمات و جشنها مانند سوروساتهای محلی، نذر و نیازها آداب لباس پوشیدن زنان و مردان و پوشاک و محل زندگی مردمان ایلی وعشیره ای و تهیه صنایع دستی شکل زیبائی از فرهنگ زندگی در این گوشه از کشور را ترسیم نماید که در نوع خود جذاب و دارای ویژگیهای منحصر بفردی است و برای هر تازه وارد ارزشمند و دیدنی است.
جستاری در باب کردی ایلامی
کردی ایلامی که گاه آن را «فیلی» نیز نامیده اند، در بیشتر مناطق استان ایلام رایج است. واژه فیلی در بین مردم ایلام معروفیت بسیار دارد.
گویش فیلی دارای لهجههای گوناگونی است که مهمترین آنها عبارتند از :
ملکشاهی: در شهرستانهای ملکشاهی، ایلام و مهران
خزلی: در بخشهای از شهرستان شیروان چرداول
آبدانانی: در شهرستانهای آبدانان و بخشهایی از شهرستانهای دهلران و دره شهر
ایلامی: در شهرستانهای ایلام، مهران، شیروان چرداول
ویژگیها و پتانسیلهای استان در بخش صنعت گردشگری و جذب توریسم:
الف: بخش میراث فرهنگی:
وجود شهر تاریخی سراب کلان سیروان، شهر تاریخی دوره ساسانی دره شهر، تپه علی کش دهلران، چغا آهوان مهران، سنگ نوشته گل گل ملکشاهی، آتشکده کوشک قیفر ملکشاهی، سنگ نوشتههای تنگ ارغوان، سنگ نوشته والیان پشتکوه در بانروشان، قلعه سام در شیروان، قلعه اسماعیل خان در ایلام، قلعه شیاخ در زرین آباد، پل تاریخی گاومیشان دره شهر، پل چم نشت، قلعه والی ایلام، قلعه اشرف دره شهر، قلعه میر غلام دره شهر، قلعه هزار درب آبدانان، پشت قلعه آبدانان و دهها اثر ارزنده فرهنگی تاریخی دیگر باعث شده تا استان ایلام به یکی از مستعد ترین استانهای کشور جهت تورهای تاریخی و جذب گردشگر داخلی و خارجی چهرهی واقعی و تاریخی استان را به دیگران معرفی نمایند.
ب: بخش آثار طبیعی و اکوتوریسم:
مجموعه آثار طبیعی شامل روستای تاریخی قلعه جوق، غار تارگه و دریاچه سد چم گردان ملکشاهی، چشمه قیر روان، چشمههای آبگرم و غار خفاش دهلران، جنگلهای تفریحی ارغوان، تجریان، مله پنجاو، رنو و آبزا در ایلام. کبوترلان زرین آباد، چل سین شیروان و دریاچه دوقلوی سیاه گاو آبدانان و آبشارهای چمچه زرد، آبطاف و چم آو، گردشگاه ییلاقی خوران، منطقه حفاظت شده بانکول و شکارگاه مانشت نمونههایی زیبا از آثار طبیعی و بکر استان است.
علاوه بر این اکثر شهرستانهای استان ایلام پوشیده از جنگلهای انبوه بلوط، بنه و پسته وحشی میباشند.
ج: ویژگیهای مرزی بین المللی و ژئو پلتیکی:
علاوه بر ویژگیهای طبیعی و تاریخی استان، بحث گردشگر زیارتی استان ایلام میتواند نقش تأثیر گذاری را ایفا کند. وجود 420 کیلومتر مرز مشترک با کشور عراق و اهمیت این مرز به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، دست به دست هم داده تا استان ایلام و مرز مهران به عنوان یکی از امنترین و اصلی ترین مرز تردد زوار عتبات عالیات شناخته شده و نیز موقعیت ویژه اقتصادی را برای تجار و بازرگانان دو کشور فراهم سازد. استفاده از این موقعیت استراتژیک میتواند اقتصاد استان را متحول و به توسعهی آن کمتر شایانی نماید.
2-20. چارچوب نظری پژوهش:
پژوهشگر پس از مطالعه و پژوهش کامل حول پیشینه پژوهش و نظرسنجی از استاد راهنما و مشاور پنج متغیری که بیشترین تأثیر را با توجه به شرایط بومی بر توسعه صنعت گردشگری در استان ایلام دارند شناسایی و در ادامه از طریق تکنیک دلفی مورد قضاوت خبرگان قرار میدهد تا در نهایت مدل مفهومی پژوهش در فصل بعدی ارائه شود.
در این پژوهش متغیر تقویت بخش خصوصی برگرفته از نظر (وای گی، 2011)، متغیر تقویت مسایل فرهنگی و آموزشی برگرفته از نظرات (داس ویل و راجر، 2009)، متغیر توسعه امکانات زیر ساخت (زمانی، 1383)، متغیر افزایش سطح تصمیمگیری مدیریت (شجاعی و نوری، 1391)، و متغیر افزایش بازاریابی و تبلیغات برگرفته از نظر (کتابچی، 1392)، میباشند که در ادامه پژوهش از آنها استفاده میشود.
شکل 2-11. چارچوب نظری پژوهش
2-21. مرور ادبیات و سوابق مربوطه
بدين منظور براي دستيابي به يك چهارچوب مفهومي در راستاي رسيدن به هدف كلي پژوهش، ابتدا مفاهيم، فلسفه، ويژگيها و مراحل صنعت گردشگری و اهمیت آن در سازمانهای داخلی مطالعه گردید، در ادامه با اشاره به صنعت گردشگری در استان ایلام، فعالیت های سازماني، قوت ها، عوامل تاثیر گذار بر توسعه و راهکارهای پيش روي این صنعت، به بررسي پيشينه صنعت گردشگری در دیگر کشورهای دنيا و استفاده از منابع وآخرين دستاوردهاي علمي مرتبط، انجام مطالعات تطبيقي و بررسي تحقيقات انجام شده در راستاي موضوع، تلاش شد تا ديدگاه روشن صنعت گردشگری ارائه گردد.
2-21-1. پیشینه داخلی
حسام و همکاران،1391 در پژوهشی تحت عنوان «تحلیل عوامل موثر بر بازاریابی جهانگردي در جزیره ابوموسی» ، بیان میکنند که در امر بازاریابی جهانگردي، پیش بینی سمت و سوي آتی و نیروهاي موثر در شکل دادن آینده آن و نقش و اهمیت این نیروها هم براي اهل صنعت و کسب و کار و هم براي دانشمندان و محققان جهانگردي از اهمیت و جذابیت بسیاري برخوردار است. جزیره ابوموسی با داشتن فرصت هاي بسیار مناسب براي جذب گردشگران از تمام نقاط دنیا و ایران، اما با این وجود، مساله توریسم در این جزیره تاکنون جایگاه واقعی خود را نیافته است. این پژوهش بر آن است با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با انتخاب اثرگذارترین شاخص ها در پیرامون بازاریابی گردشگري و ارزش گذاري آنها از طریق نظرخواهی از کارشناسان گردشگري و با ورود این ارزش ها در مدل فرآیند تحلیل سلسله مراتبی نسبت به تعیین عوامل موثر در بازاریابی براي گردشگري جزیره ابوموسی و رتبه بندي آنها اقدام نماید.
قاسمی، 1390 در پژوهش «گردشگری به عنوان یک سیستم: نمونه مشهد» در پیآن است تا دریچه ای نو، برای پژوهشگران و مدیران و دست اندرکاران گردشگری کشور ایجاد کند و ضمن پرهیز از بخشی نگری گردشگری، بتواند با ایجاد مدیریت یکپارچه در راستا پویایی گردشگری شهر و منطقه، انطباقی بین عرضه و تقاضا ایجاد نماید. همچنین پژوهش از مبانی نطری بر پايه نظريه سيستمي است و روش تحقیق به کار گرفته شده توصیفی- تحلیلی از کل به جزء میباشد.
مهرداد مدهوشي،1382 در مقالهاي با عنوان «ارزيابي موانع توسعه صنعت گردشگري در استان لرستان» درپی بررسی موانع توسعه گردشگري استان لرستان است و آنها را در چهار مورد تعدد مراكز تصميمگيري، ضعف بازاريابي، ضعف امكانات زيربنایي و فقدان فرهنگ پذيرش گردشگري معرفي ميكند.
بیدختی و نظری(1388)، در پژوهشی تحت عنوان « نقش بازاريابي در توسعة صنعت گردشگري در سمنان» توضیح میدهد که علي رغم توانمنديهاي ايران در زمينه گردشگري، متاسفانه تاكنون نتوانسته به جايگاه شايستهاي در اين صنعت دست يابد. ازجمله عواملي كه ميتواند صنعت گردشگري كشور را توسعه و بهبود بخشد، بكارگيري ابزارها و پارامترهاي موثر بازاريابي است و در اين راستا پنج عامل، تعديل سياست گذاريهاي كلان كشوري، توسعه ساختارهاي زيربنائي، توجه به جاذبههاي گردشگري، فعاليتهاي تبليغاتي و تنظيم راهبردها در توسعه صنعت گردشگري استان سمنان مؤثراند.
2-21-2. پیشینه خارجی
بال (2011)، با بررسي آمارهاي موجود از تعداد توريست، وضعيت هتلها و مكانهاي پذيرايي در لندن پرداخته است. نتايج مطالعه وي نشان ميدهد كه تشويق به افزايش سرمايه گذاري بخش خصوصي، افزايش امكانات توريستي و جاذبه هاي گردشگري از جمله سياستهاي دولت جهت گسترش و موفقيت صنعت گردشگري در شهر لندن بوده است.
تانگ و رچانالوند (2008)، با به كارگيري روش تحقيق ميداني با جهانگردان بازديد كننده از تايلند اقدام به رتبه بندي 32 كشور برگزيد كرده اند. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه از ديد پاسخ دهندگان آب و هوا، زيبايي طبيعي، موقعيت اجتماعي و هزينه زندگي مهمترين عوامل موثر در جذابيت مقصد گردشگري بوده است و امكانات تجاري، خريد و فروش و نزديكي و در دسترس بودن كشور مقصد از اهميت كمتر برخوردار است.
ويت و مارتین (1987)، توسعه صنعت گردشگري را متكي بر مشاركت ميان دولت و بخش خصوصي ميداند. وي بر اين اعتقاد است كه اهميت دولت به عنوان يكي از عوامل توسعه صنعت گردشگري، تعريف گردشگري به مثابه يك صنعت را در مقياس سنتي دشوار مي سازد. از ديدگاه فني، چند بعدي بودن صنعت گردشگري، تعريف در قالب يك صنعت را غير ممكن ساخته است، زيرا شرايط اصلي توليد يا شاخصهاي عملياتي آن تعريف نشده است. بدون دخالت عوامل اجتماعي، فرهنگي و محيطي بعد اقتصادي در صنعت گردشگري نمايان نمي شود.
كلوردان (2002 )، عملكرد صنعت توريسم كشورهاي در حال توسعه جنوب آفريقا و عوامل موثر در توسعه و موانع بر سر را در طی سال 2010- 200 ارزيابي كرده است و وضعيت منطقه را تا سال 2020 پيش بيني كرده است. نتايج اين مطالعه نشان ميدهد كه رشد صنعت گردشگري در نيمه اول دهه 2020 ميلادي بيش از دو برابر در نيمه دوم است و رشد تعداد گردشگران با رشد دريافتي ناشي از آن همخواني ندارد.
منابع و مآخذ:
آسايش. حسين ( 1386 )، تكنيكها ومدل هاي برنامه ريزي توريسم (اصول، مباني و مفاهيم كاربردي). 1-
2- استفان، ويليا مز (1388)، جغرافياي گردشگري، ترجمه محمود ضيايي، تهران: انتشارات دانشگاه پيام نور.
3- اسماعیل پور، حسن (1390)، مبانی مدیریت بازاریابی، چاپ چهارم، انتشارات نگاه دانش.
4- استیگلیتز، جوزفای (1386)، نگاهی نو به جهانی شدن، ترجمه مسعود کرباسیان، انتشارات: نشر چشمه
5- افشار زاده و همکاران (1390)، توسعه صنایع دستی ضرورت پایداري توسعه و توسعهي پایدار. مجموعه مقالات همایش ملی صنایع فرهنگی و نقش آن در توسعه پایدار دانشگاه آزاد اسلامی واحد کرمانشاه.
6- امین بیدختی علی اکبر، زرگر، سید مجتبی و نظري ماشاالله(1389). آمیخته بازاریابی راهبردي در صنعت گردشگري. مجله مطالعات مدیریت راهبردي- شماره 3 پاییز.
7- تولايي، سيمين(1386)، مروري بر صنعت گردشگري، تهران: دانشگاه تربيت معلم.
8- پورخليلي، حميدرضا و استادي، حسين (1387)، بررسي عوامل آميخته بازاريابي در صنعت گردشگري استان اصفهان، مجلة پژوهشي دانشگاه اصفهان (علوم انساني)، جلد بيست و ششم، شماره ٥ سال ١٣٨7، صص 34-19.
9- بازرگان، علی، (1393)، روش تحقیق در علوم رفتاری، (چاپ هیجدهم) تهران، انتشارات آگاه.
10- کاظمي، مهدي (1389)، مديريت گردشگري، تهران: سمت، چاپ سوم.
11- لشگری، محمد (1386)، توسعه اقتصادی و برنامه ریزی، انتشارات کنکاش دانش.
12- لومسدن، لس(1390)، بازاریابی گردشگري. ترجمه محمد ابراهیم گوهریان، تهران: انتشارات دفتر پژوهشهاي فرهنگی.
13- نساج، مينا. آريا، مينا ( 1386)، «بررسي و تبيين نقش صنعت جهانگردي در فضاهاي شهري » همایش منطقه ای جغرافیا، گردشگری و توسعه پایدار، اسلامشهر.
14- يوسفي پور، غلامرضا (1379)، نقش صنعت گردشگري در توسعه اقتصادي ايران وراههاي گسترش آن .
15- Chiang Lee, Chien and Chun-Ping Chang. (2008): Tourism development and economic growth: A closer look at panels, Tourism Management 29. 16- Gao, C.; Peng, D. (2011).Consolidating SWOT analysis with non-homogeneous uncertain Preference information. Knowledge -Based Systems, 24, 796 -808. Retrieved December 22, 2010, from http: // www.scienceDirect.com.
17- Halla, F.(2007). A SWOT analysis of strategic urban development planning: The case of Dar es Salaam City in Tanzania. Habitat international, 31, 130-142.
Retrieved December 22, 2010, from http: //www.scienceDirect.com.
18- Laimer., Peter and Juergen, Weiss (2009), "Porolio Analysis as a Strategic Tool for Tourism Policy", Tourism Review,. 64(1), 17‐31.
19- Nobakht, Mohammad Bagher., Pirouz, Elham,(2008), Development of Tourism in Iran: Barriers and Solutions, Research Department of Islamic Azad University Office of Science expand production. (in Persian).
20- Nan, Kain,(2013), A Study on Consumer Perceptions of Burmese Shoppers for Gems and Jewelry Products in Mandalay Division, Myanmar. The 2013 IBEA, International Conference on Business, Economics, and Accounting , 20 – 23 March 2013, Bangkok – Thailand
21- Pernille Kernel 151-164 Journal of CleanerProduction (2005). www.elsevier.com.
22- Saskia cousin (2008). Tradition and stakes in tourism policy' touraine ' france –r.com
23- UNWTO, (2007); world tourism barometer, committed tourism, travel and the millennium development goals.
24- Uzama, Austin (2008), "Marketing Japans Tourism to the World", Paper Presented at the Annual Conference of British Association of Japenese Studies in University of Manchester ,11-12 April.
25- Van Beynen , M. (2007), " Tourism Industry" ,The Christchurch Press.
26- Williams, Alistair (2006),"Tourism Hospitality Marketing : Fantasy, Feeling and Fun", International Journal of Contemporary Hospitality Management, 18 (6),482-491.
27- Waheed Riaz & Asif Tanveer ,(2012 ), Marketing Mix, Not Branding . Asian Journal of Business and Management Sciences ISSN: 2047-2528 Vol. 1 No. 11 [43-52], ©Society for Business Research Promotion | 43.
28- Xinyan, Zhan, et al., (2009), "Tourism Supply Chain Management :A New Research Agenda", Tourism Management, 9, 1-14.