صفحه محصول - پاورپوینت مفعولٌ لأجله أو لَه

پاورپوینت مفعولٌ لأجله أو لَه (pptx) 18 اسلاید

دسته بندی : پاورپوینت

نوع فایل : PowerPoint (.pptx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )

تعداد اسلاید: 18 اسلاید

قسمتی از متن PowerPoint (.pptx) :

موضوع : مفعولٌ لأجله أو لَه مفعول لاجله مصدری است که بعد از یک فعل برای توضیح دادن دلیل آن فعل قرار می گیرد. مثال : وَقَفَ الجندُ اِجلالاً لِلاَمیر سربازان جهت تکریم فرمانروا به پا خواستند.اگر مفعول لأجله بدون «ال» باشد و مضاف نیز نباشد اکثر اوقات اعراب آن منصوب است. مثال : زُیِّنَت المدینةُ إکراماً لِلمَلِک شهر جهت احترام به پادشاه چراغانی شد. و اگر مفعول لأجله مقرون به «ال» باشد، بصورت مجرور به حرف جرّ می آید.مثال : أصفَحُ عنه للشّفقَۀِ علیه بخاطر دلسوزی نسبت به او، او را بخشیدم. و اگر مفعول لاجله مضاف واقع شود، هم می تواند منصوب شود و هم می تواند مجرور به حرف جرّ شود. مثال : تَصَدَّقتُ إبتغاءَ مَرضاۀِ اللهِ أو لِإِبتغاءِ مَرضاتِه جهت کسب خشنودی خداوند صدقه دادم. نکره ای از افعال قلوب باشد (یعنی مفهوم قلبی داشته باشد نه افعالی که دلالت بر کار فیزیکی کند. بیان کننده ی یک علّت باشد. فاعل آن یکی باشد. با عامل (فعل) خودش در زمینه ی زمان مشارکت داشته باشد. با عامل خودش در زمینه ی لفظ مخالف باشد. برای اینکه مفعول لاجله بتواند بصورت منصوب بیاید، شرط می شود که : مثال: خَطبتُ فی القوم تنشیطاً لهم. در میان قوم سخنرانی کردم برای فعّال و پویا کردن آنها.  نکته: اگر یکی از این شروط در مورد مفعول لاجله ساقط شود، مفعول لاجله بصورت مجرور به حرف جرّ لام می آید. مثال: 1- جِئتکَ لِإستفادۀِ برای استفاده از محضر تو نزد تو آمدم. زیرا مصدر نکره نیست. 2- نهضتُ للحراثۀ برای شخم زدن زمین برخاستم. زیرا مصدر از افعال قلبی نیست و شخم زدن بر کار فیزیکی دلالت دارد. 3- أتیتکَ لِحاجۀٍ برای حاجتی نزد تو آمدم. زیرا مجرور مصدر نیست. اسم مصدر است. مثال: 4- وَدَّعتُکَ أمسِ للسَّفر غداً دیروز از تو برای سفر فردا خداحافظی کردم. مصدر از نظر زمانی با عامل خودش مطابقت ندارد. 5-اکرمتُه لِلاِکرامه إیّایُ او را اکرام کردم بخاطر اینکه او فقط مرا اکرام کرد. فاعل مفعول لاجله یکی نیست. 6-ادّبتُکَ لِتأدیب أمثالِک تو را بخاطر ادب کردن امثالِ تو، ادب کردم. زیرا مصدر از جنس عامل خود می باشد.  نکته: مفعول لاجله که به صورت معرفه به ال است خیلی کم پیش می آید که منصوب شود. مثال: لا اَقعُدُ الجُبنَ عَنِ الهیجاءِ ولو توالت زُمَرُ الأعداءِ از جنگیدن بخاطر ترسیدن پا پس نمی کشم اگر چه دسته های دشمنان پی درپی بیایند. پایان مبحث مفعول له مفعول فیه یا ظرف اسم زمان یا مکانی است که در بردارنده ی مفهوم «فی» باشد. صُمتُ یوماً یک روز روزه گرفتم ، مَشیتُ مَیلاً یک مایل راه رفتم. اگر ظرف زمان مبهم یا مختص یا معدود باشد می تواند بنابر ظرفیت با تقدیر «فی» منصوب شود. موضوع: المفعول فیه