پیشینه ومبانی نظری تحقیق رفتار اطلاع یابی (docx) 39 صفحه
دسته بندی : تحقیق
نوع فایل : Word (.docx) ( قابل ویرایش و آماده پرینت )
تعداد صفحات: 39 صفحه
قسمتی از متن Word (.docx) :
تعاریف رفتار اطلاع یابی
ویلسون (2000) رفتار اطلاعيابي انسان را عبارت از فرايندي ميداند كه در تعامل دائمي با افراد، شبكههاي اجتماعي، موقعيتها و بافتهاي گوناگون شكل گرفته و معتقد است كه اين بافت و موقعيت اجتماعي است كه بهوجود آورنده نياز اطلاعاتي است و فرد را به استفاده از منابع دسترسپذير مشخصي محدود ميكند.
در دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی، نیز رفتار اطلاعیابی چنین تعریف شده است: به الگوهای پیچیده رفتار و فعل و انفعالهای متقابل انسان هنگام جستوجوی هر نوع اطلاعات، رفتار اطلاعیابی اطلاق میشود. این اصطلاح به شیوههای گوناگون برای اشاره به هر بستری به کار میرود که در آن، اطلاعات جستوجو میگردد و تمام شکلهای اطلاعیابی را دربرمیگیرد. جزء «اطلاعیابی» این اصطلاح ممکن است، بیش از آن که به طور ضمنی میزان فعالیت مثبتی را برساند، از فعالیتی حکایت کند که توسط مطالعات فردی یا گروهی نتیجه نداده باشد. درحالیکه اصطلاح خنثای «گردآوری اطلاعات» ممکن است توصیفی عینیتر از «اطلاعیابی» ارائه دهد. جزء «رفتار» در این اصطلاح نیز ممکن است به سبب معنای ضمنی «رفتارگرایی» کمی مبهم جلوه کند (نوشین فرد، 1381).
2-3. تاریخچه رفتار اطلاع یابی
پس از جنگ جهاني دوم و با افزايش اطلاعات علمي و فني در زمينه هاي گوناگون، بحث رفتار اطلاع يابي براي اولين بار در كنفرانس اطلاعات علمي انجمن سلطنتي انگلستان در سال ١٩٤٨ مطرح شد .دراين كنفرانس، مطالعاتي درباره نحوه استفاده كاربران از اطلاعات ارائه و آغازگر رويكردي جديد در مطالعه رفتار اطلاع يابي انسان شد. ده سال بعد، در سال ١٩٥٨ ، كنفرانس بين المللي اطلاعات علمي در واشنگتن، مطالعات رفتار اطلاعيابي را پيگيري كرد. پيش از ظهور رايانه براي ذخيره و بازيابي اطلاعات و در فاصله دهة ١٩٤٠ تا ١٩٦٠ محور اصلي بر استفاده از اطلاعات متمركز شده بود .اولين پژوهش در اين زمينه در سال ١٩٧٢ انجام گرفت كه موضوعات آن درباره نيازهاي اطلاعاتي جامعه شهري، چگونگي تأمين آنها، و امكان تأمين بهتر اين نيازها از سوي سازمان ها بود. به نظر مي رسد براي اولين بار پالمر در اواخر دهة ١٩٨٠ به رفتار اطلاعاتي گروهي از دانشمندان پرداخته است. نتايج پژوهش وي نشان داد كه رشته تخصصي، سازمان يا محيط شغلي و شخصيت، بر رفتار اطلاع يابي مؤثر است (ویلسون،2000).
البته در اواسط دهة ١٩٨٠، در پاسخ به ابراز نياز به تمركز بيشتر بر كاربران به جاي نظام، حوزه رفتار اطلاع يابي تغيير عمده اي را هم در مفهوم آفريني و هم در طراحي پژوهش ها تجربه كرد .اكثر مطالعات حوزه استفاده و كاربران با به كارگيري رويكردهاي كا مل تر در مطالعه رفتار اطلاع يابي، به بررسي رفتار اطلاع يابي تغيير شكل داد. مشخصه اين امر، تغييري در ماهيت جمع آوري داده ها از بررسي گروه هاي بزرگ از طريق پرسشنامه يا مصاحبه ساخت يافته به مطالعه گروه هاي كوچك از طريق مشاهده و مصاحبه هاي ساخت نيافته بود. همچنين، مشخصه مهم ديگر آن تحول در ماهيت رويكرد تحليل، بويژه با تلاش آشكار براي توليد الگوهاي اطلاع يابي افراد يا گروه ها بود ( مهو و تیبو، 2003).
2-4. رفتار اطلاع یابی در وب
برخلاف روند روبه رشد وب، تاکنون بررسی اندکی در مورد اطلاع یابی در وب انجام شده است. یکی از دلایل این امر، دشواری جمع آوری داده های کامل برای توصیف مرور روی وب است.
به طور کلی تا کنون چهار شیوه اصلی اطلاع یابی در وب شناخته شده است که عبارتند از : مرور هدایت نشده، مرور مشروط، جستجوی غیر رسمی و جستجوی رسمی.
1. مرور هدایت نشده: در اين حالت، انتظار ميرود نمونههاي زيادي از مرحله آغاز(هنگامي كه جويندگان كار را در سرا صفحههاي پيشگزيده، صفحه يا پايگاه مطلوب مثل پايگاههاي خبري يا روزنامه، شروع كنند) و پيونديابي (توجه به مطالب مورد علاقه (اغلب تصادفي) و پيگيري پيوندهاي فرامتني) مشاهده شود. پيونديابي اغلب درطي بررسي هدايت نشده اتفاق ميافتد. پيونديابي بهصورت بازگشتي (بهعقب) امكانپذيراست، چون موتورهاي جستجو شايد صفحات ديگري را مكانيابيكنند كه كاربر را به پايگاه كنوني ارجاع دهد.
2. مرور مشروط: دراين حالت، انتظار ميرود فعاليتهاي مرور، تمايز و نظارت رايج باشد. اين تمايز را بررسيكننده به هنگام انتخاب پايگاهها يا صفحه وب مرتبط اعمال ميكند. پايگاهها ممكن است براساس بازديدهاي شخصي پيشين يا توصيههاي ديگران از يكديگر متمايز شوند. اغلب پايگاههاي متمايز شده نشانهگذاري ميشوند. بررسيكنندگان به هنگام بازديد از پايگاههاي متمايزشده، محتوا را با ملاحظه فهرست مطالب، نقشههاي سايت يا سياهه مقولات و ردهها مرور ميكنند. كاربران ممكن است با مراجعه منظم به پايگاههاي متمايز شده يا با خلاصهبرداري از محتواي آنها، بر اين پايگاهها نظارت داشته باشند.
3. جستجوي غيررسمي: دراين حالت، انتظار ميرود تمايز، استخراج و نظارت ويژگيهاي غالب باشد. به علاوه، با توجه به شناخت كاربر از ربط، كيفيت، پيوستگي و ... جستجوي غيررسمي احتمالاً از شمار اندكي از صفحات وب متمايز شده، صورت پذيرد. استخراج نسبتاً غيررسمي است؛ بدين معنا كه جستجوي اطلاعات بايد در پايگاه(هاي) منتخب متمركز شود. اگر فرد كانالهاي روزآمدسازي يا عاملان نرمافزاري ايجادكند كه اطلاعات را براساس كليدواژهها يا سرعنوانهاي موضوعي بيابد، ويژگي نظارت فعالتر ميشود.
4.جستجوي رسمی: دراين مرحله، انتظار ميرود عمليات استخراج همراه با فعاليت تكميلي نظارت رخ دهد. درجستجوي رسمی، از موتورهاي جستجويي استفاده ميشود كه وب را بهطور نسبتاً جامع زير پوشش قرار ميدهند و مجموعهاي از امكانات جستجوي قدرتمند را فراهم ميآورند. فرد براي استفاده از تمام اطلاعات، زمان بيشتري را به جستجو اختصاص ميدهد تا قابليتهاي جستجوي پيچيده را فرا گيرد. جستجوي رسمي ممكن است دو مرحلهاي باشد: جستجوي چند پايگاهي براي شناسايي مآخذ مهم و جستجوي درونپايگاهي. استخراج احتمالاً با فعاليت نظارت تقويت ميشود(چو، دتلور، ترنبال،2000).
2-5. الگوها و نظریههای رفتار اطلاع یابی
همزمان با گسترش مطالعات حوزه رفتار اطلاع یابی، ارائه الگوهای رفتار اطلاع یابی کاربران در حوزه مورد علاقه محققان مختلف قرار گرفت. این محققان امیدوار بودند با ارائه این الگوها، از یک سو اطلاعاتی را در اختیار طراحان نظام های ذخیره و بازیابی قرار دهند تا از طریق رفتار کاربران به نیازهای آنها پاسخ دهند و از طرف دیگر فعالان حوزه آموزش، مراجعان را در تدوین برنامه های آموزش مهارت های اطلاع یابی کمک رسان باشند. استفاده از الگوهای رفتار اطلاع یابی به پژوهشگران کمک می کند که چگونه تصمیم بگیرند و روی چه نکاتی در جستجوهای خود توجه بیشتری کنند. تا كنون الگوهاي رفتاري متفاوتي از سوي صاحبنظران ارائه شده است، اما باتوجه به اینکه الگوی اطلاع یابی الیس یکی از الگوهای مورد استفاده در حوزه وب بوده است و یا در محیط های مجازی به کاربرده شده است، به عنوان الگوی مورد استفاده پژوهش حاضر ترجیح داده شده است و اهداف و سوالات پژوهش بر اساس این الگو و مؤلفه های آن بنا نهاده شد. در ادامه، برخی از اين الگوها مورد بررسي قرار ميگيرند.
2-5-1. الگوی ریس و ساراسویچ
اولین بار ریس و ساراسویچ در اوایل دهه 1960 اولین الگوی فرآیند اطلاع یابی را پیشنهاد کردند. آنها در الگوی پیشنهادی خود بر ماهیت متحول مشکل اطلاعاتی تأکید ویژه ای داشته اند.
دو مرحله مشخص در این الگو وجود دارد:
مرحله نخست، یعنی انجام پرسش، که هر دو شخص درخواست کننده و جستجوگر را درگیر می کند.
مرحله دوم، یعنی پاسخ دهی به پرسش، که توسط جستجوگر و بر پایه اطلاعات به دست آمده از متقاضی انجام می گیرد. در نهایت، پاسخ بستگی به موفقیت در انجام پرسش دارد. الگوی ریس و ساراسویچ میان ربط و مناسبت تمایز قائل است، بدان معنا که اولی یعنی «ربط» عبارت است از نتایج حاصل از تطبیق نیازهای اطلاعاتی بیان شده در پرسش با کل اطلاعات بازیابی شده ولی دومی یعنی «مناسبت» به مفهوم تطبیق نتایج بازیابی شده و مشکل حقیقی اطلاعات با یکدیگر است. بنابراین، نتیجه حاصل واضح و روشن نیست. به همین دلیل، الگوی ارائه شده میان مشکل اطلاعاتی، نیاز اطلاعات، پرسش و تقاضا تمایز قائل است. ساراسویچ پنج عنصر اساسی را در کار اطلاع یابی مشخص می کند. این عناصر عبارتند از: 1. مشکل یا مسئله، 2. وضعیت یا معلومات شخصی، 3. قصد، 4 . پرسش و 5. درخواست ( پائو، 1379).
2-5-2. نظریه رفتار اطلاع يابي ويلسون
ویلسون (2000) فرآیند اطلاعیابی را اولین بار در سال 1983 بهعنوان یک الگوی حل مسئله برای پژوهشها بهکار برد. وی، پس از بررسي رفتارهاي اطلاعيابي متخصصان بازاريابي، علوم اجتماعي و روانشناسي، الگویی را براي رفتار اطلاعيابي ارائه داد كه بهخوبي نقش عوامل روانشناختي را در رفتار جستجوگران نشان ميدهد. وي در الگوی خود اذعان ميدارد كه عوامل روانشناختي، جمعيتشناسي، محيطي و منبعمدار بر رفتار اطلاعيابي تأثير ميگذارند و در بسياري از موارد آن را تغيير ميدهند. در این الگو، جستجو و استفاده از اطلاعات با مراحل مختلف فرآیند حل مسئله هدفنما در ارتباط است. مراحل حل مسئله عبارتند از: شناسایی مسئله، تعریف مسئله، حل مسئله و (در صورت نیاز) بیان راه حل آن.
با وجود گستردگي اين الگو، ويلسون اظهار ميدارد كه الگوی پيشنهادي او تنها قادر است نمونههاي كوچكي از عوامل تأثيرگذار بر رفتار اطلاعيابي فرد را نشان دهد. الگوی ويلسون به توصيف آنچه در زمينة رفتار اطلاعيابي، عامل ميزان احاطه شخص ناميده ميشود، ميپردازد. وي در همين زمينه اظهار ميدارد كه شخص پس از اتخاذ تصميم به جستجوي اطلاعات، با كمك انگيزه، جستجويي را به اجرا درميآورد و به دليل احساس نيازي كه به فايقآمدن بر مسئله دارد، شخصاً گذار از مانعهاي مشخصي را كه در مسير بازيابي اطلاعات او قرار دارد، تجربه ميكند. ويلسون معتقد است كه خود شخص صلاحيت لازم را براي تصميمگيريهاي نهايي جستجوي اطلاعات و تشخيص اطلاعات مرتبط از غيرمرتبط دارد و ممكن است بر اساس موقعيت، موضوع يا انگيزههاي خاص، روشهايي را كه براي جستجوهايش برميگزيند، با ديگري متفاوت باشد (نوروزی چاکلی، 1385).
ويلسون از عامل "خودمحوري" بهعنوان مؤثرترين عامل در رفتار اطلاعيابي نام ميبرد و در همين خصوص اظهار ميدارد كه بين باور يا احساس فرد درباره خود و تسلط فرد بر موقعيتهاي مختلف، ارتباط مستقيم وجود دارد. او معتقد است احساس قوي خودمحوري براي بهرهگيري از يك منبع اطلاعاتي، به استفاده گستردهتر و دقيقتر از آن منبع منجر ميشود. اگر شخص از توان خود در بهرهگيري از منبع ترديد داشته باشد، حتي در صورتي كه اين منبع حاوي مرتبطترين اطلاعات نيز باشد، بازهم استفاده درستي از آن بهعمل نخواهد آمد. در هر موقعيتي، انتخاب و استفاده از منبع تحت تأثير عوامل گوناگوني همچون ميزان زمان و تلاشي كه صرف دستيابي به منبع و تعامل براي اطلاعيابي از آن ميشود، قرار دارد (ادهمی، 1383) .
او در الگوی جهانی خود رفتار اطلاعیابی را هم شامل رفتار جستجوی فعال و هم غیرفعال میداند یعنی در عمل جستجوی فعال ذهن را برای اطلاعات (مثلا تماشای تلویزیون و دریافت اطلاعاتی از برنامههای آن بدون قصد و اراده قبلی) جزء رفتار اطلاعیابی میداند همانطور که توجه غیرفعال (یعنی بدون قصد قبلی) و جستجوی مداوم را در این ردیف قرار میدهد.
114808033655000140081093345ساختکار فعال سازی00ساختکار فعال سازی23368093345رفتار اطلاع یابی00رفتار اطلاع یابی263588533654900373570533654900464629533654900475678593345زمینه نیاز اطلاعاتی00زمینه نیاز اطلاعاتی270446593345متغیرهای مداخله گر00متغیرهای مداخله گر2785745693420روانشناختی00روانشناختی3872230322579900529208910566400024999952933700استفاده و پردازش اطلاعات00استفاده و پردازش اطلاعات381952593345نظریه فشار00نظریه فشار
4756785179070زمینه شخص00زمینه شخص3872230318770ساختکار فعال سازی00ساختکار فعال سازی270446512382500165100179070001400810250190نظریه خطر/ پاداش00نظریه خطر/ پاداش6807202667000233680250190توجه غیرفعال00توجه غیرفعال20916892667000322008526670004270374266700052920892667000
2785745449580نقش وابسته فردی00نقش وابسته فردی278574595885مردم شناختی00مردم شناختی1400810329565001468755391160نظریه یادگیری اجتماعی00نظریه یادگیری اجتماعی233680245745جستجوی غیرفعال00جستجوی غیرفعال
2785745330835محیطی00محیطی1468755262255خودکارایی00خودکارایی233680262255جستجوی فعال00جستجوی فعال
2785745231140ویژگی های منابع00ویژگی های منابع224155231140جستجوی مداوم00جستجوی مداوم
6807199969500
68072013970000
شکل2-1. الگوی رفتار اطلاع یابی ویلسون 1996 (نوکاریزی و داورپناه، 1385)
الگوی رفتار اطلاعاتی ویلسون شامل مؤلفههای زیر است:- زمینه نیاز اطلاعاتی- متغیرهای مداخلهگر- رفتار اطلاعیابی (فعال یا غیرفعال)- پردازش و استفاده از اطلاعات
این مؤلفهها در حقیقت همان عناصر تشکیلدهنده رفتار اطلاعاتی هستند. این الگو چرخه فعالیتهای اطلاعاتی را از ایجاد نیاز تا مرحله استفاده از اطلاعات نشان میدهد و متغیرهای مداخلهگر زیادی را دربرمیگیرد که تأثیر شگرفی بر رفتار اطلاعاتی دارد و ساختکارهایی را بیان می کند که آن را فعال میکند. اکنون به توضیح هر یک از مؤلفههای موجود در الگوی جهانی او و عناصر وابسته به آنها می پردازیم:
زمينه نياز اطلاعاتي
ویلسون (2004) به سه گروه نیازهای انسانی اشاره میکند که روانشناسان نیز به آن تأکید دارند:1. نیازهای فیزیولوژیکی یا جسمانی: مثل نیاز به غذا، آب، سرپناه و ...؛
2. نیازهای حسی یا عاطفی: مثل نیاز به فضیلت، تسلط و ...؛
3. نیازهای شناختی: مثل نیاز به برنامهریزی، یادگیری یک مهارت و...
این گروهبندی نشان میدهد که نیازهای فردی در ارتباط با هم و درونی هستند و هر کدام سبب بروز نیازهای دیگر است (عینی، 1384). به نظر ويلسون، نيازهاي اطلاعاتي از جمله نيازهاي ثانويه است كه برگرفته از نيازهاي اوليه رواني، شناختي و عاطفي است. پيدايش نيازي خاص متأثر از زمينهاي است كه ممكن است اين زمينه خود شخص، يا نقشي كه در كار و زندگي ايفا ميكند، يا محيط (اجتماعي، سياسي، اقتصادي، فناورانه و مانند آن) باشد. عناصر اين زمينه درهم پيچيدهاند. ويژگيهاي شخصي بر انتخاب، و سلسلهمراتب نيازهاي اطلاعاتي بر قدرت آنها تأثير ميگذارد. اما علت بسياري از نيازهاي شناختي در خارج از شخص است. آنها به جهت توالي نقشهايي كه فرد ايفا ميكند، بهوجود ميآيند يا از شرايط محيطي ناشي ميشوند. اما نيازهاي اطلاعاتي گروههاي مختلف (مثلاً مهندسان، پزشكان، داروسازان و ...) با هم متفاوت است و در داخل هر گروه نيز با توجه به تحولات محيطي و نقشهاي گروهي افراد متفاوتي هستند.
متغيرهاي مداخلهگر
نكته ديگري كه در الگوی جهاني ويلسون مطرح است اينكه او تمام متغيرهاي مداخلهگر را برشمرده و آنها را در اين الگو ترسيم كرده است. عوامل رواني ممكن است بهعنوان يك متغير مداخلهگر بر رفتار اطلاعيابي تأثير بگذارد. همانطوركه متغيرهاي مداخلهگر ديگر (جمعيتشناختي، محيطي، نقشوابسته يا بينفردي) ميتوانند همين تأثير را بگذارند.
ويلسون به عوامل تعيينكننده رفتار اطلاعاتي زيادي اشاره ميكند. اين عوامل مثل عوامل تأثيرگذار بر پيدايش نياز اطلاعاتي، ميتواند ماهيت شخصي، نقش وابسته، يا محيطي داشته باشند. از جمله متغيرهاي روانشناختي ميتوان به ديدگاه فرد نسبت به زندگي و نظام ارزشها، جهتگيري سياسي، دانش، سبكيادگيري، متغيرهاي عاطفي، نگرش او نسبت به ابداع، رفتارهاي كليشهاي، اولويتها، پيشداوريها، خود ادراكي (ارزشيابي از دانش و مهارتهاي خويش)، علايق و دانش موضوعي، وظيفه، نظام اطلاعاتي، يا نظام جستجو اشارهكرد. متغيرهاي جمعيتشناختي شامل جنس، سن، منزلت اجتماعي و اقتصادي، تحصيلات و تجربيات شغلي و مانند آن است. دراين الگو، متغيرهاي روانشناختي و جمعيتشناختي از يكديگر جدا شدهاند. ويلسون ويژگيهاي منابع مثل اشاعه، تناسب و پايايي اطلاعات را از عوامل محيطي جدا ميكند. از نظر او، ارزش متغيرهاي مداخلهگر تعيينكننده «قوّت» يا «مانع» است. مثلاً دانش كم از منابع اطلاعاتي موجود مانع رفتار اطلاعاتي و دانش زياد تقويتكننده آن است.
ساختكارهاي فعالساز رفتار اطلاعيابي
ويلسون، بين «زمينة شخص» و تصميم به اطلاعيابي مفهوم، ساخت كار فعالسازي را قرار ميدهد. او بهدرستي اشاره ميكند كه هر نياز اطلاعاتي انگيزه فعاليتهاي اطلاعيابي را ايجاد نميكند. وي براي يافتن عامل ايجاد انگيزه اطلاعيابي پاسخ را در روانشناسي و نيز ضرورت پرداختن به بقيه علوم جستجو ميكند. به نظر او، يكي از ساختكارهاي فعالسازي را ميتوان با نظريه فشار/ مقابله تشريح كرد. طبق اين نظريه، هر نياز، انسان را به اطلاعيابي وادار نميكند. بهطور مثال، اگر فرد متقاعد شود دانش موجودش براي درك موقعيت و تصميمگيري كافي است، اقدام به اطلاعيابي نميكند. اگر بر اين باور نباشد، فشار ناشي از خطر اشتباه، تجاوز به هنجارهاي اجتماعي و مشروع، مسئوليت اقتصادي و پاسخ ندادن به توقعات، به وجود ميآيد. هر چه اين فشار بيشتر باشد، انگيزه بيشتري براي اطلاعيابي ايجاد ميشود، تا جايي كه اين فشار فعاليتها را از كار بيندازد.
عامل ديگر فعالسازي، ضرورت مقابله با موقعيت و حل مسئله است. تمايل به پاداش ممكن است اين احساس نياز را ايجاد كند؛ حتي اگر اين پاداش فقط موجب آسودگي خاطر ناشي از زايل شدن احساس عدم اطمينان شود. در نظريه خطر/ پاداش چگونگي اطلاعيابي افراد در برخي موقعيتها و علت استفاده افزونتر از برخي منابع، تشريح ميشود.
يك محرك مهم رفتار اطلاعيابي نيز درك «خوداثربخشي» است. توقع اثربخشي، برآورد توان شخص از اجراي موفقيتآميز است. اين امر، بر تصميمگيري انجام فعاليتهاي ضروري اثر ميگذارد و تعيين ميكند آيا شخص اساساً براي مقابله با موقعيت تلاش ميكند.
مرحله كسب اطلاع
ويلسون از بين حالتهاي كسب اطلاع، توجه غيرفعال، جستجوي غيرفعال، جستجوي فعال و جستجوي مداوم را متمايز ميسازد. توجه غيرفعال يعني جذب غيرفعال اطلاعات از محيط (تلويزيون، راديو) بدون قصد اطلاعيابي. اين رفتار اطلاعاتي هدفمند نيست، هرچند روشي مهم در جذب اطلاعات است. حالت دوم زماني ظاهر ميشود كه يك رفتار خاص، به فراهمآوري اطلاعاتي منجر ميشود كه اتفاقاً به فرد مربوط است. حالت سوم وقتي رخ ميدهد كه فرد فعالانه به دنبال اطلاعات ميگردد. حالت چهارم يعني جستجوي هميشگي اطلاعات براي روزآمدسازي يا گسترش حوزة اطلاعاتي است.
مرحله پردازش و استفاده از اطلاعات
اطلاعات كسبشده كاربر، پردازش و جزء دانش او ميشود و بهطورمستقيم يا غيرمستقيم مورد استفاده قرار ميگيرد تا بر محيط اثر بگذارد و در نتيجه نيازهاي اطلاعاتي جديدي ايجاد كند. فعاليتهاي اطلاعاتي ذهني و عيني چرخهاي را بهوجود ميآورد كه در آن عناصر خاص زمينه، تعيينكننده رفتار شخص در كليه مراحل ميگردد و اطلاعات به دست آمده عنصر جديد يك نظام پويا ميشود.
كل رفتار اطلاعيابي فرد به هر شكل كه صورت گيرد (فعال يا غيرفعال) باعث پردازش و استفاده از اطلاعات ميشود كه هدف اصلي از جستجو همين است. اما اين پردازش و استفاده با توجه به زمينه نياز اطلاعاتي، ممكن است تغيير كند. يعني در زمينههاي مختلف و با توجه به نيازهاي حاصل در آن زمينهها، نوع پردازش و استفاده متفاوت خواهد بود.
الگوی ويلسون، در فرايند پژوهش، چارچوب خوبي براي تفكر درباره فرايند كسب اطلاعات در اختيار قرار ميدهد و ميتوان آن را روشنتر و يكدستتر ساخت. اما پژوهشهاي انجام شده در زمينه اين الگو، علاوه بر بيان نكات مثبت آن، به برخي از كاستيهاي آن نيز اشاره كردهاند كه در اينجا ديدگاههاي نيژويژكا درباره نقاط ضعف این الگو به اختصار بیان می شود ( نیژویژکا، 2003):
ويلسون مرحله پيدايش نياز اطلاعاتي و تصميم به اطلاعيابي را از يكديگر تفكيك ميكند، اما اين مسئله در نمودار او منعكس نشده است. هرچند به نظر مهم ميرسند، اما هر نيازي به اطلاعيابي منجر نميشود و براي تصميمگيري، به محرك ديگري غير از احساس نياز است.
او در نمودار خود، «زمينه» را از متغيرهاي مداخلهگر جدا ميكند. نيازي به اين كار نيست زیرا اين متغيرها زمينة رفتار اطلاعاتي را شكل ميدهند. آنها ماهيت متفاوت محيطي، نقش وابسته و شخصي دارند.
ويژگيهاي منابع اطلاعاتي به عنوان يك طبقه جداگانه از متغيرهاي مداخلهگر درنظر گرفته ميشود؛ حال آنكه اين منبع عنصری از محيط اطلاعاتي«بافت» است، بنابراين ميتوان آنها را در رده كلي متغيرهاي محيطي گنجاند.
شكل ترسيمي نمودار، قيودي را ايجاد ميكند و حاكي است كه متغيرهاي مداخلهگر فقط در مرحله كسب اطلاعات بركاربر اثر ميگذارند، حال آنكه تأثير هر نوع متغيري را ميتوان در همه مراحل پيدايش نياز، تصميمگيري، پردازش و استفاده ازاطلاعات تصور كرد.
همين مسئله در مورد ساختكارهاي فعالسازي نيز صادق است. آنها نهتنها در مرحله تصميم به اطلاعيابي بلكه در تمام مراحل كسب اطلاعات، حضور دارند.
بهتر است از ساختكارهاي فعالسازي خاصي مانند «فشار»، «ادراك خطر»، «انتظار پاداش»، سطح محسوس «خود اثربخشي» نه نظريه هريك از آنها نام برده شود.
در نمودار ويلسون رابطه سببي (پيكانها) بين ساختكارهاي فعالسازي و متغيرهاي مداخلهگر ترسيم شدهاند كه ميتواند گمراهكننده باشد چون اين ساختكارها، پديدههاي روانشناختي و جامعهشناختي كلي هستند نه يك عنصر مستقل از زمينه.
كاربرد الگوی ويلسون به موقعيتي محدود شده كه كاربر شخصاً به اطلاعيابي ميپردازد. افزون براين، وي در الگو سال 1981، راهبردهاي كسب اطلاعاتي را ترسيم و آنها را مسيرهاي اطلاعيابي ناميد، اما در الگوی جديد اينها نيز وجود ندارد.
بهطور كلي بايد گفت، اين الگوی روابط بين مفاهيم كاربر، نياز، كاربردها، و رفتار كاربر را نشان ميدهد، اما پيچيدگي فرايند پژوهش را تعريف نميكند. اطلاعيابي فرايندي بازگشتي است، ولي در اين الگو فرايندي خطي نشان داده ميشود و درآن جستجوگر از يك مرحله به مرحله بعد ميرود. اين الگو حاكي از آن است كه هرگاه نياز اطلاعاتي با يافتن اطلاعات ارضا شد، جستجو تمام ميشود. همچنين، به نظر ميرسد اين الگو فضا را براي تعريف مجدد نياز اوليه در پرتو اطلاعات يافت شده، ميسر نميسازد. از اين گذشته، اطلاعات بايد مناسب نياز اوليه باشند، درغيراين صورت كاربردي ندارند ( نياز را برآورده نميكنند). اين الگو باعث نميشود كاربر به هنگام وارد شدن در فرايند اطلاعيابي رشد كند و فراگيرد و خيلي شبيه كتابخانه سنتي است؛ چون تنها بر مهارتهاي مربوط به منابع، مانند مكانيابي، دسترسي و استفاده از منابع، تأكيد ميكند. در آن، مهارتهاي مربوط به كتابخانه از ساير مهارتهاي لازم براي استفاده از اطلاعات، مثل تفكر انتقادي و تحليل، جدا ميشود (نوکاریزی و داورپناه، 1385).
2-5-3. الگوی اطلاع یابی الیس
الیس الگوهای رفتار اطلاعیابی دانشگاهی را بررسی کرده است. او به جای «مراحل» اطلاعیابی ترجیحاً اصطلاح «ویژگی» را به کار میبرد (یارولین و ویلسون، 2003) و معتقد است كه هر يك از جستجوگران با توجه به تجربيات، دانش، نياز اطلاعاتي و سطح توقعات خود در هر يك از اين مراحل با سطح متفاوتي از دقت و توجه عمل ميكند و در نهايت اين جستجوگر است كه بر اساس نياز خاص خود به انتخاب و گردآوري اطلاعات دست ميزند و با استناد به همين اصل، الگویی را براي رفتار اطلاعيابي جستجوگران پيشنهاد ميكند. با وجود اين، وي اذعان ميدارد كه اين الگو بيشتر در محيطهايي بسته همچون پايگاههاي اطلاعاتي كه عمدتاً از ابزارهاي ويژهاي همچون واژگان كنترلشده استفاده ميكنند، قابلاجرا است (نوروزی چاکلی، 1385).
الیس ابتدا به شناسایی ویژگیهای مشترک رفتار اطلاعیابی پژوهشگران در علوم اجتماعی پرداخت و الگویی با 6 ویژگی عمومی عرضه کرد. سپس با مطالعه رفتار پژوهشگران دانشگاهی حوزه علوم، این الگو را مورد پالایش قرار داد و ردهها یا ردههای فرعی "تعدیل یا اصطلاح" و" پایان یا ختم"، وارسی و به آن اضافه شد (الیس، کاکس و هال، 1993)
322961020066000447484520066000 مرور کردن
32296102432050062230014985900150114015938500245427514986000328168013081000463994514033500458152524320500 شروع کردن برقراری زنجیره ارتباطی متمایز کردن استخراج کردن اصلاح کردن پایان
کنترل و نظارت
شکل 2-2. الگوی رفتار اطلاع یابی الیس 1999 ((نوکاریزی و داورپناه، 1385)
از نظر وی، هر الگوی خاص را میتوان بر حسب ویژگیهای این الگو توصیف کرد. ویژگیهای این الگو به شرح زیر است:
آغاز: شامل فعالیتهای اولیه جستجوی اطلاعات نظیر شناسایی منابعی که ممکن است به عنوان نقطه شروع چرخه پژوهش بهشمار آید. این منابع ممکن است همکاران، دوستان و افراد برجسته، مرور پیشینهها، فهرستهای پیوسته، نمایهنامهها و چکیدهنامهها باشد؛ اما برخی از پژوهشگران بر مبنای اطلاعات شخصی خویش کار را آغاز میکنند. در این مرحله، پژوهشگر بهندرت به کتابخانه مراجعه میکند، بلکه بیشتر به شناسایی و جایابی منابع اطلاعاتی میپردازد.
پیوندیابی: منظور ردیابی منابع معتبر مورد استناد در پانویسها یا ارجاعات منابع و به بیان دیگر شبکه استنادی میان منابع است. پیوندیابی اغلب به منظور شناسایی منابع جدید اطلاعاتی یا نیازهای اطلاعاتی جدید و ارضای این نیازها مورد استفاده قرار میگیرد و معمولاً از طریق دنبال کردن ارجاعات بهدست آمده از مطالعه و تماسهای شخصی به انجام میرسد. تصمیم به پیگیری استنادها، به عواملی نظیر ربط موضوعی آنها، اهمیتشان در پژوهش موردنظر، شهرت یا هویت پدیدآورنده، تازگی، شهرت ناشر، هزینه، بسامد استنادها و زمان لازم برای مکانیابی اطلاعات و منابع بستگی دارد. سایر عوامل مؤثر در این زمینه عبارتند از: غریزه، ماهیت استناد، توصیه همکاران، منتقدان و ویراستاران. در کار پژوهش، پس از شناسایی اولیه چند منبع عمده، معمولاً پژوهشگر منابع و ارجاعات آنها را دنبال میکند تا از آن طریق به منابع بیشتری در حوزه موردنظر دست یابد. بههمین منظور منابع ردیف دومی نیز تهیه شده است که مهمترین آنها نمایهنامههای استنادی علوم و علوم اجتماعی است. این منابع، استنادهایی به منابع معتبر ارائه میدهند و از پراستفادهترین منابع ردیف دوم بهشمار میآیند. پیگیری ارجاعات منابع، هم در محیط دستی و هم در محیط ماشینی میسر است؛ ولی در محیطهای ماشینی این کار بسیار سادهتر و سریع شکل میگیرد.
تورق (مرور): این کار نوعی جستجوی نیمههدایتشده یا نیمهساختیافته است. تورق منابع ردیف اول و دوم به عنوان یک فعالیت مهم اطلاعیابی تلقی میشود که تمام پژوهشگران در مقطعی از پژوهش وارد آن میشوند. دو نوع تورق عمده شناسایی شده است: 1) ملاحظه شمارههای تازه منتشر شده مجلات و فهرست مطالب کتابهای مربوط 2) بررسی فهرستهای پیوسته، نمایهنامهها، منابع وب و ارجاعات منابع بازیابی شده و یا خواندن آنها .این مرحله نیز یکی از مراحلی است که تمامی افرادی که درگیر فعالیت پژوهشی هستند و نیازهای اطلاعاتی دارند وارد آن میشوند. البته چون حجم این اطلاعات چنان زیاد است که احتمالاً کمتر کسی بهتنهایی میتواند از عهده بررسی آنها برآید، برخی از پژوهشگران بهخاطر محدودیتهای زمانی و مالی و همچنین سایر محدودیتها زحمت این کار را به دوستان، همکاران و دانشجویان خود واگذار میکنند و از آن طریق از تازهترین اطلاعات مطلع میشوند.
تمایزیابی: شامل استفاده از تفاوتهای مشهود در منابع اطلاعاتی به عنوان راهی برای پالایش میزان اطلاعات بهدست آمده است. منظور از تمایزیابی، فعالیتهایی است که به هنگام ارزشیابی اطلاعات، براساس کیفیت، ماهیت، اهمیت نسبی و سودمندی آن بهعنوان روش پالایش میزان و ماهیت اطلاعات بهدست آمده، مبنای قضاوت جستجوگر قرار میگیرد.
نظارت: عبارت است از روزآمد نگهداشتن اطلاعات خود از طریق جستجوی آگاهیرسانی جاری در حوزه مورد پژوهش. به بیانی دیگر، آگاهی از پیشرفتهای یک حوزه با پیگیری منظم مآخذ خاص (یعنی مجلههای هسته، روزنامهها، کنفرانسها، مجلههای عمومی، کتابها و فهرستها) است. ویژگی نظارت، انجام فعالیتهای آگاهیبخش از توسعه پژوهشها در موضوع موردعلاقه از طریق پیگیری و تعامل با منابع خاص است. برای حفظ روزآمدی، هم از منابع رسمی و هم از منابع غیررسمی استفاده میشود. منابع رسمی مثل مجلهها، مجموعه مقالههای کنفرانسها، مقالههای روزنامهها، نقدهای کتاب، آگهیها و فهرستهای ناشران، گروههای بحث و منابع وب، منابع غیررسمی شامل تعاملهای شخصی با همکاران، دوستان و دانشجویان یا مبادلات شخصی از طریق پست الکترونیکی است.
استخراج : شامل شناسایی منابع اطلاعاتی مربوط است. در واقع بررسی دقیق و گزینشی منابع اطلاعاتی و شناسایی مطالب مرتبط را در برمیگیرد و شامل فعالیتهای انجام شده در منابع مستقیم (شامل کتابها، مقالهها و مجلهها) و منابع غیرمستقیم (شامل کتابشناسیها، نمایهنامهها، چکیدهنامهها و فهرستهای پیوسته) میباشد (مهو و تیبو، 2003).
2-5-4. الگوی اطلاع یابی ایزنبرگ و برکویتز
ایزنبرگ و برکویتز این الگو را به عنوان رویکردی کلی به مسئله گشایی اطلاعاتی، شامل شش گام یا مرحله منطقی ارائه کرده اند. ترتیب مرحله ها با کاوش تغییر می کند، اما گذر از هر مرحله برای حل یک مسئله اطلاعاتی لازم است.
تعریف مسئله: جستجوگر نیازمند به تعریف مسئله از دیدگاه اطلاعاتی است. او قبل از به کارگیری راهبردهای جستجوی اطلاعات به تعریف ملزومات اجرایی، نوع نیازهای اطلاعاتی و مسائلی از این قبیل نیاز دارد. ایزنبرگ و برکویتز اشاره می کنند که بیشتر مردم زمان کمی به تعریف موضوعات خود اختصاص میدهند. آنها یکسره به راهبردهای جستجوی اطلاعات و نه تشخیص نوع نیاز اطلاعاتی می پردازند. با تعریف و فهم مسئله اطلاعاتی، جستجوگران به طور مطلوبی به سمت راه حل ها حرکت می کنند.
راهبردهای جستجوی اطلاعات: از زمانی که جوینده، مسئله اطلاعاتی را به خوبی تعریف کرد باید در مورد مناسب ترین منابع اطلاعاتی تصمیم بگیرد. راهبردهای اطلاع یابی شامل تصمیم گیری هایی است و در عصر اطلاعات، پرسشی که جستجوگران باید پاسخگو باشند این است که بهترین راهبردهای یافتن اطلاعات چیست و نه اینکه بپرسند آیا می توان اطلاعاتی درباره این موضوع یافت؟ در هنگام ملاحظه راهبردهای جستجوی اطلاعات باید قواعد مختلفی در گزینش منابع اطلاعاتی مانند دقت، صحت، سادگی استفاده، موجود بودن، جامعیت و اعتبار را در نظر داشت.
مکان یابی و دستیابی: مکان یابی و دستیابی در راهبردهای جستجو اطلاعات مندرج هستند. این مهارت ها شامل استفاده از ابزارهای دسترسی (بانک های کتابشناختی و نمایه های چاپی)، ترتیب مواد در کتابخانه ها، بخش های کتاب و راهبردهایی برای کاوش در فهرست های پیوسته است. در برنامه های آموزشی سنتی کتابداری در دانشگاه ها، بر مهارت مکان یابی و دست یابی تأکید شده است. این برنامه ها مهارت های خاص مورد نیاز برای استفاده از ابزارهای دسترسی را آموزش می دهند. مشکل آموزش مهارت های خاص این است که دانشجویان فهم درستی از چگونگی انتقال این مهارت ها در وضعیت های جدید ندارند.
کاربرد اطلاعات: با یافتن اطلاعات مورد نیاز، جستجوگران می توانند مهارت های جدیدی را برای استفاده از اطلاعات به کار گیرند. این مهارت ها شامل: تعامل، گفت و گو، خواندن، گوش دادن، مرور، پرسش کردن و بازتاب اطلاعات است. جستجوگران نباز به این دارند که درباره ارزش اطلاعات تصمیم گرفته و اطلاعات لازم را استخراج کنند.
ترکیب: ترکیب، کاربرد اطلاعات یافته شده برای مسئله تعریف شده است. ترکیب شامل ساختاردهی مجدد و بازبندی اطلاعات به شکل های جدید و متفاوت است. گاهی ترکیب اطلاعات واضح است، مانند ارتباط دادن اجزای یک چرخه. برای موارد دیگر مثل نوشتن مقاله، ترکیب، جزء اصلی کاوش است و شامل ترکیب اطلاعات، استخراج جزئیات برجسته، سازماندهی مجدد و واکاوی اطلاعات است. به این معنی ترکیب عبارتست از تبدیل اطلاعات یافته شده به دانش.
ارزیابی: ارزیابی، آزمودن فرآیند مسئله گشایی اطلاعاتی است و تعیین کننده مطلوبیت و کارایی فرآیند است. ارزیابی تعیین می کند که آیا اطلاعات یافته شده با مسئله تعریف شده سنخیت دارد؟ در این مرحله پرسش های خاصی مطرح می شود نظیر مسئله اطلاعاتی برطرف شد؟ آیا نیاز رفع شده؟ آیا وضعیت بهبود یافت؟ اگر جواب منفی باشد فرآیند دوباره آغاز می شود (هیدن، 2003).
شکل 2-3. الگوی اطلاع یابی ایزنبرگ و برکویتز (Eisenberg, 1990 &Berkowitz )
2-5-5. الگوی رفتار اطلاع یابی مارچیونینی
الگوی فرآیند اطلاع یابی مارچیونینی بر اساس مطالعات و پژوهش های وی استوار است و در آن توجه ویژه ای به محیط های الکترونیکی شده است. تشخیص مراحل مختلف فرآیند، نوع و میزان تعامل بین مراحل؛ و زنجیر ارتباطی بین هر یک از مراحل با تأکید بر ویژگی های محیط های جدید الکترونیکی است. مارچیونینی سعی کرده است رفتار جستجوگر در ارتباط با پیشینه شناختی خود و سامانه اطلاعات را در بستری الکترونیکی مورد ارزیابی و دقت نظر قرار داده و در الگویی نمایان سازد.
میزان نمایش الگوریتم ها و زنجیرهای جستجو در سامانه به راهبردهایی که جستجوگر به کار می برد و چگونگی تعامل عوامل و سازه های جستجوی اطلاعات بستگی دارد. فرآیند جستجوی اطلاعات از مجموعه ای از ریزفرآیندها تشکیل شده است. جستجوی اطلاعات با شناخت و پذیرش مسئله شروع شده و تا رفع و یا انصراف از رفع آن ادامه می یابد. در این الگو سه نوع ارتباط بین ریزفرآیندها وجود دارد:
خطوط ارتباطی برجسته که به معنی ارتباط مفروض بیشتر و قوی تر از یک ریز فرآیند با دیگری است؛
خطوط تیره که، احتمال ارتباط بالایی را نمایش می دهد؛
خطوط باریک، که ارتباط کم را نمایش می دهد.
این ریزفرآیندها ممکن است به همان صورت پیوسته متصل به هم باشند. اما بهتر است آنها را کارکردها یا مجموعه فعالیت هایی بدانیم که ممکن است در هر زمان ارتباط متناوب یا پیوسته داشته و به ترتیب فعال باشند. البته می توان برخی از ریزفرآیندها را باهم ادغام کرد. ترتیب مراحل مختلف فرآیند اطلاع یابی، یک زنجیره تعریف شده و نوعی پیش بینی از چگونگی مرور و کاوش تحلیلی به دست می دهد. تعداد تعاملات در واحد زمان به اندازه ناخالص تعامل مربوط می شود. مراحل این الگو عبارتند از:
شناخت و پذیرش یک مسئله اطلاعاتی؛ 2. تعریف و درک مسئله؛ 3. گزینش سامانه کاوش؛ 4. فرمول بندی پرسش؛ 5. اجرای جستجو؛ 6. ارزیابی نتایج؛ 7. استخراج اطلاعات و 8. تأمل، تکرار و توقف (مارچیونینی، 1997).
شکل 2-4. الگوی اطلاع یابی مارچیونینی (Marchionini, G,1997)
2-5-6. الگوی معنایابی دروین
دروين (1972) نيز به توسعه الگویی بر پايه نياز كاربر پرداخت كه آن را «ايجاد احساس» ناميد. روش او بر رفتاري كه فرد در تجربههاي روزانه خود با استفاده از تحليل طيف وسيعي از فعاليتهاي پيچيده بشري به انجام ميرساند، متمركز گرديده است (ادهمی، 1383).
الگو دروين، رويكردي شناختي در جستجوي اطلاعات است. در اين الگو، اطلاعات چيزي است كه فرايندهاي داخلي شناختي در آن دخالت دارند. اما تفهيم فقط يك امر ذهني نيست بدین معنی که عواطف يا احساسات نيز بر پاسخ شناختي افراد به اطلاعات تأثير ميگذارند. روشن است، عواطف يا احساسات درفهم مفهوم نياز بسيار مؤثرند. بنابراین دروين، بهطور خاص برجنبههاي عاطفي فرايندهاي شناختي تأكيد نميكند، اما اين موضوع را ميتوان از رويكرد وي دريافت و بهگونهاي كه الگو وي را پيچيده و غني ميسازد، به بسط آن پرداخت. اين الگو به نوعي بيانگر تلاش ذهني اطلاعجو براي پركردن شكاف موجود در ذهن خود ميباشد.
در اين الگو، اهميت مصرفكننده اطلاعات مركزيت مييابد و اطلاعات به «هرآنچه فرد آگاهيبخش ميشمارد» تبديل ميشود. الگو تفهيمي، اطلاعات را ذهني، مبتني بر موقعيت، كليگرا، و شناختي ميبيند، اما اين الگو، بر فهميدن اطلاعات در زمينههاي شخصي و چگونگي شكلگيري نيازهاي اطلاعاتي و راههاي رفع اين نيازها تأكيد دارد. مصرفكننده اطلاعات نیز، نهتنها يك دريافتكننده منفعل اطلاعات از محيط خارج تلقي نميشود، بلكه در مركز يك فرايند تغيير فعال و مداوم قرار دارد. در اين فرايند، اطلاعات موجب تغييرات ادراكي در كاربر شده و اين تغييرات خود موجب دگرگوني در برداشت كاربر از اطلاعات ميشود.
در روش دروين، هنگام مطالعه نيازهاي اطلاعاتي از استعاره «موقعيت ـ فاصله ـ فايده» استفاده ميشود. وي اظهار ميكند كه تمام نيازهاي اطلاعاتي، از انقطاع يا «فاصلهاي» كه در دانش پديد ميآيد، ناشي ميشود. اين فاصله در يك «موقعيت» خاص به وجود ميآيد و افراد كوشش دارند با استفاده از تاكتيكهاي مختلف، اين فواصل را برطرف كنند. آنچه ايشان را به روي پل ميرساند «فوايد» يا «كمكها» خوانده ميشود. دروين معتقد است حالت نظاممندي در رفتار افراد وجود دارد كه بايد آن را در خويگرفتن با فرايندها يافت. نيازهاي افراد نظاممند بوده و عاري از بينظمي است. اين خصيصه نظاممندي نيازها، بايد بهعنوان يك فرايند، و نه يك وضعيت ثابت، تلقي شود. نيازهاي اطلاعاتي هنگامي ميتوانند موردتوجه قرارگيرند كه بتوانيم به فرايندي پي ببريم كه هرفرد به هنگام مواجهشدن با يك «فاصله» براي پركردن آن، و براي حصول چيزي (بهويژه دانش جديد) كه از اين تجربه بهدست ميآورد، در آن وارد میشود (موريس، 1375).
1143000139065پرسشها، پاسخ داده شده، اندیشه ها،شکل گرفته، منابع، گردآوری شده00پرسشها، پاسخ داده شده، اندیشه ها،شکل گرفته، منابع، گردآوری شده
4562475198755شرایط عدم تداوم00شرایط عدم تداوم
252857046990شکاف پر شده00شکاف پر شده487045414655استفاده ها(کمک ها) ها00استفاده ها(کمک ها) ها4701540414655موقعیت00موقعیت
144081510922000
101155515176500-155575292735راهبردهای به کار رفته ارزشهای اطلاعاتی یافت شده00راهبردهای به کار رفته ارزشهای اطلاعاتی یافت شده
2528570-5080مواجه با شکاف00مواجه با شکاف
شکل2-5. الگوی معنایابی دروین (نوکاریزی و داورپناه، 1385)
2-5-7. الگوی اطلاع یابی بتیس
مارسیا جی بتیس (2002) در چهارمین کنفرانس بینالمللی نیازهای اطلاعاتی، الگویی از روشهای اطلاعیابی را ارائه نمود که در اینجا مورد بررسی قرار میگیرد. انسان قادر است مقدار زيادي دانش در زندگي کسب کند و همچنين قابليت سازگاري با شرايط مختلف محيطي و اجتماعي را دارد. انسانها بسيار اجتماعي هستند و بسياري از آموختهها و تجاربشان را از تعاملات اجتماعي بهدست ميآورند. براي بسياري از افراد در بيشتر موارد، رفتارهاي اطلاعيابي شامل جذب و استفاده از دانش و اطلاعاتي است که در زندگي روزمره با آن برخورد ميکنند و ٨٠ درصد از دانش خود را از آگاهيهاي ساده از جامعه و محيط طبيعي به دست ميآورند.
اين الگو بيانکننده روشهاي اطلاعيابي است و جزئيات آن به شرح زير است:
مستقيم يا غير مستقيم: منظور از مستقيم و يا غيرمستقيم در نمودار اين است که آيا شخص اطلاعات خاصي را مورد جستجو قرار داده، يا به صورت تصادفي تحت تأثير اطلاعات قرار گرفته است.
فعال يا منفعل: اگر شخص براي گردآوري اطلاعات و حل مسئله خود به طور فعالانه عمل کند، اطلاعيابي فعال صورت گرفته ولي اگر شخص بدون تلاش و فعاليت و بدون انجام جستجو به اطلاعات دست يابد، اطلاعيابي منفعل صورت گرفته است.
بنابراین چهار حالت برای اطلاعيابي میتوان در نظر گرفت:
جستجوکردن: هنگامي که شخص ميداند که به چه اطلاعاتي نياز دارد، به صورت مستقيم و فعالانه به جستجوي اطلاعات ميپردازد.
مشاهده يا نظارت: در اين روش ما اطلاعات مورد علاقه و پرسشهايمان را در ذهن حفظ ميکنيم ولي نياز مبرمي به تلاش فعال براي گردآوري اطلاعات احساس نمي کنيم، هنگامي که اطلاعاتي در آن خصوص به ما ميرسد آن اطلاعات را جذب ميکنيم. بنابراين اين روشي مستقيم و منفعل است.
مرور و يا تورق :اين روش متمم و مكمليافته روش مشاهده ميباشد و به صورت غيرمستقيم و فعال است. در اين روش ما نياز اطلاعاتي خاصي نداريم ولي به طور فعالانه خود را در جريان اطلاعات جديد قرار ميدهيم و عامل اساسي انجام اين رفتار حس کنجكاوي است.
آگاه شدن: هنگامي که شخص نميداند که به دنبال چه اطلاعاتي است و از نياز اطلاعاتي خود باخبر نيست، به صورت غيرفعال و غيرمستقيم به جذب و گردآوري اطلاعات محيط ميپردازد به اين روش آگاه شدن مي گويند.
اگر آگاه شدن ٨٠ درصد از دانش ما را تشكيل دهد، جستجوي مستقيم یک درصد و بقيه دانش از راه مرور و مشاهده به دست ميآيد. مطالعات نشان ميدهد که مردم اصولي را به کار ميبرند که با کمترين تلاش به اطلاعات مورد نياز خود دست يابند و بهدليل پيچيده بودن نظامهاي اطلاعاتي، مردم به روشهاي انفعالي و غيرمستقيم کسب اطلاعات خو گرفتهاند.
بنابراين در بررسي رفتار اطلاعيابي، اشخاص به دو روش کلي زير عمل ميکنند.
1. جذب منفعل از روشهاي مشاهده و آگاه شدن
2. نمونهگيري و گزينش از طريق مرور و بررسي و جستجوي فعال (نویدی، 1386).
2-5-8. الگوی اطلاع یابی چو
چو، دتلور و ترنبال (2000) براي جستجوي اطلاعات در وب الگوی جامعتري ارائه كردهاند. آنها وب جهانی را به عنوان يك نظام اطلاعاتي فرامتن موجود از طريق شبكههاي بيشمار مجسم ميكنند. آنها ميگويند فرد ميتواند حركت در وب را از يك يا چند صفحه مطلوب آغاز كند (جستجوي آغازين)؛ پيوندهاي فرامتني را براي رسيدن به منابع اطلاعاتي مرتبط ـ هم به سمت عقب و هم جلوـ پيبگيرد (پيونديابي)؛ صفحات وب منابع منتخب را به طور اجمالي بررسي كند (مرور)؛ منابع مفيد را براي ارجاع يا بازديدهاي آتي نشانهگذاري كند (تمايز)؛ از طريق خدمات وابسته به پست الكترونيك از اطلاعات و پيشرفتهاي جديد آگاه شود (نظارت)؛ و از ميان منابع معرفيشده، يك منبع يا پايگاه را در يك موضوع خاص جستجو كند (استخراج).
اما به نظر آنها، تنها ويژگيهاي الگوی اليس نميتواند پاسخگوي كامل جستجو در وب باشد. بدين منظور، مراحل الگوی اليس را با حالتهاي بررسي اجمالي اگولار تركيب و الگویی جديد عرضه كردهاند .
1. بررسي هدايتنشده: در اين حالت، انتظار ميرود نمونههاي زيادي از مرحله آغاز (هنگامي كه جويندگان كار را در سراصفحههاي پيشگزيده، صفحه يا پايگاه مطلوب مثل پايگاههاي خبري يا روزنامه، شروع میكنند) و پيونديابي (توجه به مطالب مورد علاقه (اغلب تصادفي) و پيگيري پيوندهاي فرامتني) مشاهده شود. پيونديابي اغلب درطي بررسي هدايتنشده اتفاق ميافتد. پيونديابي بهصورت بازگشتي (بهعقب) امكانپذيراست، چون موتورهاي جستجو شايد صفحات ديگري را مكانيابيكنند كه كاربر را به پايگاه كنوني ارجاع دهد.
2. بررسي مشروط: دراين حالت، انتظار ميرود فعاليتهاي مرور، تمايز و نظارت رايج باشد. اين تمايز را بررسيكننده به هنگام انتخاب پايگاهها يا صفحه وب مرتبط اعمال ميكند. پايگاهها ممكن است براساس بازديدهاي شخصي پيشين يا توصيههاي ديگران از يكديگر متمايز شوند. اغلب پايگاههاي متمايز شده نشانهگذاري ميشوند. بررسيكنندگان به هنگام بازديد از پايگاههاي متمايزشده، محتوا را با ملاحظه فهرست مطالب، نقشههاي سايت يا سياهه مقولات و ردهها مرور ميكنند. كاربران ممكن است با مراجعه منظم به پايگاههاي متمايز شده يا با خلاصهبرداري از محتواي آنها، بر اين پايگاهها نظارت داشته باشند.
3. جستجوي غيررسمي: دراين حالت، انتظار ميرود تمايز، استخراج و نظارت ويژگيهاي غالب باشد. به علاوه، با توجه به شناخت كاربر از ربط، كيفيت، پيوستگي و ... جستجوي غيررسمي احتمالاً از شمار اندكي از صفحات وب متمايز شده، صورت پذيرد. استخراج نسبتاً غيررسمي است؛ بدين معنا كه جستجوي اطلاعات بايد در پايگاه(هاي) منتخب متمركز شود. اگر فرد كانالهاي روزآمدسازي يا عاملان نرمافزاري ايجادكند كه اطلاعات را براساس كليدواژهها يا سرعنوانهاي موضوعي بيابد، ويژگي نظارت فعالتر ميشود.
جستجوي رسمی: دراين مرحله، انتظار ميرود عمليات استخراج همراه با فعاليت تكميلي نظارت رخ دهد. درجستجوي فعال، از موتورهاي جستجويي استفاده ميشود كه وب را بهطور نسبتاً جامع زير پوشش قرار ميدهند و مجموعهاي از امكانات جستجوي قدرتمند را فراهم ميآورند. فرد براي استفاده از تمام اطلاعات، زمان بيشتري را به جستجو اختصاص ميدهد تا قابليتهاي جستجوي پيچيده را فرا گيرد. جستجوي رسمي ممكن است دو مرحلهاي باشد:
جستجوي چند پايگاهي: براي شناسايي مآخذ مهم
جستجوي درونپايگاهي: استخراج احتمالاً با فعاليت نظارت تقويت ميشود
نتايج حاصل از اين پژوهش نشان داد كه افراد استفادهكننده از وب به عنوان بخشي از كارشان وارد چهار حالت اطلاعيابي ميشوند. هر حالت از طريق نيازهاي اطلاعاتي، دامنه و تلاش اطلاعيابي و هدف استفاده از اطلاعات، از هم متمايز ميشود.
2-5-9. الگوی فرآیند جستجوی کولثائو
كولثائو (1991) در مطالعه خود در يك مرحله دو ماهه، مراحل مختلف فرايند رفتار اطلاعيابي را در بين دانشجويان مورد بررسي قرار داد و سپس فرايندهاي انفرادي رفتار اطلاعيابي آنها را مشخص كرد و در نهايت با توجه به يافتههاي خود، الگویي را ارائه داد. هدف اصلي اين مطالعه، نشان دادن اين اصل بود كه طراحي نظامهاي اطلاعرساني و تعامل بين انسان و ماشين بايد بر مبناي مفهوم مدلسازي كاربر، تصفيه اطلاعات و هدايت اجتماعي صورت پذيرد. وي در مطالعههاي خود نشان داد عواملي همچون نامعين بودن، اغتشاش، خوشبيني، ناكامي، آسودگي و رضايتمندي ميتواند بر رفتار اطلاعيابي جستجوگران تأثير بگذارد. وی، با اشاره به جنبههاي انگيزشي و شناختي اشخاص، نكتههاي مهمي را در خصوص عوامل مؤثر بر رفتار اطلاعيابي بر دانش پيشين اضافه ميكند. وي ترديدي را كه جستجوگر پيش از اطلاعيابي و در حين اطلاعيابي در خود احساس ميكند، به عنوان يكي از مؤثرترين عوامل رفتار اطلاعيابي او معرفي ميكند. وي از اين ترديد به عنوان محرك اصلي و اساسي در اطلاعيابي نام ميبرد و چنين تحليل ميكند، در زماني كه جستجوگر با موقعيتهاي خاصي روبرو ميشود و از درك صحيح مسئله يا اطلاعات عاجز ميماند، دچار اين ترديد ميشود و به منظور كاهش آن، اطلاعيابي و جستجو را آغاز ميكند و معمولاً اين احساس ترديد و عدم امنيتي را كه در آغاز با خود داشت، تا پايان جستجو و دستيابي به يقين با خود به همراه دارد.
بنابراین، در نظريه كولثائو «اصل عدم اطمينان» جايگاهي ويژه دارد. اين اصل كه مبين نوعي وضعيت شناختي و عاطفي است، همراه با اولين مراحل فرايند تحقيق و هنگامي مطرح ميشود كه دانشجويان در مورد موضوع تحقيق خود مطمئن نيستند و يا در فهمشان از موضوع نقص يا كاستي وجود دارد. كولثائو عقيده دارد كه افراد در جريان كسب اطلاعات بيشتر به دنبال معنا هستند تا يافتن پاسخ. تدوين فرضيه، اساسيترين نقطه در فرايند تحقيق است. شرايط عاطفي، تحت نفوذ وحدت و تكرر اطلاعاتي كه در جريان تحقيق با آن مواجه ميشويم، قرار دارد. شرايط عاطفي ميتوانند با مراحل خاصي از تحقيق پيوند داشتهباشند؛ و سرانجام درگيري شخصي با فرايند تحقيق موجب افزايش احساسات مثبت ميشود. براي كولثائو، وضعيت انفعالي كاربر در طول تحقيق نكته اصلي است. طي چند تحقيق كه سالها به طول انجاميد، از مشاهده و بررسي دانشجويان، كولثائو توانست مراحلي را تعريف كند كه رويهمرفته بيانگر تحقيق است. وي اين مراحل را با وضعيت عاطفي و رفتاري هر يك مرتبط ميسازد (موريس، 1375).
هر چند كولثائو در مطالعههايش بر نقش عواملي همچون اغتشاش ذهني، خوشبيني، ناكامي، احساس آرامش و رضايتمندي در رفتار اطلاعيابي كاربران كه به عنوان مهمترين مؤلفههاي جنبههاي فردي رفتار آنها محسوب ميشود تأكيد دارد، اما به نتيجههاي ارزشمندي در خصوص نقش جنبههاي اجتماعي رفتارهاي اطلاعيابي و اين كه چطور با جمعبندي ويژگيهاي مربوط به جنبههاي اجتماعي ميتوان الگو و زمينههاي مشتركي را براي رفتار اطلاعيابي جستجوگران ترسيم كرد نيز دست يافت.
بر همين اساس، كولثائو در خصوص روند اطلاعيابي كاربران، شش نظريه ارائه داد و به عنوان مقدمه اذعان داشت كه فرايند جستجوي اطلاعات به درك درست ساختار و معنا وابسته است و كاربر با اين درك، از ترديد و ابهام به يقين ميرسد. وي به عنوان دومين عامل، بر شكلدهي و به قاعده درآوردن ايده يا ديدگاهي كه در روند تحقيق به كار ميرود تأكيد دارد. در اين مرحله، بسياري از كاربران براي به قاعده درآوردن و شكلدهي فرايند جستجوي خود اقدامي همزمان انجام نميدهند. همچنين وي سومين عامل را منحصر به فرد بودن اطلاعات ميداند و بيان ميدارد كه اطلاعات ممكن است منحصر به فرد بوده و يك اطلاعات براي اشخاصي كه نيازهاي اطلاعاتي مشابهي نيز دارند داراي ارزشهاي متفاوتي باشد. وي در اين خصوص نيز اذعان ميدارد كه البته كاربران در بسياري از موارد از اين مسئله كه كدام اطلاعات مرتبط و كدام غيرمرتبط است آگاهي دارند و بههمين دليل نيز اين عامل در سنجش ميزان ربط اطلاعات به دست آمده، بهعنوان يكي از مهمترين معيارها بهشمار ميرود.
چهارمين عاملي را كه كولثائو معرفي ميكند، رفتار كاربر در شرايط خاص است. اين كه رويكردهاي كاربر نسبت به پژوهشهاي در دست انجام چگونه است و اين كه هر جستجويي تحت تأثير چه شرايط خاص، رفتار و رويكردهايي صورت ميپذيرد، بهعنوان بخشي از مواردي بهشمار ميرود كه تحت تأثير اين عوامل قرار دارند. برخي از كاربران در شرايط خاص به كشف اطلاعات و يافتههاي جديد و گسترده تمايل دارند، در حالي كه كاربراني ديگر نتيجههايي كه آنها را به پايان كار نزديكتر كند، ترجيح ميدهند. بنابراين، شرايط هر يك از كاربران در روند تحقيق به طور دائم رو به تغيير است.
پنجمين عامل، بر گزينش و انتخابهاي كاربر تأكيد دارد. بدين ترتيب، كاربر در روند تحقيق و براساس پيشبينيها يا انتظارهايي كه از منابع، اطلاعات و راهبردها دارد، مجموعه انتخابهايي را صورت ميدهد كه عمدتاً واحد و شخصياند.
25292045016500-35750550165مراحل شروع انتخاب پیگیری فرمول بندی گردآوری پایان کاوش/نگارش00مراحل شروع انتخاب پیگیری فرمول بندی گردآوری پایان کاوش/نگارش
-35750513716000
2821305220980افزایش علاقه00افزایش علاقهاحساسات عدم اطمینان آرامش سردرگمی، آشفتگی یا ابهام وضوح احساسات هدایت/ اعتماد رضایت/ نا امیدی
233489511366400افکار (موثر) ابهام تمرکز
133286511493500رفتار (فیزیکی) جستجوی اطلاعات مرتبط گردآوری اطلاعات با ربط یا خاص
شکل 2-6. الگوی اطلاع یابی کولثائو ( Kuhlthau,2004)
آخرين عاملي كه كولثائو معرفي ميكند، ميزان علاقه كاربر و سطح هدفمندي او در روند تحقيق است. پژوهش كولثائو از اين نظر كه ملاحظات عاطفي را در فرايند جستجو مورد توجه قرار ميدهد، منحصر به فرد است. در پژوهش وي، به چگونگي احساس جستجوگر در مراحل مختلف فرايند جستجوي اطلاعات و نيز آنچه جستجوگر به آن ميانديشد و عمل ميكند، پرداخته ميشود. فرايند پژوهش او چندين مرحله دارد كه ويژگي هركدام احساسات، تفكر و كنشهاي خاصي است. كنشها را ميتوان به منزله همزماني با تغييرات در جستجو مورد توجه قرار داد و افكار نيز استدلالهاي موقعيت و برهان هستند. همچنین، اهميت این الگو در بيان اين نكته است كه كاربر، شركتكننده فعال در فرايند جستجوي اطلاعات است. دانش كاربر در تعامل با اطلاعات رشد ميكند. مهمتر اينكه فرايندهاي شناختي در اطلاعيابي دخيل هستند. در طول اين فرايند، دانشجويان درگير راهبردهاي شناختي نظير كنكاش، تأمل، پيشبيني، مشاوره، مطالعه، گزينش، شناسايي، تعريف و تأييد هستند. اما به نظر نميرسد اين الگو دستكاري در اطلاعات يعني تحليل، تلخيص، سازماندهي، تركيب و ارزشيابي، اطلاعات يافت شده را نيز شامل شود. تبديل اطلاعات به دانش در اين الگو مورد توجه قرار نگرفته است. به هرحال، در اين الگو تأكيد ميشود كه همگام با پيشرفت جستجوي اطلاعات، احساسات عاطفي نظير دلواپسي، نبود اطمينان، سردرگمي، اضطراب، پيشبيني، ترديد، خوشبيني و اعتماد، ايفاي نقش ميكنند (نوکاریزی و داورپناه، 1385).
2-5-10. الگوی اطلاع یابی مهو و تیبو
مهو و تيبو (2003) طي پژوهشي، براساس الگوی اليس رفتار اطلاعيابي دانشمندان علوم اجتماعي در وب را مدلسازي كردند. دراين پژوهش، الگوی اليس تأييد شد و علاوه بر ويژگيهاي مطرح در این الگو، سه ويژگي دیگر به ویژگیهای فرايند اطلاعيابي اضافه گردید كه عبارتند از: دسترسي ، شبكهسازي و مديريت اطلاعات. هرچند همه اين ويژگيهاي جديد، فعاليتهاي جستجو و گردآوري اطلاعات نيستند، اما وظايفي هستند كه نقش چشمگيري در افزايش بازيابي اطلاعات و تسهيل پژوهشها دارند.
مشكلات دسترسي به اطلاعات مورد نياز، مانع استفاده از آن است. عدم دسترسي ميتواند ناشي از نبود منابع در محل استفاده و يا ناشي از محدوديتهاي اعمال شده از سوي دولتها در استفاده از برخي اطلاعات باشد. آنها معتقدند رفتارهاي مربوط به دسترسي به اطلاعات مورد نياز كه در مراحل «آغاز»، «پيونديابي»، «مرور»، «نظارت» و «شبكهسازي» ظاهرميگردند، از عمدهترين فعاليتهاي اطلاعيابي است كه بايد به عنوان يك مقوله مجزا به الگوی اليس اضافه گردد. چون فعاليتهاي جستجو يعني (آغاز، پيونديابي، مرور، نظارت، تمايز، استخراج و شبكهسازي) الزاماً با منابع اوليه يا مستقيم شروع نميشوند.
مديريت اطلاعات نيز ديگر فعاليت اطلاعيابي است كه در الگوی اليس ردهاي براي آن درنظر گرفته نشدهاست. درعينحال، اهميت و تأثيرش بر دسترسي، و بر رفتار اطلاعيابي در چندين پژوهش بررسي شده است. منظور از مديريت در اينجا بايگاني، آرشيو و سازماندهي اطلاعات جمعآوري شده و استفاده شدهاست. هرچند اين فعاليتها نقطه مقابل فعاليتهاي جستجو و گردآوري اطلاعات است، اما نقش مهمي در افزايش بازيابي اطلاعات دارد.
فعاليتهاي شناسايي شده در اين پژوهش نظير الگوی اليس بهطور كامل يا همواره پشت سرهم نيست. پژوهشگران براساس نيازهاي آني يا زنجيرهايشان، از مرحلهاي به مرحله ديگر گذر ميكنند. اما به طوركلي، فعاليت هاي اطلاعيابي دانشمندان علوم اجتماعي را ميتوان به چهار مرحله عمده ذيل تقسيم كرد:
مرحله جستجو: این مرحله را ميتوان به عنوان دورهاي در نظرگرفت كه شناسايي مواد مرتبط يا بالقوه مرتبط در آن آغاز ميشود و شامل فعاليتهاي گردآوري اطلاعات با استفاده از ابزارهاي متداول (فهرستهاي پيوسته و نمايهنامهها و كليدواژهها)، گفتگو با افراد و نيز منابعي مانند ناشران، كتابفروشان و سازمان هاي دولتي است.
مرحله دسترسي: این مرحله را ميتوان به عنوان پلي بين مرحله جستجو و پردازش تعريف كرد، بهويژه وقتي منابع غيرمستقيم (مثل فهرستهاي پيوسته، نمايهنامهها، چكيدهنامهها و كتابشناسيها) مورد استفاده قرارگيرند.
مرحله پردازش: وقتي است كه تركيب و تحليل اطلاعات گردآوري شده صورت ميگيرد. همچنين نگارش محصول نهايي، در مرحله پردازش شكل ميگيرد.
مرحله خاتمه: پايان چرخه پژوهش يك طرح را نمايش ميدهد. هرچند در اين پژوهش اين مرحله تشريح نشده، اما پايان طرح زماني است كه تمام سؤالهاي مصاحبه به سوي بحث كل چرخه پژوهش يعني چگونگي و محل يافتن اطلاعات به هنگام نگارش كتاب يا مقالهاي براي مجله هدايت شود.
در مرحله جستجو، پژوهشگران ممكن است از فعاليتهاي جستجوي آغاز، پيونديابي، مرور، نظارت، تمايز، استخراج و شبكهسازي استفاده كنند. در مرحله دسترسي، پژوهشگران با توجه به اينكه به مرحله پردازش بروند يا به مرحله جستجو بازگردند، در فعاليتهاي تصميمگيري وارد ميشوند. اين تصميمگيري براساس موفقيت يا عدم موفقيت در كسب مواد لازم و يا دسترسي به انواع منابع اطلاعاتي متنوع (موضوعات، مواد آرشيوي، اسناد دولتي) استوار است. در مرحله پردازش، پژوهشگران ممكن است از فعاليتهاي پيونديابي، استخراج، تمايزيابي، تأييد و مديريت اطلاعات بهرهگيرند. در اين مرحله نيز، آنها وارد فعاليتهاي تركيب و تحليل اطلاعات جمعآوري شده و نگارش محصول نهايي ميشوند.
همچنين هنگاميكه چرخه پژوهش در مرحله جستجو آغاز ميشود، پژوهشگران ممكن است با توجه به انواع اطلاعات ابتدايي مورد استفاده، تا مرحله دسترسي يا پردازش يا هردو مرحله پيش بروند. فقط در صورت استفاده از منابع مستقيم يا تمام متن (كتاب و مقالات مجلات)، پژوهشگر ميتواند از مرحله دسترسي گذركند و مستقيماً به مرحله پردازش برود. از اين گذشته، درصورت نبودن منابع مستقيم، پژوهشگران ممكن است اطلاعات جديد را جستجو كنند (از مرحله دسترسي به مرحله جستجو برگردند) يا با همان اطلاعات بهدست آمده كار را ادامه دهند. در اين صورت، آنها به اطلاعات دست دوم اعتماد ميكنند. در مرحله پردازش هم ممكن است نيازهاي جديد عارض شود كه پژوهشگران را مجبور سازد به مرحله جستجو برگردند (مهو و تیبو، 2003).
جستجوی آغازین، جستجوی زنجیری، مرور
506984084455جستجوی زنجیری، استخراج، تمایز، وارسی، مدیریت اطلاعات، ترکیب، تحلیل، نگارش00جستجوی زنجیری، استخراج، تمایز، وارسی، مدیریت اطلاعات، ترکیب، تحلیل، نگارشزیرنظرگیری، تمایز، استخراج، شبکه سازی
471106581280نیازهای اطلاعاتی جدید00نیازهای اطلاعاتی جدید9734541670050028225743657600031603952565400097345516700500جستجو
550545220980نه00نه4591685-889000منابع مستقیم منابع غیرمستقیم
-20764518415تصمیم گیری00تصمیم گیری14909791841500414464418415001490980184140028225751841400
بله
15506702578090023812525780900پردازش ارزشیابی
4591684-190500
168973514668500اتمام
شکل 2-7. الگوی اطلاع یابی مهو و تیبو (نوکاریزی و داورپناه، 1385)
2-5-11. الگوی بلکین
الگوي بلكين (1984) بر اين فرضيه استوار است كه نياز به اطلاعات نتيجه «ناهمگوني در وضعيت علمي» يك فرد است، چون افراد نميتوانند آنچه را كه نميدانند يا جايش خالي است بهآساني بيان كنند. سؤالهايي كه طبق درخواست آنها به نظامهاي اطلاعاتي ارجاع ميشود، نميتواند گوياي نيازهاي اطلاعاتي واقعيشان باشد. براي حل اين مشكل، بلكين توجه خود را بر عبارت بيان مسئله متمركز ميكند ـ يعني عبارتي كه افراد براي توصيف چگونگي پيدايش نياز اطلاعاتي از آن استفاده ميكنند. در اينجا، بلكين زمينه و عناصر موقعيتي نياز اطلاعاتي را در نظر داشته، و در اين نكته با دروين هم عقيده بوده است كه پي بردن به موقعيت كاربر، كليد حل معماست و پيبردن به «فاصله» (آنچه بلكين ناهمگوني مينامد) حايز اهميت بسيار است. بلكين براي فهميدن اينكه كاربر چگونه مسئله خود را بيان ميكند، از رويكرد شناختي سود ميبرد.
در اين الگو، زمينه يا موقعيت همانگونه كه در عبارت مرتبط به بيان مسئله منعكس ميگردد، به سلسلهاي از كلمات و شاخهها تبديل شدهاست. در اين شبكه، فراواني هر كلمه مبين نزديكي آن با موضوع موردنظر است. عوامل و تحركات خارجي تصوير ذهني را تغيير ميدهند و اين تصاوير ذهني به نوبه خود در وقايع دنياي خارج تأثير ميگذارد (موريس، 1375).
تصویر ذهنی تصویر ذهنی
49263292895600011715742260600097662929972000تولید کننده از جهان استفاده کننده از جهان
202501417970500433895417907000380809517970500247142017970500 متن تقاضا
202501515367000397700515430400 گشتارهای زبان شناختی، عملی
247142032067500
11715756857900433895511493500456247511557000وضعیت مفهومی اطلاعات ناهمگونی در وضعیت مفهومی
106235511048900127571512128500دانش وضعیت دانش دانش
باور، قصد، دانش، درک نیاز
تأویلهای استفاده کننده
شکل 2-8. الگوی اطلاع یابی بلکین (نوکاریزی و داورپناه، 1385)
در اين الگو، دانش ادراك شده فرد برمبناي تصاوير ذهني دريافت شده از عالم واقع شكل ميگيرد. فرد برمبناي دانش خود افكار و انديشههاي درونياش را منتقل ميكند. آنگاه كه اين دانش دروني وجهي بيروني مييابد، به اطلاعات تبديل ميشود و براساس مسايل مختلف زباني در قالب متني جاي ميگيرد. از آن سو نيز تصاوير ذهني از جهان خارج جذب ساخت ذهني كاربر ميشود و دانش او را پايهريزي ميكند (نوکاریزی و داورپناه، 1385).
2-5-12. نظریه تیلور
تيلور روش مقدار اضافه شده را براي جستجوي اطلاعات ارائه کرده و مسئلة كاربر را در مركز توجه خود قرار داده و الگویی را بر همين اساس طراحي نموده است. اين الگو بر درك نظام از نياز مصرفكننده و ميزان اطلاعاتي كه كاربر از نظام اطلاعاتي دريافت ميكند و همچنين بر چگونگي تأثير اطلاعات دريافت شده بر تصميمگيري كاربران، استوار است (ادهمی، 1383).
وی در مقاله کلاسیک خود راجع به «مذاکره در باب سؤال» به توصیف چهار مرحله در ساخت سؤالاتی میپردازد که منبعث از نیاز است. این مراحل با شروع یک مسئله غیرقابل بیان آغاز شده و با سؤال آماده قابل استفاده در نظام ختم میشود. رویکرد تیلور تا اینجا یک رویکرد شناختی است و فرآیندی که توصیف میکند به وضوح قابل تفهیم است. نوع مسئلهای که موضوع تحقیق است، مهمترین عامل محیطی است که تیلور بر آن تأکید میکند. از آنجا که دانشمندان و معلمان معمولاً مسائل متفاوتی را موضوع تحقیق قرار میدهند، وی با تجزیه و تحلیل شرایط حرفهای خاص به مطالعه کاربرد اطلاعات دست میزند. وی، محیط کاربرد اطلاعات را کلید فهم مشابهتها و اختلافات در رفتار اطلاعجویی و استفاده از اطلاعات در گروههای خاص میبیند و با مطالعه نحوه جستوجو و کاربرد اطلاعات گروههای متمایز است که فیالمثل، در تعریف این گروهها از اطلاعات و در برداشت آنها از آنچه حل یک مسئله را ممکن میسازد اختلافاتی مشاهده میکند (موریس، 1375).
پیشینه داخلی
صفری راد (1382) پژوهشی انجام داده است که هدف اصلی آن، بررسی رفتار اطلاعیابی دانشجویان دوره تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز است. جامعه آماری پژوهش دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شیراز بودهاند و نمونه گیری به روش طبقه بندی تصادفی ، و اطلاعات لازم از طریق توزیع پرسشنامه گردآوری شد. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار آماری اس پی اس اس صورت گرفته است. نتایج یافتهها نشان داده است که نشریات ادواری و کتاب از مهمترین منابع کسب اطلاعات در کارهای پژوهشی و طرح های درسی عمدهترین هدف و انگیزه دانشجویان در کسب اطلاعات است. در این پژوهش همچنین مشخص گردید جنسیت و مقطع تحصیلی از عوامل موثر بر رفتار اطلاعیابی دانشجویان محسوب میگردد.
خاکپور (1383) در پژوهش خود با عنوان "رفتار اطلاع یابی دانشجویان کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی" به روش پیمایشی به بررسی رفتار اطلاعیابی دانشجویان کارشناسی ارشد کتابداری و اطلاعرسانی دانشگاههای دولتی شهر تهران پرداخته است. روش پژوهش توصیفی و پیمایشی بوده است. ابزار گردآوری داده ها برای تجزیه و تحلیل، پرسشنامه بوده و تجزیه و تحلیل یافتهها نشان داده است که 5/41 درصد از جامعه پژوهش انگیزه و هدف خود را روزآمد کردن اطلاعات تخصصی ذکر کردهاند و کتابهای درسی، کتابهای کمک درسی، نشریات تخصصی، و بانکهای اطلاعاتی هر کدام با 86/12 درصد پر استفادهترین منابع اطلاعاتی آنان بوده است. مشاوره با استادان، پر استفادهترین روش اطلاعیابی (03/19درصد) این جامعه بوده و برگهدان با 27/26 درصد معمولترین روش دستیابی آنان به منابع مورد نیاز بوده است. مهمترین موانع و مشکلات در دستیابی به اطلاعات مورد نیاز، نبود منابع مورد نیاز در مجموعه و روزآمد نبودن منابع موجود (هر یک با 34/20 درصد) بوده است. 6/63 درصد از جامعه پژوهش اعلام کردهاند که از شبکههای رایانهای و یا صفحه فشرده استفاده میکنند. 1/59 درصد از جامعه، از نشریات تخصصی داخلی حوزه کتابداری و اطلاعرسانی استفاده مطلوب نمیکنند که این میزان در مورد نشریات خارجی 9/10 درصد است.
نصیر پور و حری (1383) در پژوهشی با عنوان "مطالعه ی رفتار اطلاع یابی اینترنتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی" هدف از پژوهش خود را مطالعه رفثار اطلاع یابی اینترنتی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی دانسته اند. روش تحقیق پژوهش از نوع پیمایشی با نگرش تحلیلی بوده است.جامعه آماری پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه شهید بهشتی به تعداد( 3441 نفر) تشکیل داده است و حجم نمونه جامعه آماری، ده درصد کل جامعه مورد مطالعه بوده است. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. یافته های پژوهش نشان داده که تفاوت قابل ملاحظه ای میان استفاده دانشجویان مورد مطالعه از انواع اطلاعات در اینترنت وجود دارد. به طوری که مقالات بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است و اصلی ترین هدف آنان از گردآوری این اطلاعات، برآوردن نیازهای پژوهشی بوده است. دانشجویان مورد بررسی مهم ترین دلیل عدم استفاده از اینترنت را عدم دسترسی عنوان کردند. دانشجویان مورد بررسی بیشتر از موتورهای کاوش، و راهنماها استفاده می کنند. بیشترین مشکل دانشجویان، نداشتن حساب بانکی در اینترنت بوده است. کمتر از نیمی از دانشجویان مورد بررسی (4/44 درصد) میزان رضایت خود را از نحوهء ارائه خدمات اینترنت دانشگاه متوسط ارزیابی کرده اند و دلیل عدم رضایت آنها عمدتا عدم دسترسی یا اشتراک دانشگاه با پایگاه های اطلاعاتی موضوعی نامناسب بوده است.
اسلامی (1386) در پژوهش خود با عنوان "بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان دکتری دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در استفاده از اینترنت و منابع الکترونیکی" هدف پژوهش خود را بررسی رفتار اطلاعیابی دانشجویان دوره دکتری دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در استفاده از اینترنت و منابع الکترونیک دانسته است. او برای انجام پژوهش خود از روش پیمایشی استفاده کرده است. با تجزیه و تحلیل 61 پرسشنامه جمعآوری شده، ویژگیهای جمعیتشناختی و گرایشهای تحصیلی جامعه مورد مطالعه مشخص گردیده است. نتایج پژوهش نشان داده است که 100 درصد جامعهآمای از پست الکترونیک، پایگاههای الکترونیکی و موتورهای جستجو استفاده کرده اند. بیشتر دانشجویان در محل کار از اینترنت استفاده کرده و نزدیک به نیمی از آنان روزانه یک ساعت در منابع الکترونیکی و اینترنت به جستجو پرداخته اند. 49/2 درصد افراد مورد پژوهش دارای تجربه بیش از سه سال آشنایی با اینترنت داشتند. مهمترین روش آشنایی آنها با اینترنت تجربه شخصی، یعنی آزمایش و خطا بوده است. دانشجویان مورد بررسی، مهم ترین هدف را در استفاده از اینترنت و منابع الکترونیکی، فعالیتهای پژوهشی و مهمترین دلیل را، حجم زیاد اطلاعات و مهمترین منبع مورد جستجو را مجلات الکترونیکی تخصصی ذکر کردهاند. مهمترین روش شناسایی این منابع توسط دانشجویان، استفاده از موتورهای جستجو بوده است. از طرفی دانشجویان مشکلات گوناگونی در استفاده از اینترنت و منابع الکترونیک داشته اند که مهمترین آن ترافیک شبکه و پائین بودن سرعت بوده است.
رداد (1388) در پژوهش خود با عنوان "رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی در استفاده از شبکه جهانی وب" با استفاده از روش پیمایشی و بر مبنای الگوی اطلاع یابی الیس، سعی در کشف و بررسی رفتارها و رویکردهای اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی هنگام استفاده از شبکه جهانی وب داشته است.گردآوری داده ها با استفاده از پرسشنامه محقق ساخته صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را 299 نفر از دانشجویان مقطع دکتری مشغول به تحصیل در واحدهای علوم و تحقیقات تهران، اهواز، اراک و مشهد تشکیل داده اند. نتایج نشان داده که دانشجویان میزان تاثیر اینترنت را بر فعالیت های آموزشی ـ پژوهشی خود در حد زیاد می دانند لیکن در استفاده از آن با محدودیت ها و موانعی مواجهند. آنها در هر یک از مراحل اطلاع یابی خود راهبردها و رویکردهای مختلفی را به کار می گیرند، اما رویکردهای غالب شامل استفاده از موتورهای جستجو جهت شناسایی وبگاه های دربردارنده اطلاعات مورد نیاز، استفاده از پیوندهای ارجاعی به سایر وبگاه های مرتبط با نیاز اطلاعاتی بر پایه سنخیت موضوعی، راهبرد مرور سرعنوان های صفحه آغازین وبگاه جهت واکاوی اطلاعات مورد نیاز، متمایز کردن وبگاه های مفید از غیر مفید بر مبنای کیفیت محتوا و همخوانی موضوعی و استفاده از خدمات آگاهی رسانی جاری وبگاه های مورد علاقه و عضویت در گروه های بحث جهت نظارت بر حوزه های پژوهشی مورد علاقه است. مشخص گردیده که رفتار اطلاع یابی جامعه پژوهش مطابق الگوی الیس بوده، لیکن تفاوت معناداری میان رفتار دانشجویان در گروه های مختلف آموزشی وجود دارد.
پروینی و جلالی دیزجی(1389) پژوهشی با عنوان "رفتار اطلاع یابی و وب جهانی: بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی در محیط وب" با هدف بررسی و كشف و تدوين الگوي رفتار اطلاع يابي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه رازي كرمانشاه در محيط وب انجام داده اند. روش پژوهش به كار گرفته شده كيفي است که با استفاده از نظريه بنيادي متاثر از الگوي مهو و تيبو انجام شده است. گردآوري داده ها با استفاده از مصاحبه صورت گرفته است. نمونه آماري مورد مطالعه در اين تحقيق 30 نفر از دانشجويان مقاطع كارشناسي ارشد و دكتري دانشگاه رازي بودند كه تعداد مذكور با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند تعيين شده اند. نتايج نشان داده كه الگوي اطلاع يابي مناسب دانشجويان مبتني بر سه سطح جست و جو، دستيابي و پردازش و هشت مرحله يعني سه مرحله شروع، پيگيري و مرور در سطح جست و جو، دو مرحله گزينش و بروز رساني در سطح دستيابي و سه مرحله فايل كردن، آرشيو كردن و سازماندهي اطلاعات متعلق به سطح پردازش بوده است. عوامل اصلي موثر بر سطوح الگوي اطلاع يابي شناسايي و گزارش شده اند و موانع اصلي در دو سطح دستيابي و سازماندهي اطلاعات، معتبر نبودن برخي از سايت هاي موضوعي، روزآمد نبودن برخي منابع، كندي و قطع ناگهاني خطوط اينترنت، قطع اشتراك مجلات الكترونيكي، تمام متن نبودن بعضي اطلاعات و عدم آشنايي دانشجويان با روش تحقيق بوده است.
درزی (1390) در پژوهش خود با عنوان "بررسي رفتار اطلاع يابي دانشجويان تحصيلات تکميلي دانشگاه مازندران در استفاده از منابع اطلاعاتي پيوسته" هدف از پژوهش خود را بررسي توانمندي دانشجويان تحصيلات تکميلي دانشگاه مازندران در استفاده از منابع اطلاعاتي پيوسته قابل دسترسي در دانشگاه مازندران دانسته است. او در روش پژوهش خود از روش پيمايشي توصيفي استفاده کرده است. ابزار گردآوری اطلاعات مورد نياز پرسشنامه بوده که به روش نمونه گيري تصادفي در بین جامعه آماری توزیع و داده ها با استفاده از آن گردآوری گرديده است. جامعه آماري پژوهش شامل 350 نفر از دانشجويان تحصيلات تکميلي بوده که 300 نفر در مقطع کارشناسي ارشد و 50 نفر در مقطع دکتری مشغول به تحصیل بوده اند و از این تعداد، به ترتیب، 280 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد و 42 نفر از دانشجویان دکتری پرسشنامه ها را تکميل و عودت داده اند که در مجموع 322 پرسشنامه برگشت داده شده است. یافته های پژوهش نشان داده که 6/55 درصد از دانشجويان تحصيلات تکميلي به ميزان متوسط با کامپيوتر آشنايي دارند. 5/52 درصد از دانشجويان تا حدودي با نحوه استفاده از پايگاه ها آشنايي دارند. همچنين دانشجويان اظهار داشته اند بيشتر از طريق وبگاه کتابخانه مرکزي با نحوه استفاده از پايگاه ها آشنا شده اند. پوشش موضوعي پايگاه ها نيز به ميزان متوسط پاسخگوي نياز اطلاعاتي دانشجويان ميباشد. پايگاهElsevier بيشتر از پايگاه هاي ديگر مورد استفاده قرار گرفته است. همچنين اکثر دانشجويان از موتورهاي جستجو، بيشتر از راهنماهاي موضوعي و ابرموتورهاي جستجو جهت بازيابي اطلاعات استفاده مي کنند. دانشجويان هدف از جستجوي اطلاعات را تحقيق و پژوهش و تهيه و تنظيم مقاله عنوان کرده اند. کمتر از نيمي از دانشجويان اظهار داشته اند که اطلاعات بازيابي شده موجب رفع نياز اطلاعاتي شان مي شود. در نتیجه فرضيه پژوهش مبني بر اينکه اکثر دانشجويان توانمندي استفاده از منابع اطلاعاتي پيوسته دارند، مورد تاييد قرار نگرفته و لازم است نسبت به برگزاري دوره هاي آموزشي در زمينه استفاده از منابع اطلاعاتي پيوسته و ابزارهاي و راهبردهاي جستجو اقدام شود. سرانجام افزايش امکانات دانشگاه جهت استفاده موثر از منابع اطلاعاتي پيوسته پيشنهاد شده است.
سیفی ملکی و عگبهی (1392) در پژوهشی با عنوان "مقايسه ي رفتار اطلاع يابي اينترنتي: مطالعه ي موردي دانشجويان تحصيلات تكميلي" هدف از پژوهش خود را مقايسه رفتار اطلاع يابي اينترنتي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد اسلامي واحد دزفول دانسته كه با روش توصيفي پيمايشي صورت گرفته است. جامعه پژوهش شامل كليه دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه آزاد اسلامی واحد دزفول و نمونه پژوهش شامل250 نفر از اين دانشجويان بوده كه به روش نمونه گيري طبقه اي تصادفي از بين دانشجويان تحصيلات تكميلي علوم انساني و فني مهندسي انتخاب شده اند. به منظور گردآوري اطلاعات از پرسش نامه محقق ساخته استفاده گرديده است. يافته هاي پژوهش نشان داده که در زمينه آشنايي و استفاده از مرورگرهاي اينترنتي، استفاده از روشهاي جستجوي پيشرفته و ميزان تاثير استفاده از اينترنت در تامين نيازهاي اطلاعاتي بين دو گروه علوم انساني و فني مهندسي تفاوت معناداري در سطح 001/0 وجود دارد. همچنين نتايج نشان داده است كه در بعد ميزان اهميت و اعتماد به صحت منابع اينترنتي بين دو گروه تفاوت معناداري وجود ندارد.
2-7-2. پیشینه خارجی
شوهام (1998) عناصر اصلی رفتار اطلاع یابی یعنی نیازها و روش های دستیابی محققان به اطلاعات و منابع اطلاعاتی را مورد بررسی قرار داد. اطلاعات لازم از طریق پرسشنامه هایی که بین اعضای هیأت علمی در دانشگاه اسرائیل توزیع شد، گردآوری گردید. روش تحقیق پژوهش به صورت پیمایشی بود. نتایج تحقیق نشان داد که اطلاعات دستخوش تغییر نشده است. هنوز نشریات حرفه ای هر رشته با 92 درصد مهم ترین ابزار دسترسی به اطلاعات است و تک نگاشت ها نیز با 4/85 درصد دومین منبع اطلاعاتی به شمار می روند. از مهم ترین روش های غیر رسمی کسب اطلاعات، به مراجعه و مشورت با همکاران اشاره شده است. در ضمن بر نقش و اهمیت همایش ها و گردهمایی ها نیز تأکید شده است. به طور کلی جامعه مورد بررسی وی از منابع رایانه ای و گروهای بحث در اینترنت به ندرت استفاده می کنند. در بین گروه های مختلف، محققان علوم اجتماعی بیشترین استفاده از منابع را به عمل می آورند.
ویت مایر(2003) در تحقیقی رابطه میان عقاید شناختی دانشجویان و رفتار اطلاع یابی آنها در لیگ دانشگاهی آیوی را با بهره گیری از الگوی کولثاو و چهار الگوی شناختی گسترش یافته حوزه روانشناسی مورد مطالعه قرار داد. روش پژوهش کیفی بوده و با استفاده از مصاحبه، داده ها گردآوری و کدگذاری شده است. نتایج پژوهش او نشان داد که استفاده از مداخله گرها، ابزار های جستجو، ارزشیابی اطلاعات و توانایی درک اطلاعات، از مهمترین عواملی بودند که در عقاید شناختی دانشجویان تاثیر می گذارند. یافته های پژوهش ویت مایر نشان داد که از میان مراحل الگوی کولثاو، سه مرحله انتخاب، تدوین و گردآوری بر عقاید شناختی دانشجویان جهت انجام جستجوی مفیدتر تأثیرگذار هستند.
كاي، چو و لاو (2005) در پژوهشي بر روي بررسي هاي مطالعاتي دانشجويان تحصيلات تكميلي دانشگاه هنگ کنگ به منظور بررسي پيشرفت مهارت هاي جستجوي اطلاعات و درك دانشجويان از پايگاه هاي اطلاعاتي مختلف پرداختند. پژوهش به روش پیمایشی با استفاده از مشاهدات در یک دوره زمانی یک ساله، بر روی دوازده دانشجو صورت گرفت. يافته ها نشان داد دانشجويان درابتدا با بسياري از پايگاه هاي اطلاعاتي كه برايشان مهم است آشنايي ندارند و اين آشنايي در طول مشاركت هاي مهم سالانه به منظور توسعه مهارت هاي جستجوي اطلاعات تخصصي ايجاد مي شود. در نهايت پيشنهاد شد به منظور آگاه كردن و آموزش دانشجويان از پايگاه هاي اطلاعاتي كارهاي زيادي بايد انجام شود. افزايش پايگاه هاي اطلاعاتي مجلات مفيد و روش هايي به منظورحمايت از كتابخانه جهت استفاده موثر از پايگاه ها به عنوان طرح هاي ديگر پيشنهاد شد.
ماتوسیاک ( 2006) در مقاله ای با عنوان "رفتار اطلاع یابی در مجموعه های تصویری دیجیتال: با رویکرد شناختی"، تحقیق بر روی دانشجویان نیمسال اول کارشناسی ارشد انجام داد. روش تحقیق به صورت آزمایشی و داده ها با استفاده از مشاهده و مصاحبه گردآوری شد. نتایج یافته ها نشان داد که آزمودنی ها به استفاده از یک روش به خصوص تمایل بیشتری دارند. آنها به کرات از روشی استفاده می کنند که اول بار نتایج موفقیت آمیزی برایشان به همراه داشته و تقریبا هرگز دیگر امکانات مجموعه را در خلال اولین رویارویی خود با مجموعه مورد آزمایش قرار ندادند. ماتوسیاک به این نتیجه رسید که رفتار اطلاع یابی کاربران پس از کاوش در مجموعه و فراگیری سایرامکانات موجود، متحول می شود. (مختار پور، 1386).
استفان مکری (2008) در پژوهش خود به بررسي رفتار اطلاع يابي حقوق دانان و طراحي الگویی با الهام از الگوی اليس پرداخت. روش پژوهش او کیفی بود که در آن از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهدات طبیعی استفاده شد. او بسياري از الگو هاي رفتار اطلاع يابي كاربران را كه در سطح بالاي چكيده سازي طراحي مي شد، تحليل كرد و به اين نتيجه رسيد كه يك الگو بالقوه در اين ميان الگوی اليس است. وی با به كارگيري تحليل و طراحي الگو، پيشنهاداتي بر پايه رفتار اطلاع يابي 27 تن از حقوق دانان دانشگاه لندن كه از آنها خواسته شد در حين بكارگيري منابع الكترونيكي جهت كارهاي پژوهشي با صداي بلند فكر كنند، عرضه کرد. نتايج نشان داد كه مراحلي مشابه با الگوی اليس را اين جامعه در رفتار خود بروز مي دادند اما مراحلي نيز كه در گذشته در اين الگو مشاهده نمي شد، از جمله مرحله به روز كردن، به الگو اضافه گرديد. همچنين پردازش و تصفيه اي از الگوی مذكور با توجه به شناخت هاي به دست آمده انجام شد.
تورونر و کیتاک (2013) در پژوهشی به بررسی رفتار اطلاع یابی و فرآیند تصمیم گیری والدین کودکان سرطانی پرداخته اند. هدف پژوهش کشف رفتار اطلاع یابی، برداشت و تجربیات تصمیم گیری والدین کودکان سرطانی بوده است. روش تحقیق، کیفی بوده است و داده ها با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته جمع آوری شده اند. جامعه آماری را 15 مورد از والدین کودکان سرطانی در کشور ترکیه تشکیل داده اند. در نتایج شش مسئله اصلی استخراج شد. مسائلی که مرتبط با والدین بود شامل: نیازهای اطلاعاتی، منابع اطلاعاتی، مشکلاتی که والدین هنگام جستجوی اطلاعات با آن مواجه می شوند، فرآیند تصمیم گیری، فاکتورهای تصمیم گیری و انتظارات از تیم سلامت بود. منابع اطلاعات برای والدین شامل پزشکان و پرستاران، اینترنت، دوستان و والدین کودکانی که در بیمارستان بودده اند.
سالاری، ابراهیم و نعمتی( 2012) در پژوهشی با عنوان " ارتباط بین سبک شناختی کاربران و رفتار اطلاع یابی در میان دانشجویان تحصیلات تکمیلی فنی- مهندسی" به تعیین ارتباط بین سبک شناختی و رفتار اطلاع یابی دانشجویان پرداخته اند و تاکید بیشتری بر روی استفاده دانشجویان فنی- مهندسی در اینترنت دانشگاه تکنولوژی مالزی بوده است. روش پژوهش، آزمایشی بوده و گردآوری داده های پژوهش با استفاده از پرسشنامه صورت گرفته است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشکده علوم کامپیوتر و نمونه آن را 50 نفز تشکیل داده اند. یافته ها نشان داد که رابطه مستقیم بین سبک شناختی کاربران و رفتار اطلاع یابی آنها وجود دارد.
برونستاین (2014) در پژوهشی تحت عنوان " نقش خودکارآمدی درک شده در رفتار اطلاع یابی دانشجویان علوم کتابداری و اطلاع رسانی، هدف از پژوهش خود را بررسی خودکارآمدی درک شده دانشجویان علوم کتابداری و اطلاع رسانی اسرائیل و رفتار اطلاع یابی آنها می داند. پژوهش به صورت پیمایشی صورت گرفته و ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه بوده است. جامعه آماری پژوهش را دانشجویان در حال تحصیل علوم کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاه بار- ایلان در اسرائیل تشکیل داده اند. یافته های بدست آمده از شرکت کنندگان نشان داد که سطح بالایی از خودکارآمدی درک شده در رفتار اطلاع یابی دانشجویان گزارش شده است.
فهرست منابع
منابع فارسی
ادهمي، اعظم. (1383). اطلاعيابي و رفتار اطلاعيابي چيست؟ فصلنامه اطلاعرساني، 19(3 و 4)، 31- 36
اسلامی، عباس. (1389). بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان دکتری دانشکده جغرافیای دانشگاه تهران در استفاده از اینترنت و منابع الکترونیکی. تحقیقات کتابداری و اطلاع رسانی دانشگاهی، 46، 133- 54.
پائو، میراندالی. (1379). مفاهیم بازیابی اطلاعات. (ترجمه اسدالله آزاد و رحمت الله فتاحی). مشهد: دانشگاه فردوسی مشهد .
پروینی، زهره؛ و جلالی دیزجی، علی. (1389). رفتار اطلاع یابی و وب جهانی: بررسی رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی در محیط وب. فصلنامه دانش شناسی ( علوم کتابداری واطلاع رسانی و فناوری اطلاعات)، 3(11)، 17- 23.
جلالی دیزجی، علی؛ و پروینی، زهره. (1390). الگوی اطلاع یابی مناسب برای دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه رازی در وب. تحقیقات اطلاع رسانی و کتابخانه های عمومی، 17 (3)، 403-426.
خاکپور، علی. (1383). رفتار اطلاع یابی دانشجویان کارشناسی ارشد علوم کتابداری و اطلاع رسانی. مطالعات ملی کتابداری و سازماندهی اطلاعات، 57(1)، 88- 96.
درزي، صغري. (1390). بررسي رفتار اطلاع يابي دانشجويان تحصيلات تکميلي دانشگاه مازندران در استفاده از منابع اطلاعاتي پيوسته. فصلنامه دانش شناسي (علوم كتابداري و اطلاع رساني و فناوري اطلاعات)، 3 (12)، 17- 25.
رداد، ایرج. (1388). رفتار اطلاع یابی دانشجویان تحصیلات تکمیلی دانشگاه آزاد اسلامی در استفاده از شبکه جهانی وب. کتابداری و اطلاع رسانی، 3 (12)، 141- 168.
روس، کارل گوستاو. (1379). روش خلاق در تعریف نیازهای اطلاعاتی. (ترجمه نسرین آخوندی اصل). فصلنامه علوم اطلاعرسانی، 13(2)، 49- 57.
سلاجقه، مژده. (1384). ارائه الگوی اطلاع یابی منتج از بررسی رفتار اطلاع یابی: مطالعه موردی اعضای هیئت علمی دانشکده های پزشکی دانشگاههای علوم پزشکی کشور. پایان نامه دکتری. دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی، دانشگاه شیراز.
سلیمی، پروانه. (1385). بررسی رفتارهای اطلاع یابی کارکنان متخصص راه آهن جمهوری اسلامی ایران در کتابخانه ها و مراکز اطلاع رسانی وابسته به راه آهن. فصلنامه كتاب، 17(2)، 57-84.
سیفی ملکی، معصومه؛ و عگبهی، عبدالحسین. (1392). مقايسه ي رفتار اطلاع يابي اينترنتي: مطالعه ي موردي دانشجويان تحصيلات تكميلي. فصلنامه توسعه آموزشی جندی شاپور، (4)7، 55-64.
عینی، اکرم. (1384). مفهوم نیاز اطلاعاتی از دیدگاه پیشگامان علوم کتابداری و اطلاعرسانی. فصلنامه علوم اطلاعرسانی، 20 (3 و 4)، 13.
مختارپور، رضا. (1386). بررسی و مقایسه رفتار اطلاع یابی دانشجویان کارشناسی ارشد و دکترا در دانشکده علوم تربیتی و روانشناسی دانشگاه شهید چمران اهواز. نما، 7(11)، 2-16
موريس، ر.ت. (1375). به سوي خدمات اطلاعاتي كاربرمدار. (ترجمه عبدالحسين فرجپهلو). فصلنامه كتاب، 7 (2)، 71- 99.
مهراد، جعفر. (1372). تكنولوژي پل هاي اطلاعاتي. اطلاع رسانی، 10)2و3)، 21-31.
نوروزی، یعقوب؛ تلخابی، مهدی و مهدی علیپور حافظی. (1389). بررسی رفتار اطلاع یابی اعضای هیئت علمی دانشگاه اراک در استفاده از اینترنت. علوم کتابداری و اطلاع رسانی و فناوری اطلاعات. 3 (10)، 81-91.
نوروزی چاکلی، عبدالرضا. (1385). عوامل اصلی و مؤثر در رفتار جستجوگران اطلاعات. فصلنامه کتابداری و اطلاعرسانی، 9 (1)، 144- 175.
نوشین فرد، فاطمه. (1381). رفتار اطلاعیابی. در دایرهالمعارف کتابداری و اطلاعرسانی. (ج. 1). تهران: کتابخانه ملی جمهوری اسلامی ایران.
نوکاریزی، محسن؛ و داورپناه، محمدرضا. ( 1385). تحلیل الگوهای رفتار اطلاع یابی. کتابدارای و اطلاع رسانی، 9(2)، 119-152.
نویدی، فاطمه. (1386). اطلاعیابی و بررسی رفتار اطلاعیابی در محیطهای جدید جستجو. نما (مجله الکترونیکی پژوهشگاه اطلاعات و مدارک علمی ایران)، 7 ، 1.
منابع خارجی
Bates, M. J. (2002). Toward an integrated model of information seeking and searching. The New Review of Information Behaviour Research, 3, 1-15.
Bronstein, Jenny. (2014). The role of perceived self-efficacy in the information seeking behavior of library and information science students. The Journal of Academic Librarianship, 40(2), 101-106.
Choo, Chun Wei; Detlor, Brian; and Turnbull, Don. (2000). Information Seeking on the Web: An Integrated Model of Browsing and Searching. Retraieved from http://firstmonday.org/issues/issue5_2/choo/index.html.
Cool, Colleen, [et al.]. (1988). Information seeking behavior in new searching environments. Retraieved from http://www.scils.rutgers.edu/~sypark/colis.html.
Eisenberg, Michael B. and Robert E. Berkowitz. (1990). Information problem-solving: the Big Six Skills approach to library and information skills instruction. Norwood, NJ: Albex Publishing.
Ellis, D.; Cox, D.; and Hall, K. (1993). A comparison of the information seeking patterns of researchers in the physical and social sciences. Journal of Documentation, 49(4), 356-369.
Hyden, Alix. (2003). Information seeking models. Retraieved from http://people.ucalgary.ca/~ahayden/seeking.html.
Makri, Stephen. (2008). Investigating the information-seeking behavior of academic lawyers: From Ellis’s model to design. Information Processing & Management, 44(2), 613-634.
Marchionini, G. (1997). Information seeking in electronic environments. New York: Cambridge University, Retraieved from www.ils.unc.edu/~march/isee_book.html [Feb. 2004].
Meho, L. I.; and Tibbo, R.H. (2003). Modeling the information-seeking behavior of social scientists: Ellis's study revisited. Journal of the American society for Information Science and Technology, 54(6), 570-587.
Niedzwiedzka, B. (2003). A Proposed general model of information behaviour. Information Research, 9(1). 1-9.
Kai, Samuel; Chu, wah; and Law, nancy (2005). Development of information search expertise :research stusents knowledge of databases. online information review. 29)6(, pp.621-642. Retraieved from http//titania.emeraldinsight.com.
Kilicarslan-Toruner, Ebru, and Citak, Ebru Akgun. (2013). Information-seeking behaviours and decision-making process of parents of children with cancer. European Journal of Oncology Nursing, 17(2) , 176- 183.
Krikelas, J. (1983). Information seeking behavior: patetern and concept. Drxel library quarterly, 19( 2), 5-20.
Kuhlthau, C.C. (1991). Inside the search process: information seeking from the user’s perspective. Journal of the American Society for Information Science, 52 (5), 361-371. Retraieved from http://www.scils.rutgers.edu/~belkin/612 05/kuhlthau-jasist-91.pdf.
Kuhlthau, C.C. (2004). Seeking meaning - a process approach to library and information services. 2nd. ed. London: Libraries Unlimited.
Rafiq, Muhammad. (2009). Information seeking behavior and user satisfaction of university instructors: A case study. Libraries at University of Nebraska-Lincoln.2-19. Retraieved from http://digitalcommons.unl.edu/cgi/viewcontent.cgi?article=1244&context=libphilprac.
Salarian, Maryam; Ibrahim, Roliana; and Nemati, Kourosh. (2012). The relationship between Users Cognitive Style and Information. Procedia – Social and Behavioral Sciences, 56, 461 – 465. Retraieved from http://www.sciencedirect.com/science/article/pii/S1877042812041390.
Savolainen, Reijo. (1999). The role of the internet in information seeking: putting the networked services in context. Information Processing & management, 35(6), 765-782 .
Shoham, S. (1988). Scholarly communication: A study of Israeli academic researchers. Journal of Librarianship & Information Science. 30 (2), 113-121.
Whitmire, Ethelene. (2003). Epistemological beliefs and the information-seeking behavior of undergraduates. Library and Information Science Research (Pergamon-Elsevier), 2005,127-142. Retraieved from http://kennison.name/files/zopestore/uploads/libraries/documents/lisr2003.pdf.
Wilson, T.D. (2000). Human information behavior. Informing Science, 3(2), 49-56. Retrieved from: http://inform.nu/ Articles/vol3/v3n2p49-56.pdf.
Yarvelin, K, and Wilson, T. D. (2003). On conceptual models for information seeking and retrieval research. Information Research, 9(1),163. Retraieved from http://InformationR.net/ir/9-1/paper163.html.